پسماندها و بازیافت

اخبار مربوط به زباله و بازیافت

پسماندها و بازیافت

اخبار مربوط به زباله و بازیافت

ممنوعیت استفاده از پلاستیک در چین

استفاده از کیسه های پلاستیکی در چین ممنوع شده است. چین قانون ممنوعیت استفاده از کیسه ها و جعبه های پلاستیکی را تنها برای کمک به حفظ محیط زیست به تصویب رسانده است.

کابینه این کشور مدعی شده این قانون باعث می شود نبرد این کشور برای بازیافت کیسه های پلاستیکی با تصویب این قانون به زودی به پایان برسد. در چین روزانه بیش از 3 میلیارد کیسه پلاستیکی مورد استفاده قرار می گیرد. این امر فشار زیادی را بر دوش دولت برای نابودی آنها به شیوه یی که کمترین ضرر را به محیط زیست بزند، گذاشته است. از تاریخ اول ژوئن تولید کیسه های فریزر و زباله متوقف خواهد شد. هم اکنون کلیه ذخایر کیسه های پلاستیکی سوپر مارکت ها برای نابودی در اختیار دولت قرار گرفته است. این امر باعث می شود مردم به جای خرید کیسه های جدید از کیسه های قدیمی خود استفاده کنند. یکی از دلایل دیگر ممنوعیت استفاده از کیسه های پلاستیکی در چین کیفیت پایین آنها است.

متاسفانه بی توجهی چینی ها به حفظ محیط زیست باعث شده کیسه های زباله در سطح شهر پخش شوند و چهره مناطقی که برای گردشگران جاذبه دارد را آلوده کرده و صحنه های بصری زشتی ایجاد کند. دولت در تلاش است هر طور شده مردم را مجبور به حفظ و نگهداری از محیط زیست خود کند. طرفداران محیط زیست به شدت از این اقدام دولت استقبال کرده اند. از دیگر اقدامات دولت در تلاش برای ایجاد محیطی سالم صورت دادن تمهیداتی برای کاهش آلودگی هوا در پکن و دیگر شهرهای مهم چین، جلوگیری از آلودگی آب های زیرزمینی و مبارزه با آلودگی های ناشی از تولید محصولات کارخانه یی است. دولت متخلفان را به پرداخت جریمه و در مواردی به زندان محکوم خواهد کرد. پان یوان معاون وزیر محیط زیست چین می گوید؛ «برای مبارزه با آلودگی محیط زیست چاره یی جز دعوت از عموم مردم برای مشارکت در پروژه یی چنین بزرگ وجود ندارد. ما مجبور به وضع چنین قوانینی هستیم زیرا در غیر این صورت کلیه تلاش های ما با بن بست روبه رو خواهد شد. تعیین جریمه باعث می شود که مردم حواس خود را جمع کنند و به آلوده کردن محیط زیست نپردازند.»دفع زباله ها یکی از معضلات جدی دولت چین است. دولت به این دلیل که این زباله ها باعث آلودگی آب های زیرزمینی می شوند نمی تواند همه آنها را دفن کند. از طرفی سوزاندن آنها هم ممکن نیست بنابراین مردم در بسیاری از شهرهای چین در زباله غلت می زنند. در چین هر فرد سالانه حدود 264 کیلوگرم زباله تولید می کند. میزان زباله تولید شده در چین سالانه متجاوز از 100 میلیون تن است.

کاهش دمای اقیانوس با گرد و خاک

ایرنا؛ پژوهشگران امریکایی می گویند یک سوم کاهش دمای سطح اقیانوس اطلس شمالی بین سال های 2005 و 2006 ناشی از گرد و خاک «صحرای آفریقا» بوده است. ناسا اعلام کرد توفان های موسمی گرد و خاک، احتمالاً یکی از عوامل تغییر در فعالیت توفان های هاریکن بین این دو سال بوده است. دستگاهی که در ماهواره «ترا»ی ناسا نصب شده، در ماه نوامبر تصاویری را ثبت کرد که نشان می دهد گرد و خاک صحرای آفریقا چگونه از کرانه غربی این قاره به سمت اقیانوس و بر فراز جزایر قناری می وزد. در این گزارش آمده است دانشمندان آگاهند که گرمای ناشی از سطح اقیانوس محرک هاریکن است و منجر به وقوع توفان های بیشتر و قدرتمندتر می شود. در سال 2006 دمای سطح دریا در آتلانتیک شمالی نسبتاً خنک باقی ماند و آب های این منطقه تنها شاهد وقوع پنج توفان بود. در سال 2005 که سطح اقیانوس گرم تر بود، 15 هاریکن گزارش شد. به گفته دانشمندان ناسا «وجود گرد و خاک های صحرا بر فراز اقیانوس آتلانتیک مانع از رسیدن نور خورشید به سطح اقیانوس شده است.»

نقش سوسک ها در احیای جنگل ها

ایسنا؛ یک دانشمند کانادایی نشان داده است که سوسک پهن (سوسک کود) به احیای دوباره جنگل ها پس از حریق های خودبه خودی و گسترده کمک می کند. «تیلر کوب»، دانشمند کانادایی، یک منطقه شمالی در «آلبرتا» را که بخشی از آن در اثر حریق در تابستان سال 2001 از بین رفته بود، مورد مطالعه قرار داده است. وی با مطالعه و بررسی گونه خاصی از سوسک ها در میان درخت های سوخته و پوسیده توانست مشخص کند که فضولات این حشره نقش حیاتی و مهمی در پر کردن دوباره خاک از مواد مغذی که به رشد مجدد گیاهان کمک می کنند، ایفا می کند. وی می گوید که فضولات این سوسک ها به تغذیه سطح خاک جنگل با افزایش فعالیت میکروبی در خاک کمک می کند. این پروسه همچنین می تواند مشخص کند که چه نوع درختانی دوباره احیا می شوند. از این رو «کوب» توصیه می کند که عملیات بازیافت پس از آتش سوزی باید به تاخیر بیفتد تا این سوسک ها فرصت یابند چرخه زندگی شان را تکمیل کنند.

آسمان دیگر آبی نیست

آلودگی هوا به دلایل بسیار به وجود می آید، یکی از مهم ترین این دلایل سوزاندن سوخت های گوناگون است. برای مثال مصرف سوخت در نیروگاه ها برای تولید انرژی الکتریکی و همچنین مصرف سوخت در خودروها اصلی ترین عوامل آلودگی هوا است. اما طبیعت نیز در بعضی موارد باعث آلودگی هوا می شود، از جمله گرد و غبارهای ناشی از توفان های صحرایی، گاز متان که در نتیجه هضم غذا از دام ها آزاد می شود، آزاد شدن گاز رادون از زمین، آزاد شدن ترکیب های آلی فرار از درختان به ویژه درخت کاج، دود و منوکسیدکربن که از آتش سوزی طبیعی جنگل ها به وجود می آید و دود و خاکسترهایی که در نتیجه فعالیت های آتشفشانی در هوا پراکنده می شود.

آلاینده های هوای شهرها

آلاینده های هوا را در دو دسته نوع اول و نوع دوم تقسیم می کنند. آلاینده نوع اول آلاینده یی است که از یکی از منابع آلاینده انسانی یا طبیعی آزاد می شود و به هوا می رود. منوکسیدکربن و دی اکسیدکربن از جمله این دسته آلاینده ها است که در نتیجه سوختن به وجود می آید. اما آلاینده نوع دوم آلاینده یی است که از واکنش شیمیایی آلاینده نوع اول با دیگر اجزای هوا به وجود می آید. تشکیل ازن در مه دود نورشیمیایی از مهم ترین انواع آلاینده های نوع دوم است.

دی اکسیدگوگرد؛ هم از فرآیندهای طبیعی وارد هوا می شود و هم از فعالیت های انسان. از جمله موارد طبیعی که دی اکسیدگوگرد آزاد می کند می توان به تجزیه و سوختن مواد آلی، آزاد شدن از سطح دریا و فوران های آتشفشانی اشاره کرد. انسان نیز با سوزاندن سوخت های فسیلی مقدار زیادی از این آلاینده را وارد هوا می کند. دی اکسیدگوگرد در آب حل می شود و اسید سولفوریک را به وجود می آورد که ماده یی خورنده است و بافت های گیاهان و جانوران را در خود حل می کند. دی اکسیدگوگرد می تواند بیماری های تنفسی بسیاری را به وجود آورد.

ذرات معلق؛ بسیاری از ما فکر می کنیم که همه آلاینده ها گازی هستند، اما واقعیت آن است که ذرات ریز جامد یا مایع معلق در هوا نیز می توانند باعث آلودگی شوند. از جمله این ذرات معلق می توان به ذرات غبار، هاگ گیاهان، باکتری ها و نمک اشاره کرد. از جمله فعالیت های بشر که به انتشار ذرات معلق منجر می شود می توان به معدن کاری، سوزاندن سوخت های فسیلی، حمل ونقل، کشاورزی و استفاده از سوخت های جامد برای پخت و پز و تولید گرما اشاره کرد. ذرات معلق را می توان بر اساس اندازه آنها تقسیم بندی کرد. ذرات بزرگ تر به طور معمول خیلی زود ته نشین و از هوا جدا می شوند، اما ذرات کوچک تر ممکن است روزها و ماه های متوالی در هوا باقی بمانند.

