پسماندها و بازیافت

اخبار مربوط به زباله و بازیافت

پسماندها و بازیافت

اخبار مربوط به زباله و بازیافت

ساحلی با سنگ های شیشه ای ; کالیفرنیا

زمانی که در کنار ساحل دریا قدم می زنید , اگر کمی با دقت به اطراف نگاه کنید حتما چیزهایی پیدا می کنید که  از دل دریا  به ساحل آمده اند. از گوش ماهی های ریز و درشت و سنگ های دریا گرفته تا زباله های انسانی و طبیعی در گوشه و کنار ساحل به چشم می خورند.

ماسه های دریا همیشه حرفی برای گفتن دارند .

گاهی شاید بتوانند حرف هایشان را بدون این که کلامی به زبان بیاورند به شما بگویند . شما می توانید تمام حرف دلشان را با نگاه به ظاهر ساده و زلالشان ببینید و به اعماقشان نفوذ کنید . مثل اینجا ...

ساحل شیشه ای که هر چه دارد و ندارد عیان است .

نمی تواند چیزی را در دلش نگه دارد .

رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون ...

ساحل شیشه ای-آمریکای شمالی-karnaval.ir5
ساحل شیشه ای-آمریکای شمالی-karnaval.ir4
ساحل-شیشه-ای-www.karnaval.ir-5550
ساحلی از جنس شیشه

در سواحل (مندوسینو) Mendocino در فورت براگ کالیفرنیا، 120 مایلی شمال سان فرانسیسکو و در پارک ملی مک کریچر ساحلی وجود دارد که به دلیل ظاهر خاصی که دارد به آن ساحل شیشه ای می گویند .

برخی معتقدند بیشترین  غلظت  شیشه در دنیا در این ساحل وجود دارد .

همین امر سبب شده تا این ساحل به یکی از منحصر به قرد ترین سواحل در دنیا بدل شود  , جایی که نه تنها به دلیل زیبایی اش خاص و زیباست , بلکه نتیجه ی اشتباه انسان ها را در گذر زمان نشان می دهد . نتیجه ای که این بار شاید خیلی هم بد نبوده است و توانسته یک ساحل زیبا به وجود بیاورد , ساحل با شن های شیشه ای ...

ساحل شیشه ای www.karnaval.ir 5251
ساحل شیشه ای www.karnaval.ir 5253
داستان از کجا شروع شد؟

شروع داستان بر می گردد به قرن 19 و سال 1943 . زمانی که مردمان محلی فروت براگ بهترین مکان را برای دفن زباله هایشان، ساحل نزدیک به شهر خود دیدند . هر زباله ای که داشتند از قوطی های نوشیدنی گرفته تا ماشین های قدیمی شان را از بالای تپه ی مشرف به ساحل , به دل اقیانوس ریختند . اما این را نمی دانستند که این زباله ها روزی محلی را به وجود می آورند که بشود یکی از بهترین مناطق توریستی دنیا .

مردمان فورت پراگ از سال 1943 شروع به دفن زباله هایشان در ساحل کردند . آن ها به این کار ادامه دادند تا این که تمام ساحل پر شد از زباله, در اوایل سال 1960 محدودیتی روی منطقه اعمال شد که ریختن زباله و  مواد سمی به ساحل ممنوع است تا به این طریق کمی از حجم زباله ها کم کنند .

در نهایت در سال 1967 دیگر تمام ساحل  پر شده بود از زباله . مسئولان مربوطه متوجه شدند که این بهترین راه برای دفن زباله نیست پس تصمیم گرفتند که ساحل را پاکسازی کنند , در طی این تصمیم این ساحل در همان سال بسته و ورود هر انسانی به آن ممنوع شد .

زباله ها و امواج اقیانوس با هم تنها شدند و در کنار هم شروع به زندگی کردند . در طی چیزی در حدود یک دهه زندگی , امواج این زباله ها را از سطح ساحل ناپدید کردند . شیشه هایی که در این زباله ها بودند به قطعات کوچک تبدیل شدند و با امواج دریا و برخورد با ساحل صیقل داده شدند تا این که کم کم چیزی در ساحل پدید آمد با عنوان ساحل شیشه ای . ساحلی با ماسه ها و سنگ های کامل صیقلی و شفاف که از زباله ها به وجود آمده بودند .

البته اولین نشانه ها از این ساحل شیشه ای در سال 1949 توسط محلی ها دیده شد و آن قدر عجیب بود که به آن پدیده ی " افسردگی دریا " لقب دادند . دریایی که افسرده شده و این ها اشک چشمانش است ...