اکسیدهای نیتروژن؛ از جمله مهم ترین اکسیدهای نیتروژن که در هوا وجود دارد می توان به اکسید نیتریک(NO)، دی اکسید نیتروژن (NO2) و اکسید نیترو (N2O) اشاره کرد که در این میان مقدار اکسید نیترو از دو آلاینده دیگر کمتر است، اما گاز گلخانه یی مهمی است که در پدیده گرمایش جهانی نقش بسیاری دارد. از جمله مهم ترین منابع تولیدی این آلاینده، احتراق سوخت در خودروها است. این اکسیدهای نیتروژن ممکن است روزهای متوالی در هوا باقی بمانند و طی این مدت با انجام واکنش های شیمیایی اسید نیتریک، نیترات ها یا نیتریت ها را به وجود آورند. اکسیدهای نیتروژن یکی از عوامل به وجودآورنده مه دود نور شیمیایی است.

منوکسیدکربن؛ گازی بی رنگ و بی بو است که از سوختن ناقص به وجود می آید. از عوامل طبیعی تولید این آلاینده می توان به اکسید شدن متان حاصل از تجزیه ترکیب های آلی گوناگون اشاره کرد، هرچند که ممکن است همه نوع سوختن به تولید منوکسیدکربن منجر شود، اما خودرو مهم ترین منبع این آلاینده در شهرهای بزرگ است. این آلاینده بین یک تا دو ماه در هوا می ماند. اکسید شدن و تبدیل آن به دی اکسیدکربن، جذب شدن به برخی از گیاهان و جانداران ریز و شسته شدن با باران، راه های حذف آن از هوای اطراف است. هنگامی که این گاز را تنفس کنیم، به جای اکسیژن به هموگلوبین خون متصل می شود و ظرفیت حمل اکسیژن خون را کاهش می دهد.

ازن؛ گازی است بی رنگ که آلاینده نوع دوم به شمار می رود و از واکنش های شیمیایی بین گازهای آلی فعال و اکسیدهای نیتروژن در روزهای آفتابی به وجود می آید. ازن اکسیدکننده قوی است که باعث سوزش چشم ها و ناراحتی های تنفسی و همچنین نابودی گیاهان می شود. البته باید توجه داشت ازن موجود در لایه تروپوسفر (لایه های نزدیک به سطح زمین) آلاینده به شمار می رود، ولی ازن لایه استراتوسفر (لایه های بالاتر جو) نه تنها آلاینده نیست، بلکه به طور طبیعی در جو تولید می شود و می تواند جلوی پرتوهای بسیار زیان آور فرابنفش خورشید را بگیرد. این همان لایه ازنی است که کارشناسان بسیار نگران سوراخ شدن آن هستند.

سرب؛ سرچشمه اصلی این آلاینده، بنزین سرب دار خودروهاست. سرب یکی از فلزهای سنگین است و هنگامی که وارد بدن شود، کارکرد مغز را به ویژه در کودکان مختل می کند. از سال 1985 که بنزین بدون سرب به بازار آمد از میزان سرب در هوای شهرها کاسته شده است.

مه دود نور شیمیایی؛ از اثر نور خورشید بر آلاینده هایی که ناشی از فعالیت های صنعتی انسان است، به وجود می آید. دیرزمانی تصور می شد که مه دود فقط از سوختن زغال سنگ یا دیگر سوخت های فسیلی مخلوطی از دود و دی اکسیدگوگرد به وجود می آید. اما دانشمندان از سال 1950 نوع دیگری از مه دود را شناختند که به آن مه دود نورشیمیایی می گویند و مخلوطی سمی از آلاینده های گوناگون همانند اکسیدهای نیتروژن، ازن تروپوسفری و ترکیب های آلی فرار است. همه این مواد، اکسیدکننده هستند و به شدت واکنش می دهند و به همین دلیل یکی از مهم ترین مشکل های جوامع صنعتی است.

باران اسیدی؛ هنگامی به وجود می آید که PH باران بر اثر حل شدن گازهایی مثل دی اکسیدگوگرد و اکسیدهای نیتروژن کم شده و به مقدار 6/5 تا 5/4 برسد. این گازها از سوختن ترکیب های دارای گوگرد و نیتروژن به وجود می آیند، هرچند ممکن است خاستگاه طبیعی هم داشته باشند. باران اسیدی باعث اسیدی شدن آب رودخانه ها و دریاچه ها می شود که برای ماهی ها و دیگر آبزیان بسیار زیان آور است. از طرف دیگر باران اسیدی می تواند باعث اسیدی شدن خاک و کاهش محصولات کشاورزی شود. باران اسیدی همچنین باعث تسریع هوازدگی و فرسودگی ساختمان ها نیز می شود.

معرفی آلوده ترین شهرهای دنیا

موسسه «بلک اسمیت» (Blacksmith Institute یک گروه مستقل مدافع محیط زیست در امریکا) در نیویورک هرساله فهرستی از آلوده ترین شهرهای جهان را منتشر می کند. این شهرها دارای مناطقی هستند که از نظر آلودگی به مواد خطرناک، شهره آفاق هستند. منظور از مواد آلوده خطرناک موادی است که دارای مواد رادیواکتیو، از نظر شیمیایی فعال ، خورنده یا به شدت سمی هستد. این مواد در کشورهای مختلف با تعبیر های دقیق تری که دارای بار حقوقی و محیط زیستی هستند، تعریف شده اند. در صدر فهرستی که توسط موسسه «بلک اسمیت» منتشر شده است، نام شهرهایی در روسیه، چین، هند، پرو، زامبیا و برخی کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق دیده می شود. نکته جالب در این میان، کشور روسیه است که با داشتن سه شهر از میان 10 شهر آلوده، از این نظر بالاتر از دیگر کشورهای جهان قرار گرفته است. در واقع این نقاط به عنوان شاخص آلودگی در میان شهرهای جهان انتخاب شده اند و هر یک بنا به دلیلی به این فهرست راه یافته اند.

بر اساس گزارش موسسه «بلک اسمیت»، آلودگی شدیدی که به طور عمده توسط صنایع تولید مواد شیمیایی، فلزات و معادن ایجاد می شود، زندگی تقریباً 12 میلیون نفر را تحت تاثیر قرار داده است. در گزارش این موسسه از بیماری های مزمن و مرگ زودرس به عنوان پیامدهای زندگی در چنین وضعیتی مطرح شده است. در این گزارش سالانه که اولین بار در سال 2006 منتشر شد، نام شهرها بر اساس حروف الفبا مرتب شده و هیچگونه رده بندی بر اساس میزان آلودگی این شهرها صورت نگرفته است. موسسه «بلک اسمیت» دلیل این مساله را تفاوت موجود در جمعیت و ماهیت آلودگی نقاط مختلف عنوان کرده است. این گروه حامی محیط زیست 300 نقطه در جهان را بررسی کرده است که البته به جهت مشخص نبودن استانداردها و اطلاعات زیست محیطی بسیاری از آنها، نام شان در این فهرست جای نگرفته است. «ریچارد فولر»، رئیس مرکز «بلک اسمیت» در این باره گفت؛ « مسلماً یک راه حل مطمئن برای اطلاع از مراکز آلوده جهان، سنجش دائمی میزان آلاینده های زیست محیطی نقاطی است که در آنجا فعالیت های تولیدی انجام می شود؛ یعنی مراکزی که در چرخه تولید صنعتی سهم چشمگیری دارند، بنابراین کارخانه های بزرگ صنعتی در این شهرها بیشترین سهم را در آلایندگی این مناطق دارند.»

این موسسه هر ساله فهرست آلوده ترین مناطق جهان را بازبینی می کند. براین اساس آلوده ترین شهرهای جهان بر اساس ارزیابی های انجام شده توسط موسسه «بلک اسمیت» به قرار زیر است؛

1- شهر «سومقایت» (Sumgayit) در جمهوری آذربایجان؛ شهر «سومقایت» در جمهوری آذربایجان جدید ترین شهری است که به این فهرست ده شهره افزوده شده است. این شهر که میراث دار بزرگ آلودگی های صنعتی دوران سوسیالیستی است، حدود 275 هزار نفر جمعیت دارد. این شهر که زمانی مرکز توسعه واحدهای شیمیایی بود آلودگی هایی از نوع فلزات سنگین و مواد شیمیایی سنتزی دارد. حاصل این آلودگی ها آن است که انواع گوناگون سرطان در این شهر به میزان 22 تا 51 درصد بیشتر از اهالی روستاهای اطراف همین شهر است. در نوزادانی که در این شهر به دنیا می آیند انواع متفاوتی از بیماری های ژنتیکی(از عقب ماندگی های ذهنی تا مشکلات استخوانی) گزارش شده است. آمار دقیقی از میزان مواد دفع شده خطرناک در این شهر وجود ندارد، ولی برخی از کارشناسان میزان مواد دفع شده سالانه را تا 120 هزارتن انواع مواد سمی (ازجمله نقره) گزارش کرده اند. «ریچارد فولر» رئیس موسسه «بلک اسمیت» در نیویورک می گوید که مقادیر بی نهایت زیادی از پسماندهای خطرناک در این شهر بدون هیچ گونه تصفیه یی دفع شده است.

2- «لینفن» (Lifnen) در چین؛ این شهر سه میلیون نفری در استان «شانزی» قرار دارد که بزرگ ترین مرکز استخراج ذغال سنگ است. مشهور است که اهالی این شهر «آب ارسنیک» می نوشند، چرا که میزان «ارسنیک» موجود در آب این شهر بسیار بالاست. در این شهر همچنین آلودگی هوای ناشی از دوده (که محصول سیستم های گرمایشی ذغال سنگی است) بسیار زیاد است.

3- «تیانیینگ» (Tianying) در چین؛ این شهر در مرکز صنایع سرب چین قرار گرفته است. جمعیت این شهر تنها 160 هزار نفر است، ولی مسوولان حفاظت محیط زیست چین مقام هشتم آلودگی را در چین به این شهر می دهند. غلظت سرب در هوا و آب در این شهر 8 تا 10 برابر استاندارد ملی است و محصولات کشاورزی باغ ها و مزرعه های اطراف این شهر تا 24 بار بیشتر از حد استاندارد سرب دارند.

4- «سوکیندا» (Sukinda) در هندوستان؛ این شهر مرکز بزرگ ترین معادن کرومیت در جهان است. از این ماده برای تولید فولاد ضدزنگ استفاده می شود. این شهر که بیش از 6/2 میلیون نفر جمعیت دارد، به شدت آلوده است. آب های جاری موجود در این شهر دارای مقادیر خطرناکی از کروم شش ظرفیتی است که سرطانزا بودن آن به اثبات رسیده است.

5- «واپی» (Vapi) در هندوستان؛ این شهر که در انتهای کمربند صنعتی هندوستان در ایالت «گجرات» قرار دارد، محل انباشت پسماندهای بیش از هزار کارخانه بزرگ هندوستان است. برخی از این کارخانه ها، تولیدکننده های سم، مواد پتروشیمی و دارویی بوده اند. برخی از این کارخانه ها سیستم های تصفیه پسماند دارند، ولی سیاست معمول آنها این است که به نوعی از بازمانده های فرآیند تصفیه فرار کنند. شیوه رایج دفع این مواد در رودخانه است.

6- «لااوریا» (La Oroya) در پرو؛ گرچه این شهر یکی از کوچک ترین مناطق از این نوع است، ولی به لحاظ آلودگی شدید فلزات سنگین ناشی از فعالیت های معدن کاوی شهره است. این شهر تنها با 35هزار جمعیت، از این نظر یکی از آلوده ترین مناطق مسکونی آلوده به فلزات سنگین است.

7- «دزرژینسک» (Dzerzhinsk) در روسیه؛ شهری با حدود سیصد هزار نفر جمعیت مرکز صنایع شیمیایی در دوران جنگ سرد. در این شهر یکی از پایین ترین تخمین ها از امید به زندگی (45 سال) گزارش شده است. این میزان امید به زندگی، 15 تا 20 سال کمتر از امید به زندگی مردم ساکن روسیه است.

8- «نوریلسک» (Norilsk) در روسیه؛ این شهر در بالای حلقه قطبی قرار دارد و محل زندگی کارگرانی است که بزرگ ترین کارگاه های ذوب فلز را می چرخانند. این شهر به لحاظ کارگاه های بسیار زیاد موجود در اطراف آن و همچنین به خاطر سرمای زیاد، صاحب یکی از گسترده ترین و سنگین ترین مه دود های جهان است. گفته می شود تا شعاع سی کیلومتری این شهر هیچ نوع گیاهی رشد نمی کند. بررسی ها نشان داده است که آلودگی هوا به ویژه آلودگی های ناشی از فلزات سنگین تا شعاع 60 کیلومتری شهر دیده شده است.

9- «چرنوبیل» (Chernobyl) در اوکراین؛ عواقب ناشی از بزرگ ترین حادثه اتمی جهان برای همگان شناخته شده است. این حادثه صدمات مستقیم و غیرمستقیمی بر بیش از 5/5 میلیون نفر ایجاد کرده است و باعث شد که در منطقه تحت تاثیر، میزان سرطان غده تیروئید افزایش زیادی داشته باشد. این حادثه پیامدهای اقتصادی قابل توجهی برای اهالی منطقه داشته است. روسیه سفید که یک منطقه اساساً کشاورزی بود، بعد از حادثه نیروگاه عملاً بازار جهانی را از دست داد.

10- «کابوه» (Kabwe) در زامبیا؛ کابوه دومین شهر بزرگ در زامبیا و مرکز یکی از بزرگ ترین کارخانه های ذوب سرب در آفریقای جنوبی است. سراسر این شهر به انواع گوناگونی از فلزات سنگین آلوده شده است. حاصل این آلودگی ها انواع متفاوتی از آسیب های مغزی و سیستم عصبی، به ویژه در کودکان است. میزان تراکم سرب در خون برخی از افراد بیش از 50 و گاه بیشتر از 100 میکروگرم در یک دسی لیتر خون گزارش شده است.

موسسه «بلک اسمیت» این رتبه بندی را بر اساس میزان سمی بودن و همچنین ارزیابی خطرهای ناشی از این سمیت صورت داده و سی شهر آلوده جهان را انتخاب کرده است. در این رتبه بندی هیچکدام از شهرهای اروپایی و امریکایی قرار نگرفته اند، که این امر به خاطر ملاحظات قانونی محیط زیستی در این کشورهاست. ولی این بدان معنا نیست که کشورهای غربی هیچ گونه سهمی در ایجاد آلودگی ندارند. در بسیاری از موارد، مواد بالقوه سمی مصرف شده در کشورهای غربی از این شهرهای آلوده، استخراج و منتقل می شود.

واقعیت این است که در این نقاط آلوده، کودکان بیمار می شوند و در دام مرگ می افتند و حل مشکل، کار چندان پیچیده یی نیست. البته به رغم آلودگی های شدید در این شهرها، امکان پاکسازی این مناطق وجود دارد، فناوری های رفع این آلودگی ها کاملاً شناخته شده است و کارخانه های جدید قابلیت های بسیاری برای کاهش میزان آلودگی های محیط زیست دارند.

برای نمونه با صرف تنها 15هزار دلار می توان پسماندهای رادیواکتیو رها شده در ساحل رودخانه «تکا» در اطراف شهر «موسلیمیا» را تصفیه کرد. این مواد را می توان تنها با روکشی از خاک از محیط زیست جدا کرد بدون آنکه هیچ گونه آسیبی به محیط زیستی وارد شود. رئیس موسسه «بلک اسمیت» می گوید به طور متوسط می توان با هزینه کردن حدود 200 دلار در برنامه های پاکسازی در چنین مناطقی، جان یک انسان را نجات داد. باید در نظر داشت که بسیاری از مناطق آلوده جهان هنوز شناخته نشده است. مطابق برخی از برآوردها تنها یک سوم چنین مناطقی مشخص و شناخته شده اند. مناطق آلوده ناشناخته بیشتر در کشورهای آسیای مرکزی و امریکای جنوبی قرار گرفته اند.

«فولر» در پایان می گوید؛ «امسال توجه رسانه ها به موضوع آلودگی بیشتر شده است، اما اقدامات چندانی برای ایجاد صندوق های حمایتی یا برنامه های حمایتی جدید انجام نشده است و باید کاری صورت گیرد.»

جایگاه پلاستیک های زیستی در حفاظت از محیط زیست

هر چند به نظر می رسد جانشین شدن «پلاستیک های زیستی» (Bioplastics) به جای پلاستیک های ساخته شده از مشتقات نفتی (به دلیل مشکلات اقتصادی بر سر راه تولید و استفاده انبوه از آنها) چیزی بیش از یک حرکت نمادین نباشد، اما استفاده گسترده از این پلاستیک ها طی ماه اکتبر سال جاری میلادی نشان داد پلاستیک های زیستی می توانند به زودی جایگزین پلاستیک های کنونی شوند.ماده اصلی تولید پلاستیک های زیستی ذرت و برخی دیگر از گیاهان است، اما غلات در تولید این پلاستیک ها رتبه نخست را به خود اختصاص داده اند. پلاستیک های زیستی که تاکنون به صورت محدود مورد استفاده قرار می گرفتند، قرار است به طور گسترده در صنعت غذا به عنوان روکش های مواد غذایی، روکش میوه ها و سبزی ها، بسته بندی انواع مواد غذایی و میوه و سبزی و تیوپ برای بسته بندی لوازم آرایشی - بهداشتی مورد استفاده قرار بگیرند. اکنون بسیاری از کارت های اعتباری با همین روکش ها تولید می شوند.