این ساحل از سه قسمت مجزا تشکیل شده است که همه ی آن ها در فاصله ی کوتاهی از هم قرار گرفتند. یکی از این قسمت ها مالک شخصی داشت که در سال 1998 بعد از یک پاکسازی به دولت واگذار کرد . بعد از آن دولت کالیفرنیا این قسمت از ساحل شیشه ای را خریداری کرد آن را زیر نظر پارک ملی MacKerricher قرار داد و به طور رسمی قسمتی از این ساحل شیشه ای در سال 2002 به پارک ملی MacKerricher  پیوست تا از آن به بعد روزهای امن تری را بگذراند .

ساحل شیشه ای www.karnaval.ir 5252
ساحل شیشه ای www.karnaval.ir 7
ساحل شیشه ای-آمریکای شمالی-karnaval.ir17

افسانه های این ساحل  ...

دو افسانه در لابه لای ماسه های شیشه ای این ساحل آرامیده است . یکی این که  کسانی که از این ساحل بازدید می کنند معتقدند که  یک کشتی در اینجا غرق شده که پر از شیشه بوده و یا این که در این مکان یک کارخانه شیشه  وجود داشته که باعث جمع شدن این همه شیشه در این مکان شده است .

دوم این که مردم محلی می گفتند که این شیشه ها اشک پری های دریایی هستند که برای ملوانی هایی که در دریا غرق می شوند می ریزند.

این باورها و افسانه ها در میان مردم رواج داشت تا این که علت اصلی این پدیده مشخص شد .

ساحل شیشه ای-آمریکای شمالی-karnaval.ir16
چطور خرده شیشه های دریا به ماسه های شیشه ای تبدیل می شوند؟

خرده شیشه هایی که در گذر زمان به اقیانوس ریخته شده بودند , به دلیل بالا بودن ph آب شور اقیانوس , نرم شده و بر اثر جریان آب شکلی ریگ مانند به خود گرفته است . به همین دلیل این گونه ساحل را نمی توان در کنار جریان های آب شیرین دید .

هیچ گاه نمی توانید ساحل شیشه ای را در اطراف آب های شیرین ببینید, آب شور اقیانوس خرده شیشه ها را نرم کرده  و ظاهری ریگ مانند از آن ها می سازد.  

ساحل شیشه ای  1 www.karnaval.ir 0
ساحل شیشه ای www.karnaval.ir 5
رنگ ها از کجا می آیند؟

به طور مثال ممکن است ماسه های شیشه ای کبالت آبی، "یاقوت کبود" از موارد مانند شیشه های داروی آبی رنگ و بطری آبی شیشه های عطر ساخته شده باشند.
تکه های قرمز ممکن است از بطری های عطر، چراغ خطر اتومبیل های قدیمی، فانوس و برچسب های شیشه ای قرمز ترافیکی و یا حتی برخی از انواع بطری های نوشیدنی  قدیمی آمده باشد.

سایر رنگ ها صورتی و بنفش نیز ممکن است در اثر واکنش با مواد معدنی آب مانند منیزیم و سلنیوم  و یا نور خورشید اکساید شده و طیف های متنوعی از ماسه های رنگی را تولید کنند.
سبز و قهوه ای، از بطری های نوشیدنی و نوشابه و هر چیز دیگری که ممکن است به وجود بیایند .

ساحل شیشه ای www.karnaval.ir 5256
ساحل شیشه ای-آمریکای شمالی-karnaval.ir18
ساحل شیشه ای www.karnaval.ir 9
آیا برداشتن این ماسه های شیشه ای آزاد است؟

در آن قسمتی از ساحل که جزو پارک ملی مک کریچر است شما اجازه ی برداشتن این سنگ های شیشه ای را ندارید اما بیرون پارک مک کریچر می توانید شیشه جمع آوری کنید.

مردم محلی در مورد حفاظت از سواحل با شکوه خود جدی هستند و کسانی که مقررات وضع شده در پارک ملی را  نادیده بگیرند ابتدا تحت اسکورت پلیس  مجبور به ترک محل می کنند و حتی ممکن است شامل جریمه های سنگین نیز بشوند.

ساحل شیشه ای-آمریکای شمالی-karnaval.ir6
ساحل شیشه ای-آمریکای شمالی-karnaval.ir14
ساحل شیشه ای-آمریکای شمالی-karnaval.ir2
ویدئویی زیبا از این ساحل و مردمانی که در پی جمع کردن شیشه ها هستند
آیا  هنوز شیشه برای پس دادن وجود دارد؟

بله، مقدار زیادی. اقیانوس هنوز به طور  مداوم شیشه به ساحل شیشه ای می ریزد . این عمل این منطقه را به یک مکان سرگرم کننده برای کاشفی و  لذت بردن تبدیل کرده است.

ساحل شیشه ای www.karnaval.ir 11
ساحل شیشه ای-آمریکای شمالی-karnaval.ir20

 مکانی هست که در آن بتوان نمونه هایی از انواع بسیاری از شیشه ها که در طول سال ها در سواحل شیشه ای امتداد ساحل فورت براگ یافته شده است را ببینیم؟

موزه شیشه های دریا......