پژوهشگران معتقدند تولید انبوه پلاستیک های زیستی یا قابل تجزیه و بازیافت در طبیعت نه تنها می تواند محیط زیست را از آسیب های شدید ناشی از انباشت پلاستیک های غیرقابل تجزیه حفظ کند، بلکه می تواند وابستگی بسیاری از کشورها را به نفت و سایر مشتقات آن کاهش بدهد.

به این ترتیب می توان گفت مشکلات اقتصادی تولیدکنندگان مواد اولیه پلاستیک های زیستی و شرکت های سازنده این پلاستیک ها دلیل اصلی عدم تولید انبوه پلاستیک های زیستی است. در حقیقت با وجودی که سرمایه گذاری هایی برای تولید پلاستیک های زیستی انجام شده است، اما هنوز کافی نیست.

خاستگاه پلاستیک های زیستی

خاستگاه اصلی پلاستیک های زیستی، گیاهان به ویژه غلات هستند. در حال حاضر انواع ذرت، گیاهان علفی، نیشکر و سیب زمینی شیرین به عنوان مواد اولیه ساخت پلاستیک های زیستی در سطح وسیع کشت می شوند. برخی پژوهشگران نگران کشت و استفاده از گیاهان اصلاح شده ژنتیکی برای تولید پلاستیک های زیستی هستند. آنها نگرانند که این گیاهان جانشین انواع طبیعی شوند. از سوی دیگر استفاده از مخمرهای شیمیایی برای تخمیر سریع این گیاهان برای ساخت پلاستیک های زیستی، تهدیدی جدی برای محیط زیست محسوب می شود.

هزینه بالای تولید پلاستیک های زیستی یکی دیگر از نکات مورد بحث است. برآوردها نشان می دهد هزینه تولید این پلاستیک ها، سه برابر پلاستیک های تولید شده از مشتقات نفتی است. این مساله سرمایه گذاری برای تولید انبوه پلاستیک های زیستی را با مشکل مواجه کرده است. از طرفی تولید اندک پلاستیک های زیستی مانع از سرشکن شدن هزینه ها می شود. این امر نیز یکی از دلایل بی میلی تولیدکنندگان به تولید پلاستیک های قابل تجزیه است.

«دیوید کورنرل» رئیس انجمن بازیافت و تبدیل مواد پلاستیکی امریکا در این باره می گوید؛ «هنوز جامعه جهانی نیاز مبرم به پلاستیک های زیستی را درک نکرده است. زمانی این نیاز را باور می کنیم که با انبوهی از پلاستیک های غیرقابل بازیافت روبه رو بشویم. باور نکرده ایم که پلاستیک های غیرقابل بازیافت یکی از بزرگ ترین منابع آلوده کننده محیط زیست است.»

برآوردهای دولت امریکا نشان می دهد تنها در این کشور جایگزین شدن پلاستیک های زیستی به جای پلاستیک های کنونی می تواند تا 10 درصد نیاز این کشور را به نفت کاهش بدهد. علاوه بر این مشکل انهدام پلاستیک های غیرقابل بازیافت برطرف خواهد شد. براساس آمار سازمان محیط زیست امریکا، در سال 2005 میلادی فقط 6 درصد از پلاستیک های غیرقابل بازیافت منهدم و بقیه در طبیعت رها شدند،

بررسی ها نشان می دهد جایگزین شدن پلاستیک های زیستی به جای پلاستیک های تولیدشده از مشتقات نفتی باعث کاهش چشمگیر آلاینده های سمی چون «پلی وینیل کلراید» (PVC) می شود که یکی از عوامل اصلی ایجاد انواع سرطان ها است. از سوی دیگر با این جانشینی میزان سرب موجود در هوای تنفسی به شدت کاهش می یابد. از طرفی مانع از بروز بیماری های مختلف در کودکان می شود؛ چرا که بسیاری از اسباب بازی های کودکان یا برخی وسایل مورد استفاده آنها از همین پلاستیک های تهیه شده از مشتقات نفتی ساخته می شود.

تازه واردها و قدیمی ترها

شرکت کمبریج متابولیکس به تازگی پلاستیکی زیستی با نام «میرل» تولید کرده است. این پلاستیک زیستی بسیار سریع تر از انواع قبلی تجزیه می شود. حتی تولیدات تهیه شده از این پلاستیک زیستی در منازل، همراه با کمپوست قابل تجزیه است. پلاستیک زیستی «میرل» برای نخستین بار، به صورت آزمایشی توسط شرکت تارگت برای روکش کارت های اعتباری مورد استفاده قرار گرفت و در 129 مرکز خرید به عموم عرضه شد. اکنون شرکت تولیدکننده پلاستیک زیستی میرل درصدد است تا برای روکش داخلی و بیرونی فنجان های مورد استفاده برای نوشیدن قهوه از این پلاستیک زیستی استفاده کند. این طرح با همکاری شرکت تولید فرآورده های کشاورزی «آرچردانیل میدلند» اجرا می شود. کشت انبوه ذرت برای تولید پلاستیک زیستی «میرل» به عهده این شرکت است. شرکت آرچردانیل میدلند قرار است برای تخمیر ذرت از باکتری های اصلاح شده ژنتیکی استفاده کند تا تخمیر ذرت برای تولید پلاستیک زیستی میرل به محیط زیست منطقه آسیب نرساند.

در حال حاضر علاوه بر پلاستیک زیستی «میرل» تولیدی شرکت کمبریج متابولیکس، «نیچر ورکز» ساخته کمپانی مینه سوتا کارگیل نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

پلاستیک زیستی «نیچر ورکز» از ذرت تهیه می شود و برای تخمیر ذرت برای تولید این پلاستیک زیستی از باکتری های اصلاح شده ژنتیکی استفاده می کنند تا به محیط زیست آسیب نرسد. از طرفی پس از تخمیر ذرت، پروتئین آن در مراحل مختلف فرآیند از بین می رود تا پروتئین حاصل از تخمیر ذرت به طبیعت آسیب وارد نکند. از پلاستیک زیستی «نیچر ورکز» در تولید بطری های ویژه آب معدنی استفاده می شود.

از پلاستیک های زیستی ساخت کشورهای مختلف جهان می توان به «اکو فلکس» پلاستیک زیستی ساخت کمپانی BAFSAG آلمان؛ «متربی» کمپانی نوامونت اس پی ای ایتالیا و «متربی»کمپانی هاتورن کالیفرنیا اشاره کرد.

در بین کشورهای امریکای لاتین نیز برزیل توسط دو شرکت خود به نام های «دو پونت کمپانی» و «براسکم اس.آ» پلاستیک زیستی قابل بازیافت تولید می کند. شرکت نخست از ذرت و دومی از نیشکر برای تولید پلاستیک زیستی بازیافتی استفاده می کند. پلاستیک های زیستی ساخت کشور برزیل خود به خود قابل تجزیه نیست اما به راحتی قابل بازیافت در مراکز بازیافت وسایل پلاستیکی است.

موانع اقتصادی

شاید بتوان یکی از بزرگ ترین موانع تولید انبوه پلاستیک های زیستی را مسائل اقتصادی دانست. براساس برآورد های انجام شده، برای تولید پلاستیک های زیستی سالانه به رقمی برابر 360 میلیارد پوند هزینه نیاز است. اما پرسش مطرح شده این است که مشکلات اقتصادی یا بهتر بگوییم بهانه مشکلات اقتصادی، بهانه خوبی برای توقف یا کاهش تولید پلاستیک های زیستی است؟

بررسی های انجام شده نشان می دهد پلاستیک های زیستی «میرل» به راحتی و بدون هیچ گونه آسیب به طبیعت، طی دو ماه در کمپوست و اندکی طولانی تر در خاک، آب رودخانه ها، دریاها و اقیانوس ها تجزیه شده و مواد اولیه آن به طبیعت بازمی گردند. این مدت زمان تجزیه در مقایسه با بازیافت مجدد بسیاری از کمپوست های مورد استفاده برای گیاهان و حتی کاغذ زمان بسیار کمتری است. علاوه بر این تولیدکنندگان غلات مورد استفاده برای تولید پلاستیک های زیستی معتقدند هزینه تولید، فرآوری، انبار کردن، بسته بندی و در نهایت ارائه غلات باکیفیت برای مصرف مردم به مراتب بالاتر از افزایش سطح زیر کشت غلات برای تهیه پلاستیک های زیستی است اما دولت ها برای گسترش سطح زیر کشت غلات مورد استفاده برای تولید پلاستیک های زیستی هزینه یی را اختصاص نمی دهند.

هزینه بالای تهیه مواد اولیه برای مراکز تولید پلاستیک های زیستی یکی دیگر از موانع موجود بر سر راه تولید انبوه پلاستیک های زیستی است.

برآوردها نشان می دهد برای تولید پلاستیک زیستی «میرل» شرکت سازنده باید برای هر پوند ماده اولیه (ذرت)، هزینه یی معادل 5/2 دلار پرداخت کند. در حالی که برای یک شرکت سازنده پلاستیک از مشتقات نفتی، هزینه خرید همین مقدار ماده اولیه (رزین) تنها 70 تا 90 سنت است. بنابراین با یک مقایسه ساده می توان نتیجه گرفت شرکت های تولیدکننده پلاستیک های زیستی در مقایسه با تولیدکنندگان پلاستیک های مشتق شده از مواد نفتی، 10 تا 20 درصد هزینه بالاتری برای خرید مواد اولیه پرداخت می کنند.

بنابراین در یک جمع بندی کلی می توان اصلی ترین دلیل به تعویق افتادن تولید انبوه پلاستیک های زیستی را مشکلات اقتصادی تولیدکنندگان مواد اولیه این پلاستیک ها یعنی کشاورزان و هزینه بالای خرید این مواد اولیه برای شرکت های سازنده پلاستیک های زیستی دانست.

نظرسنجی انجام شده از مردم امریکا و برخی کشورهای اروپایی نشان می دهد مردم این کشورها از پرداخت اندکی هزینه بیشتر برای حفظ سلامت محیط زیست و در نتیجه سلامتی خودشان استقبال می کنند. آنها پرداخت 5/2 دلار برای نوشیدن یک فنجان قهوه در فنجان هایی با روکش پلاستیکی زیستی را به نوشیدن قهوه دو دلاری در فنجان هایی با روکش های پلاستیکی حاصل از مشتقات نفتی ترجیح می دهند. به عقیده آنها حفظ سلامتی و محیط زیست بهایی دارد که باید پرداخت. www.cnn.com

تولید هیدروژن از پوست تخم مرغ

ایسنا؛ محققان دانشگاه ایالتی «اهایو»، تکنیک نوینی را به ثبت رسانده اند که در آن از پوسته های دورریختنی تخم مرغ برای جذب دی اکسیدکربن حاصل از یک واکنش و همچنین تولید سوخت هیدروژنی استفاده می شود. به کمک این روش همچنین می توان به شکل منحصر به فرد و استثنایی غشای حاوی کلاژن در لایه داخلی پوست تخم مرغ را جدا کرده و از این کلاژن برای مقاصد تجاری استفاده کرد. «ماهش اییر» دانشجوی دکترا و «ال اس فان» استاد مهندسی شیمی و بیولوژی در حین تلاش برای ارتقای روش تولید هیدروژن موسوم به واکنش «آب، گاز، انتقال» به این ایده دست یافتند. به گفته محققان، نکته اصلی در تولید هیدروژن خالص جدا کردن آن از دی اکسیدکربن است. برای انجام این کار در شرایطی که مقرون به صرفه باشد باید به روش نوینی دست یافت. این امر ایده یی به محققان داد که از پوست تخم مرغ که حاوی مقادیر زیادی کربنات کلسیم است، استفاده کنند. در شرایط گرما دادن کربنات کلسیم به اکسید کلسیم تبدیل شده و سپس هر نوع گاز اسیدی مانند دی اکسیدکربن را جذب می کند.

موج جهانی کاهش مصرف

سود و زیان بازیافت لامپ های مهتابی
ترجمه؛ عبدالله مصطفایی


در بیستم فوریه 2007 دولت استرالیا برنامه یی را برای از رده خارج کردن لامپ های دارای راندمان کم اعلام کرد. «مالکوم ترنبال» می گوید؛ «ما حدود 125 سال است که از لامپ استفاده می کنیم و همه می دانیم که بیش از 90 درصد انرژی داده شده به هر لامپ عموماً به صورت گرما به هدر می رود و این در حالی است که امکان استفاده از لامپ های بهتر (مثل لامپ های مهتابی فشرده یا همان لامپ های کم مصرف) وجود دارد و تفاوت این لامپ ها با لامپ های معمولی در آن است که این لامپ ها برای تولید نور یکسان، حدود 20 درصد برق مصرف می کنند.»

هر چند این موج جهانی است ولی ابعاد آن در نقاط مختلف جهان متفاوت است و علاوه بر آنکه دارای تاثیر مثبتی بر روی بحث بهره وری انرژی خواهد بود، باعث افزایش شدید فروش لامپ های فلئورسنت نیز خواهد شد. در حال حاضر نیز میلیون ها عدد از اینگونه لامپ ها در سراسر دنیا به فروش می رسد ولی بعد از اتمام عمر آنها بایستی میلیون ها عدد نیز دفع شوند. از آنجایی که لامپ های فلئورسنت حاوی ماده جیوه (سمی برای اعصاب) هستند، بایستی با مراقبت زیاد و به عنوان یک ماده زاید خطرناک تصفیه شوند. هر چند از لحاظ تکنیکی امکان دفع ایمن و بهداشتی لامپ های فلئورسنت وجود دارد ولی بایستی یک اجماع جهانی در مورد مناسب ترین روش دفع لامپ حاصل شود.

در عرصه دفع لامپ های فلئورسنت (یا همان لامپ های مهتابی) قسمت عمده یی از شرکت ها قائل به یک سیستم بازیافت مرکزی برای همه اجزای لامپ با لحاظ کردن مشخصات توسعه پایدار در این عرصه هستند. با این وجود طرفداران سیستم خردایش در مبدأ نیز در حال افزایش است که در این سیستم یک سیستم خردکننده متحرک (موبایل) وجود دارد و با این سیستم می توان تعداد لامپ های بیشتری را برای ورود به کارخانه آماده کرد و انتقال داد.

یک نگرانی جهانی

به جیوه به عنوان یک مشکل جدی نگریسته می شود چون بدون بو بوده و به راحتی تبخیر می شود و بنابراین تشخیص آن به آسانی میسر نخواهد بود. زمانی که این ماده جذب بدن شود، در بدن تجمع یافته و می تواند اعضای مختلف را تحت تاثیر قرار داده و به سیستم عصبی آسیب برساند.

لامپ های فلئورسنت حاوی پودر فسفر هستند که در خود مقدار کمی جیوه دارد. طبق نظر موسسه Lampcare انگلستان که متخصص در زمینه دفع لامپ است، جیوه موجود در یک لامپ فلئورسنت می تواند 30 هزار لیتر آب را به سطح آلودگی بالا برساند. این نشان دهنده خطرناکی عملیات دفع نامناسب این لامپ ها است.

در ماه نوامبر سال 2006 گروه های محیط زیستی ضدجیوه، اعلامیه یی خطاب به دولت های جهان در مورد منع صادرات جیوه و کاهش آلودگی جهانی این ماده منتشر کردند. آنها به ویژه امیدوارند بتوانند در نشست اخیر برنامه محیط زیست ملل متحد (UNEP) یک اعلان رسمی منتشر کنند. هر چند شاید در این نشست نتوان به اهداف جهانی دست یافت ولی می توان قدم های مثبتی برداشت. این قدم ها را می توان با پیشنهاد پاییز گذشته کمیسیون اروپا در مورد ممنوعیت صادرات جیوه در سراسر اتحادیه اروپا از سال 2011 همخوان کرد. همه اینها بیانگر یک حرکت رو به رشد بین المللی در راستای کاهش استفاده از جیوه در بخش های تولیدی و تجارت است.

پیشرفت در عملیات دفع

در این زمینه کارخانه مخصوصی برای دفع لامپ های فلئورسنت در منطقه Harlow انگلستان وجود دارد که توسط موسسه Lampcare راهبری می شود. این کارخانه در سال 2004 شروع به کار کرده و در حال حاضر دارای 20 اپراتور به همراه گروه مدیران اصلی است. ضمناً این کارخانه دارای شش راننده است که سراسر جنوب انگلستان را پوشش می دهند و با کامیون های بزرگ خود محموله های بسته بندی شده لامپ ها را بر روی پانل های چوبی و قاب فلزی تحویل می گیرند. تخلیه کامیون ها در روز دوشنبه انجام می شود و کامیون ها می توانند سراسر هفته را در نقاط مختلف کشور سفر کنند و جمعه با کامیون های پر از لامپ بازگردند. این برنامه نشانگر آن است که روزهای دوشنبه و سه شنبه شلوغ ترین روزهای کاری کارخانه است که باید بار جمع آوری شده در هفته گذشته توسط کامیون ها تخلیه شود.

با دیدن تعداد زیاد لامپ های موجود در کامیون ها می توان مطمئن بود که تامین لامپ های سوخته برای این کارخانه مساله ساز نخواهد بود. شعار موسسه Lampcare آن است که تا حد امکان عملیات بازیافت برای مشتریان با سهولت انجام پذیرد. بر این اساس این شرکت مخازنی را در اختیار مشتریان قرار داده است (با قطر 300 میلی متر و طول 4/2 متر) تا مشتریان به راحتی بتوانند انواع لامپ ها را در این مخازن قرار دهند. البته می توان از پالت های چوبی با سازه و نوارهای نگهدارنده نیز برای این کار استفاده کرد.