پذیرش  آن نیز رایگان است و نمایشگاهی زیبا از هر رنگ و اندازه از شیشه هایی است که تا کنون در ساحل شیشه ای یافت شده است.

این موزه در کنار بزرگراه جنوب شهر فورت براگ قرار دارد.

510107426
ساحل شیشه ای-آمریکای شمالی-karnaval.ir12
جواهرالات شیشه های دریایی و هنر به کارگیری آنها

هنر به کارگیری شیشه های دریایی بسیار محبوب و مورد توجه بسیاری از افراد است. چند نمونه زیبا از این هنر را می توانید درعکس های زیر مشاهده کنید.

ساحل شیشه ای www.karnaval.ir 5250
ساحل شیشه ای www.karnaval.ir 5254
ساحل شیشه ای www.karnaval.ir 91
ساحل شیشه ای www.karnaval.ir 90
ساحل شیشه ای www.karnaval.ir 95
ساحل شیشه ای-آمریکای شمالی-karnaval.ir10
ساحل شیشه ای-آمریکای شمالی-karnaval.ir15

بازدید از ساحل شیشه ای

در روزهای تابستان ساحل شیشه ای بین 1000 تا  1,200 بازدید کننده را میزبانی می کند .

البته هستند کسانی که هر روز مقدار زیادی از این سنگ های زیبای ساحل را با خود می برند و کم کم زنگ خطر را برای نابودی ساحل شیشه ای به صدا در می آورند . به همین دلیل مسئولان شهر فورت براگ در سال  2012، تصمیم داشتند تا ساحل را تخلیه کنند اما هزینه و سختی کار این اقدام را فعلا به عقب انداخته و می توانید از این ساحل زیبا بازدید کنید .

برای رسیدن به این جا باید به این آدرس بروید :

Elm Street and Glass Beach Drive, Santa Maria Ca, Fort Bragg, CA

در میان فصل ها هم برای بازدید تابستان را انتخاب کنید , چرا که منطقه در فصل تابستان آب و هوای مناسبی دارد .

یک توصیه ...

سعی کنید کمتر از سنگ های شیشه ای ساحل با خود بیاورید . آن ها را از محل زندگی شان دور نکنید .

نمونه های دیگر ساحل شیشه ای

در ضمن می توانید با رفتن به هاوایی یا نقطه ی دیگری از کالیفرنیا ساحل های مشابه با این جا را ببینید , مثل:

ساحل بنیسیا ، کالیفرنیا

ساحل  Hanapepe ، هاوایی 

ساحل شیشه ای-آمریکا-karnaval.ir0
در پایان هم ویدئویی ببینیم از این ساحل زیبا
سحن آخر

باید کمی به خودمان بیاییم و ببینیم داریم چه بلایی سر محیط زیست اطرافمان میاوریم در این یک مورد شانس آوردیم که اقیانوس برنامه پاکسازی خود را به بهترین وجه ممکن انجام داد ولی کوچکترین اشتباه ما ممکن است عواقب بسیار بد و جبران ناپذیری برای خودمان داشته باشد.

منبع: سایت کارناوال www.karnaval.ir

دژاوو چیست و به چه علت رخ می دهد؟

آشناپنداری یا همان دژاوو اتفاقی نادر است اما زمانی که رخ می دهد به خوبی می توان آن را حس کرد. زمانی که برای نخستین بار قدم به یک شهر جدید می گذارید، امری آشنا به ذهنتان خطور می کند و شما را برای لحظه ای به فکر فرو می برد. با خود می گویید: «حتما قبلا اینجا بوده ام.»

اما اینطور نیست. پس چه اتفاقی باعث به وجود آمدن این حس می شود؟

حقیقت این است که هیچکس علت واقعی بروز این حس را نمی داند. دژاوو در اصل یک کلمه فرانسوی به معنای «پیشتر دیده شده» است؛ حس آشنایی با امری کاملا تازه که در اعماق مغز ما پنهان شده است. مطالعه در مورد این پدیده امری کاملا دشوار است زیرا اغلب مردم زمانی که این حالت را تجریه می کنند نه در آزمایشگاه حضور دارند و نه اینکه انبوهی از دستگاه های پایش مغز به آنها متصل شده.

در ادامه این مطلب با دیجیاتو همراه باشید.

مدت های طولانیست که پژوهشگران در پی پاسخگویی به این سوال هستند و از سال 1888 میلادی تا کنون به دنبال یافتن راهی برای توصیف تجربه دژاوو، بیماران مبتلا به صرع را مورد آزمایش قرار می دهند.