فناوری دفع

در کارخانه Harlow چهار نوع لامپ مورد فرآیند قرار می گیرند که عبارتند از؛

- لامپ های فلئورسنت طویل (معمولی(

- لامپ های فلئورسنت فشرده (کم مصرف، (CFL)

- لامپ های سدیمی

- لامپ های با تخلیه شدید
(HLD)

البته بر هر یک از این لامپ ها روش بازیافت خاصی اعمال می شود ولی در اکثر موارد این موسسه از فناوری خریداری شده از شرکت سوئدی MRT Systems AB استفاده می کند. این شرکت سوئدی متخصص در زمینه بازیابی جیوه است. طبق آمار بیشترین تعداد لامپ ها، به لامپ های فلئورسنت طویل اختصاص دارد.

لامپ های طویل برای فرآیند شدن بایستی وارد یک دستگاه برش End Cut Machine (ECM) شود. همان طور که از نام این دستگاه برمی آید، دو سر ابتدایی و انتهایی که دارای اتصالات آلومینیومی است جدا می شود. پس از این مرحله، پودر فسفر جهت عملیات تقطیر خارج می شود تا باقی مانده مواد خرد شده و به صورت خودکار دسته بندی شوند. دستگاه برش ECM قادر است لامپ هایی با طول 6 فوت یا 8 فوت را مورد فرآیند قرار دهد و ظرفیت آن نیز تا پنج هزار لامپ در ساعت است.

تقطیر جیوه

تقطیر جیوه از پودر فسفر حدود 16 ساعت به طول خواهد انجامید و پودر بایستی تا دمای 800 درجه سانتیگراد گرم شود. با این کار، جیوه تبخیر شده و یک پودر فسفر خنثی باقی می ماند که می توان از آن در بخش ساخت و ساز استفاده کرد. در ادامه، جیوه تبخیر شده نیز سرد می شود و مقدار آن به حدی کم است که پس از یک سال عملیات کارخانه فقط می توان یک انگشتانه را با آن پر کرد.

هر چند همان طور که اشاره شد، مقدار جیوه حاصل از این عملیات کم است ولی خطرات بهداشتی و ایمنی آن بسیار نگران کننده است. بر این اساس از کارکنان این کارخانه به صورت دوره یی نمونه گیری می شود تا سلامت آنها نیز حفظ شود. کیفیت هوای محیط کار نیز کنترل می شود. برای پرسنلی که در زمینه جابه جایی لامپ ها فعالیت دارند، وسایل حفاظت شخصی مثل کفش و ماسک تهیه شده است. یک سیستم جاروبرقی صنعتی نیز برای تمیز کردن لامپ های شکسته شده و نیز کف کارخانه تعبیه شده است. در مورد فرآیند لامپ های فلئورسنت فشرده (لامپ های کم مصرف) نیز باید یادآور شد که این فرآیند دارای دو تفاوت اصلی است، اول آنکه آنها دارای شکل یکنواخت نیستند و در ثانی این لامپ ها دارای اتصالات پلاستیکی هستند. این بدان معنی است که فرآیند مورد نیاز برای این لامپ ها باید قادر باشد انواع این لامپ ها را فرآیند کند. به علاوه زایدات پلاستیکی نیز یکی از محصولات جانبی این عملیات است که بایستی به شرکت های خواستار آن داده شود. تنها با این سیستم است که می توان به سمت استراتژی های «بدون پسماند» و «بدون دفن» در کارخانه یی با ظرفیت دفع ده میلیون لامپ در سال حرکت کرد.

روش های دیگر برای دفع کدام است

روش دیگر برای لامپ های کامل همانا پیش خردایش است و این بدان معنی است که لامپ ها پیش از ورود به کارخانه ها خرد شده باشند تا حجم مواد و هزینه های خدماتی آنها تا 80 درصد کاهش یافته باشد و در هر کامیون نیز می توان تا 5 برابر لامپ حمل کرد. با این کار هزینه های حمل ونقل کاهش یافته و مزیت های مالی و زیست محیطی را به همراه خواهد داشت. شرکت مهندسی بالکان (Balcan) در انگلستان که از روش خردایش متحرک (موبایل) استفاده می کند در سال 2006 توانست جایزه نوآوری ملکه انگلستان را به خاطر سیستم ابداعی خود دریافت کند.

کارخانه بازیافت این شرکت در منطقه لینکلن شایر انگلستان قرار دارد و در سال 2002 افتتاح شده است و قادر است سالانه 750 تن لامپ سوخته را فرآیند کند. به علاوه این شرکت دارای ناوگانی از خودروهای وانت است که مجهز به خردکننده های برقی هستند. با این خودروها می توان عمل خردایش را در هر مکانی انجام داد. این خردکننده ها دارای سیستم فیلتراسیون به کمک فن هستند تا غبارات حاصل از خردایش را تصفیه کنند. برای این کار درون دستگاه یک فشار منفی (خلأ) وجود دارد. چون هنگام خردایش لامپ های فلئورسنت محل شکسته شدن لامپ مشخص نیست، دستگاه حذف غبارات در همان کانال اصلی خردایش تعبیه شده است. این شرکت جهت آب بندی و جلوگیری از هرگونه خروج بخارات جیوه از یک سیستم آب بندی فنری استفاده کرده است. در این سیستم مواد حاصل از خردایش وارد یکسری مخازن بزرگ می شود. سیستم خردایش نیز دارای سیستم چرخش و برخورد با موانع است و در این بین پودرهای چسبیده به شیشه لامپ نیز آزاد شده و توسط فن مکیده می شود تا فیلتر شوند. شیشه ها نیز از قطعات آلومینیومی لامپ جدا شده و هر یک در ظروف مخصوص به خود ریخته می شوند. قطعات آلومینیومی به یک تاجر دخیل در این رشته فروخته شده و شیشه های به دست آمده نیز در صنعت ساختمان سازی به کار گرفته می شوند. پودرهای فسفر حاوی جیوه نیز از فیلترها به درون ظروف استوانه یی 45 گالنی ریخته می شوند تا به یک کارخانه استحصال جیوه به نام Quicksilver در منطقه Berwick - Upon - Tweed انگلستان ارسال شود.

مسائل نگران کننده

هرچند شرکت بالکان برنده جایزه نیز شده است ولی استراتژی آنها (یعنی خردایش موبایل) دارای نقاط تاریک است. در عملیات پیش خردایش نسبت به عملیات خردایش در کارخانه، دو نگرانی اصلی وجود دارد؛

- در مورد اینکه بعد از این پیش خردایش چه رخ خواهد داد، نگرانی هایی وجود دارد چون امکان ارزیابی و نظارت مستمر در مورد دفع جیوه کار مشکلی است و اساساً این کار برعهده موسسه دیگری نهاده خواهد شد.

- به علاوه کارشناسان بیشتر نگران انتشار ترکیبات فرار از سیستم خردایش موبایل هستند. البته هنگام طراحی تجهیزات موبایل می توان به نحوی عمل کرد که خطر این انتشار به حداقل برسد ولی باز هم بایستی مراقب این مساله بود.

نباید از یاد برد که نوع و شکل لامپ های فلئورسنت از لامپ های طویل به سمت لامپ های فشرده در حال تغییر است و از این رو بایستی در سیستم های جدید به این نکته نیز توجه داشت. البته قابل ذکر است که نمی توان به هیچ کدام از این روش های دفع به صورت سیاه یا سفید نگریست و هرکدام دارای مزایا و معایب مخصوص به خود است. شرکت سوئدی MRT خردکننده های مختلفی را برای انواع لامپ ها طراحی و برای اجتناب از خروج بخارات جیوه، تمهیداتی مهیا کرده است و هوای خروجی نیز از بین سیکلون، فیلترهای غبارگیر و نیز فیلترهای کربنی عبور داده می شود. به نظر یکی از کارشناسان، سیستم خردایش در مبدأ برای وضعیتی خوب است که یا فاصله زیاد باشد یا شرایط برای انتقال لامپ ها مهیا نباشد.

نباید فراموش کرد که شرکت Lampcare اخیراً سومین واحد بازیافت پسماندهای الکتریکی و الکترونیکی و لامپ های فلئورسنت خود را با هزینه 6 میلیون پوند (9 میلیون یورو) در منطقه Huddersfield انگلستان راه اندازی کرده و در این واحد از پیشرفته ترین فناوری ها استفاده کرده است.

البته در آینده بایستی نیم نگاهی نیز به بازیافت لامپ های دارای پوشش پلاستیکی و لامپ های حاوی بریلیم، تالیم، تانتالیم و کریپتون داشت.

علاقه مندان به موضوع بازیافت لامپ فلورسنت می توانند به سایت های www.Balcan.co.uk، www.Lampcare.com وwww.MRT system.com رجوع کنند.

سرزمین بدون پسماند

نگاهی به مدیریت زباله در سنگاپور
سرزمین بدون پسماند
ترجمه؛ عبدالله مصطفایی

سنگاپور یک جزیره کوچک است که به خاطر شش برابر شدن زباله های تولیدی طی سال های 2000-1970 با مشکل دفع زائدات جامد روبه رو است و نکته اساسی در این کشور محدود بودن زمین است. برنامه ریزی یکپارچه و هدف گذاری حصول به سرزمین «بدون پسماند» و «بدون دفن» از راهکارهای در نظر گرفته شده برای پاسخگویی به این مشکلات است.

سنگاپور کشوری صنعتی با نرخ بالای شهرنشینی است. مساحت این کشور 697 کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود چهار میلیون و دویست هزار نفر است. در این کشور چهار مرکز زباله سوزی (با هدف تولید انرژی از زباله) و یک مرکز دفن بهداشتی فراساحلی (offshore) قرار دارد تا بتوانند زائدات غیرقابل احتراق را دفع کنند.

طی سال های 2000-1970 میزان زائدات تولیدی توسط شهروندان، شش برابر شده و موضوع به حدی حاد شده است که مسوولان مجبور به هدف گذاری برای حصول به استراتژی «بدون دفن» شده اند. این در حالی است که اگر این وضعیت کنترل نشود هر پنج تا هفت سال، سنگاپور باید یک واحد زباله سوز با ظرفیت 3 هزار تن در روز بسازد. به علاوه این کشور هر 25 سال یک بار باید 350 هکتار از مساحت خود را برای دفن زباله ها اختصاص دهد. جهت مواجهه با این مشکل بالقوه، طی سه دهه گذشته سنگاپور یک سیستم مدیریت یکپارچه را بر زائدات جامد (پسماند) خود اعمال کرده است که متشکل از بازیافت، جمع آوری و دفع آنها است. با همکاری بخش های دولتی، خصوصی و نیز بخش عمومی، سازمان ملی حفاظت محیط زیست سنگاپور (NEA) توانسته است استراتژی ها و برنامه هایی را به شرح زیر و برای کنترل رشد تولید زباله و حمایت از مدیریت پایدار پسماندها اعلام کند.

حداقل سازی پسماندها

معطوف کردن توجه به پسماندهایی با بیشترین حجم، از طبیعی ترین راهکارها به شمار می رود.

در این زمینه بخش اصلی زائدات غیرقابل احتراق به زائدات ساختمانی، لجن های صنعتی تثبیت شده، سرباره های مس حاصل از صنایع دریایی و انواع خاکستر ها اختصاص داشته است.

طی سال های گذشته به گونه یی عمل شده است که این مواد به نحو مقتضی تحت فرآیند مجدد قرار گیرند. به عنوان مثال در سال 2005 حدود 94 درصد از زائدات و نخاله های ساختمانی مورد استفاده مجدد قرار گرفته است. در این دوره، کشور شاخص های خاصی را برای کاهش تولید پسماند مقرر کرده است مثلاً هنگام انتخاب روش طراحی و ساخت بایستی حداقل سازی تولید پسماندها لحاظ شوند و بر این اساس پیمانکارانی که می خواهند در مناقصه های بزرگ دولتی شرکت کنند بایستی دارای گواهینامه ایزو 14001 باشند. با اعمال این شاخص ها سنگاپور گام بزرگی به سوی استراتژی «بدون دفن» برداشته است و البته که به این دستاوردها نیز بسنده نخواهد کرد. در مرحله بعدی این کشور باید استراتژی «بدون پسماند» را نیز سرلوحه خود قرار دهد. این بدان معنی است که باید به نحوی حرکت کرد که تولید زائدات در مبدأ تحت کنترل درآید و تولید کنندگان در تشریک مساعی با سازمان ملی حفاظت محیط زیست، بحث کاهش زائدات را نیز مورد توجه قرار دهند.

برای مثال، این سازمان ملی به همراه شورای محیط زیست سنگاپور و سوپرمارکت ها و عمده فروشان بزرگ این کشور در فوریه 2006 برنامه «چراکیسه پلاستیکی؟ کیسه های قابل بازیافت استفاده کنید» را اجرا کرد

سازمان ملی حفاظت محیط زیست سنگاپور با همکاری صنایع یک برنامه داوطلبانه برای پسماندهای حاصل از بسته بندی کالاها ارائه کرد تا مقدار این زائدات را کاهش دهد. این برنامه در اواسط سال2007 امضا خواهد شد و طی پنج سال اجرا می شود.

بازیافت

دومین استراتژی ارائه شده توسط سازمان ملی حفاظت محیط زیست سنگاپور همانا استفاده مجدد از زائدات در بخش های صنعتی، تجاری و خانگی است.

الف- بخش تجاری و صنعتی

حدود نیمی از زائدات دفع شده در سنگاپور به بخش تجاری و صنعتی اختصاص دارد. این موسسات بایستی هزینه جمع آوری و دفع زائدات خود را بپردازند. این موضوع به همراه مشوق های اعلام شده از سوی سازمان ملی حفاظت محیط زیست باعث تشویق این بخش ها به استفاده مجدد از زائدات فلزی، ساختمانی و نخاله ها، چوب و باغبانی، زائدات پلاستیکی و حتی قسمتی از زائدات غذایی شده است. در سال 2005 حدود 94 درصد از زائدات ساختمانی، 92 درصد از قراضه های آهنی، 51 درصد از زائدات باغبانی و 7 درصد از زائدات غذایی برای استفاده هایی به کار گرفته شده اند. برای ارتقای فناوری های نوآورانه در عرصه محیط زیست، این سازمان صندوقی با بودجه 20 میلیون دلار سنگاپور (معادل 10 میلیون دلار امریکا) با عنوان صندوق «نوآوری و توسعه پایدار محیط زیست» (IES) ایجاد کرده است. این صندوق به شرکت های سنگاپوری که برای دستیابی به فناوری های جدید زیست محیطی (باهدف توسعه پایدار) به کمک های مالی نیاز داشته باشند، کمک اعطا می کند

بعضی از پروژه های حمایت شده توسط این صندوق عبارتند از:

1- ساخت قطعات بتنی پیش ساخته با استفاده از نخاله های بازیافتی

2-تبدیل پسماندهای باغبانی به مواد بسته بندی

3- استفاده از سرباره های تولید فولاد در مواد راهسازی

صنعت بازیافت این کشور دربرگیرنده موسساتی است که از توانایی و ظرفیت بازیافت و استفاده مجدد از زائدات و پسماندها برخوردارند و در این بین می توان به زائدات الکترونیکی، غذایی، چوبی، باغبانی، ساختمانی و سرباره های مس و آهن و نیز پسماندهای پلاستیکی اشاره داشت.

ب- بازیافت در سطح جامعه

در آوریل 2001، سازمان ملی حفاظت محیط زیست، برنامه ملی بازیافت (NRP) را برپا کرد تا امکان دسترسی ساکنان ساختمان های عمومی و خصوصی به بازیافت بیشتر شود. تحت این برنامه مخازن و کیسه های بازیافت در بین ساکنان این ساختمان ها توزیع شد تا آنها بتوانند مواد قابل بازیافت خود را در آنها قرار دهند. در ادامه نیز هر دو هفته یک بار این کیسه ها و مخازن توسط موسسات بازیافت ذی صلاح جمع آوری می شوند. در ابتدای اجرای این برنامه، میزان مشارکت مردم در سطح 15درصد بود که در سال 2005 میزان مشارکت به 56 درصد رسیده بود. جهت افزایش میزان مشارکت، این سازمان با همکاران این برنامه قرار گذاشت تا همه ساختمان ها به مخازن بازیافت مجهز شوند و در ثانی این مخازن در محل های مناسب قرار گیرند. این باعث راحتی بیشتر ساکنان جهت دسترسی به برنامه بازیافت می شود تا آنها علاوه بر جمع آوری دو هفته یک بار هر زمان که خواستند، بتوانند مواد قابل بازیافت خود را تحویل دهند.

ج- مخازن عمومی بازیافت

به علاوه در سطح معابر عمومی و پرتردد حدود 6 هزار مخزن تعبیه شد. این مراکز شامل ایستگاه های قطار، غذاخوری ها، ایستگاه های پرتردد اتوبوس، ترمینال های فرودگاه و پیاده روها بودند.

د- بازیافت در مدارس

در ماه سپتامبر سال 2002 برنامه یی برای مدارس پایه ریزی شد تا به جوانان مبحث 3P (کاهش، استفاده مجدد و بازیافت) آموزش داده و اصطلاحاً ملکه ذهن آنان شود. مخازن بازیافت کاغذ، قوطی نوشابه و بطری های پلاستیکی در گوشه مدارس قرار داده شد.

بدین وسیله دانش آموزان به این برنامه تشویق شدند و اطلاعات جالبی در مورد مبحث 3P کسب کردند.

این فعالیت ها باعث ایجاد علاقه شد و احساس مالکیت ملی را در دانش آموزان برانگیخت. تا پایان سال 2006 حدود 84 درصد از مدارس به این برنامه پیوستند.

دانش آموزان مستعد برای فعالیت های محیط زیست نیز توسط مدارس معرفی شدند تا پس از کسب آموزش های لازم، بازیافت را در مدرسه خود توسعه دهند. آنها مسوول ایجاد بحث های زیست محیطی شدند و به علاوه در برنامه ریزی، سازماندهی و اجرای فعالیت های محیط زیستی نیز کمک می کردند.

هـ- مشارکت سه گانه و آگاهی عمومی

تغییر ذهنیت ها و تاثیرگذاری بر رفتار عامه مردم نیازمند زمان است. برای انجام این کار سازمان ملی حفاظت محیط زیست سنگاپور، سازمان های محلی و سازمان های غیردولتی (NGO) و موسسات آموزشی را جهت برپایی برنامه های مرتبط با محیط زیست تشویق و ترغیب کرد تا آنها بتوانند دیگر افراد جامعه را نیز تحت پوشش آموزش های زیست محیطی قرار دهند. این برنامه مشارکت سه گانه (مردم، بخش غیردولتی و بخش دولتی) لقب گرفت. برنامه آموزش و آگاهی بخش اعلام شده در این مشارکت سه گانه، عامه اجتماع، مدارس و نیروی کار را مورد توجه قرار داده است. جمع این برنامه ها در سالگرد «روز بازیافت» تجلی می یابند. هدف از اجرای این سالگرد نیز بیان اهمیت بازیافت برای کشور سنگاپور به عموم افراد است. در مراسم افتتاح سالگرد این روز در سال 2006، وزیر محیط زیست و منابع آبی این کشور، آقای یعقوب ابراهیم برنامه جدیدی را برای بازیافت قوطی های کاغذی نوشیدنی ها اعلام کرد. این برنامه حاصل همکاری شرکت Tetra pak در سنگاپور و چند شرکت بازیافت بوده است.

کاهش حجم از طریق زباله سوزی

با توجه به کمبود زمین در این کشور خیلی تعجب برانگیز نبوده است که سنگاپور از تاسیسات زباله سوزی به عنوان یک روش دفع استفاده کند. با زباله سوزی می توان از 90 درصد حجم زباله ها کاست و این کار موجب می شود که فقط ارسال خاکستر زباله سوزها و نیز زائدات غیر قابل احتراق به تنها مرکز دفن زباله سنگاپور به نام سیماکائو ضروری باشد.

این واحدهای زباله سوز به تجهیزات پیشرفته کنترل آلودگی مجهز شده اند که در این مورد می توان به رسوب دهنده های الکترو استاتیکی، تزریق آهک و فیلترهای پارچه یی جهت تصفیه گاز حاصل از احتراق اشاره کرد. حرارت تولیدی در این زباله سوزها صرف تولید بخار در بویلرها می شود تا بتوان توربین های مولد برق را به حرکت درآورد. در سال 2005 از چهار واحد زباله سوز مجموعاً 938284 مگاوات ساعت برق به دست آمد. آهن آلات قراضه نیز در کارخانه فولاد این کشور مورد بازیابی قرار می گیرند.

هر چند زباله سوزی این مزیت را دارد که باعث کاهش شدید حجم زباله ها شده و به زمین کمتری برای دفن زباله ها نیاز خواهد بود ولی اگر هر ساله میزان زباله ها افزایش یابد، این واحدها پاسخگو نخواهند بود و بایستی تعداد زباله هاسوزها و مراکز دفن افزایش یابند.

مرکز دفن سیما کائو

مرکز دفن فراساحلی سیماکائو با هزینه 610 میلیون دلار سنگاپور (305 میلیون دلار امریکا) در محلی به مساحت 350 هکتار برپا شده است و ظرفیت دفن 63 میلیون مترمکعب زباله را دارا است. برای ایجاد این مرکز دفن فراساحلی قسمتی از دریا به طول 7 کیلومتر انتخاب و خاکریزی و با یک غشای غیرقابل نفوذ آب بندی و شیرابه حاصل از زباله ها نیز جداسازی شده و در یک تصفیه خانه مجهز تصفیه می شود و پس از دستیابی به استاندارد ملی پساب های خروجی وارد دریا می شود. برای انتقال پسماندها نیز یک ایستگاه انتقال دریایی در یک زمین هفت هکتاری در غرب سنگاپور ایجاد شده است که پسماندها را به صورت تلنبار شده روی شناورهای بارکش دریافت می کند. این پسماندها شامل مواد غیرقابل احتراق مثل نخاله های ساختمانی، لجن های تثبیت شده صنعتی، سرباره مس و خاکستر زباله سوزها هستند. شناورهای بارکش نیز پس از یک سفر 25 کیلومتری به مرکز دفن می رسند تا محموله آنها پس از تخلیه وارد محل های در نظر گرفته شود. وظیفه جابه جایی این مواد برعهده بولدوزرها و دیگر تجهیزات مربوطه است. یکی از شاخصه های اصلی این مرکز دفن آن است که در تمامی مراحل برنامه ریزی، طراحی و ساخت و آغاز عملیات سعی شده است که اکوسیستم جزیره حفظ شده و محیط زیست طبیعی و غنی آن به همراه تنوع زیستی مورد محافظت قرار گیرد. در ماه جولای سال 2005 این مرکز دفن به عنوان یک محل تفریحی به روی سه گروه خاص باز شد که این گروه ها عبارت بودند از انجمن ماهیگیری ورزشی سنگاپور، انجمن طبیعت سنگاپور و موزه تحقیقاتی تنوع زیستی رافلس که پس از بازگشایی حدود 1300 نفر از اعضای این انجمن ها و میهمانان آنها از این محل دیدار کرده اند. انتخاب این محل پس از یک جست وجوی وسیع یک ساله در سواحل غربی انجام شد و هدف آن بود که از تاثیر منفی بر حیات دریایی اجتناب شود. برای محل منتخب، متخصصان متفق القول بودند که جمعاً می توان حدود 6/13 هکتار از این منطقه را به صورت جنگل های حرا(مانگرو) درآورد. امروزه گیاهان حرا علاوه بر سبزی منطقه به عنوان شاخصی برای بروز نشت از غشاهای غیرقابل نفوذ عمل می کنند هر چند شبکه یی از چاه های شاهد برای این کار تدارک دیده شده است.

نتیجه گیری

سنگاپور با همخوان کردن استراتژی های خود توانسته است میزان بازیافت پسماندها را از رقم 40 درصد در سال 2000به عدد 49 درصد در سال 2005 برساند. افزایش میزان پسماندها نیز متوقف شده است. کل پسماندهای (شهری و غیرشهری) در سال 2005 روزانه معادل هفت هزار تن بوده که در مقایسه با سال 2000 حدود هشت درصد کاهش یافته است.این موضوع باعث شده است که عمر مرکز دفن زباله سیماکائو از 30 سال به 40 سال افزایش یابد و دوره زمانی نیاز به زباله سوز جدید نیز از هر 7-5 سال به 10-7 سال افزایش یابد.بر این اساس می توان نتیجه گرفت که با کاهش دفع زائدات در واحدهای زباله سوز و نیز مرکز دفن زباله، سنگاپور توانسته است به سمت اهداف بلندمدت خود یعنی وضعیت «بدون پسماند» و «بدون دفن» گام بردارد

روزانه 500 تن زباله پزشکی در کشور تولید می شود

معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست کشور گفت: روزانه بیش از 500 تن زباله پزشکی در سطح کشور تولید می شود.

به گزارش خبرنگار مهر در ارومیه، حسن اصیلیان صبح امروز در حاشیه افتتاح ایستگاه شماره دو سنجش هوای ارومیه در نشستی خبری افزود: از این میزان بیش از 20 تن مربوط به استان آذربایجان غربی است.

وی با اشاره به دفع غیر اصولی پسماندها شهری وزباله های پزشکی در کشور با اشاره به اجرای طرح ساماندهی پسماندها، زباله‌ها و فاضلابهای صنعتی در کشور بیان داشت: در این راستا کار مطالعاتی استفاده از پسماندها و زباله‌ها در ‪ ۳۰‬استان کشور به اتمام رسیده است و به زودی عملیات اجرایی آنها شروع می شود.

وی در ادامه از صدور مجوز 20 واحد کمپوست در کشور خبر داد و بیان داشت: یکی از این واحدها در استان آذربایجان غربی است که امروز عملیات اجرایی آن در شهرستان میاندوآب آغاز می شود.

وی در ادامه از شناسایی دو هزار و64 واحد آلاینده در کشور خبر داد و یادآور شد: بیشترین استانهای دارای واحدهای آلاینده به ترتیب تهران، اصفهان و خراسان جنوبی هستند.

اصیلیان تجهیز و تاسیس آزمایشگاههای معتمد را از اولویتهای کاری سازمان حفاظت محیط زیست عنوان کرد و گفت: امسال تعداد این آزمایشگاهها در کشور از 70 مورد به 105 آزمایشگاه رسیده است.

معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست کشور در ادامه از مطالعه و انجام کارهای اجرایی شش رودخانه بزرگ کشور از نظر آلایندگی در سال جاری خبر داد و بیان داشت: 9 رودخانه بزرگ کشور نیز سال گذشته تحت پوشش این طرح قرار گرفته است که در مجموع اجرای این طرح در 15 رودخانه بزرگ کشور در حال اجراست.

این مسئول همچنین با اشاره به مشکل آلودگی هوای هشت استان کشور عنوان کرد: هم اکنون هفت شهر بزرگ کشور شامل تهران، اصفهان، شیراز، اراک، مشهد، کرج، تبریز و اهواز دچار آلودگی شدید هوا هستند.