در جریان آزمایشات صورت گرفته مشخص شد بیمارانی که به انواع مختلفی از بیماری صرع مبتلا هستند نسبت به آنهایی که از این اختلال عصبی رنج نمی برند، بیشتر چنین حالتی را تجربه می کنند.

تحقیقات انجام گرفته روی آن بیماران نشان داد که حس آشناپنداری یا دژاوو در این افراد احتمالا به خاطر بروز حمله در لوب تمپورال رخ می دهد؛ بخشی از مغز که به درک حسی، تولید کلام و حافظه ارتباط پیدا می کند.

نقش لوب تمپورال در بروز دژاوو

در جریان یکی از این حملات ارسال سلول های عصبی با اختلال روبرو می شوند و پیام های به هم ریخته ای برای بخش های مختلف بدن ارسال می شود. اگر بخواهیم به صورت ساده تر بگوییم در این افراد دژاوو به خاطر اتصال رشته های عصبی شان به یکدیگر رخ می دهد.

برخی از دانشمندان باور دارند که موارد مشابه به این نوع اختلالات عصبی (نوعی قطعی سیستم بدن) مغز انسان را از هرگونه حمله خالی کرده و باعث می شود که فرد بدون هیچ دلیل خاصی این حس آشنایی را تجربه کند.

فرضیه دوم هم به نوع دیگری از اختلالات مغزی اشاره دارد و به گفته آنی کلیری استاد روانشناسی یادگیری در دانشگاه کلورودا این بار اما مشکل به حافظه باز می گردد.

به گفته وی چیزی در شرایط یا محیط تازه وجود دارد که حافظه مربوط به گذشته مشابه را فعال می کند اما مغزهای ما توان یادآوری آن را ندارند.

ارتباط حافظه دراز مدت با دژاوو

کلیری برای توضیح بیشتر تصمیم می گیرد که مثالی در این رابطه بیاورد:

تصور کنید که برای نخستین بار از پاریس دیدن می کنید و تصمیم می گیرید که به موزه لوور بروید. چشمانتان به هرم شیشه ای غول پیکری می افتد که در حیاط موزه قرار دارد و به ناگاه آن حس عجیب به سراغتان می آید.

در آن لحظه مغز شما از یادآوری خاطره ای که می تواند توضیح مناسبی برای این موضوع باشد باز می ماند: چند ماه قبل احتمالا به تماشای رمز داوینجی نشسته اید، فیلمی که نگاهی نزدیک دارد به هرم لوور.

کلیری می گوید ناتوانی در یادآوری آن تجربه خاص باعث می شود که صرفا همین حس آشنایی را با موقعیت فعلی خود تجربه کنید.

این دانشمند گمان می کند که حس آشناپنداری یا دژاوو از توانایی ما برای یادآوری پیکره بندی مکانی محیط پیرامونمان نشات می گیرد و برای تست این فرضیه تصمیم می گیرد که آن را در محیط آزمایشگاهی به وجود آورد.

او و تیمش با استفاده از بازی شبیه سازی شده سیمپسون ها دو صحنه یکسان را در لوکیشن های مختلف ایجاد می کنند. نخستین صحنه به یک منطقه روستایی مربوط می شود که درختی در مرکز آن قرار دارد و گیاهان مختلفی آن را احاطه کرده اند و گلدان هایی هم روی دیوار آویزان شده اند. صحنه دوم موزه ای را نشان می دهد که در آن مجسمه ای از همان درخت در مقیاس بزرگ تر قرار دارد و گیاهان مختلف نیز آن را در احاطه خود دارند و سبدهایی از گل نیز با دیوارکوب به دیوارها متصل شده اند.

زمانی که شرکت کنندگان در این آزمایش اتاق دوم را دیدند اعلام کردند که حسی شبیه به دژاوو را تجربه کرده اند اما نتوانسته بودند که آن را به زمان دیدن اتاق نخست ارتباط دهند.

دژاوو یا آشناپنداری درخت

کلیری می گوید:

زمانی که مردم صحنه ای با نمای مشابه را می بینند این حس آشنا بودن را تجربه می کنند اما نمی توانند بفهمند که علت بروز چنین احساسی چیست.

یک توضیح محتمل دیگر هم برای این مساله وجود دارد که به سال 1928 باز می گردد. در آن دوران ادوارد تیچنر روانشناس با ذکر مثالی در مورد عبور کردن از یک خیابان این پدیده را توصیف نمود.

طبق گفته او:

زمانی که ما شروع به رد شدن از خیابان می کنیم به صورت غریزی به سمت چپ نگاه می کنیم اما اگر چیزی در سمت راست توجه مان را به خود جلب نماید سرمان را به آن سمت باز می گردانیم.

پس از آنکه مجددا نگاهمان را به سمت چپ معطوف کردیم، مغزمان احتمالا نگاه نخست را فراموش کرده و نگاه دوم نوعی حس آشنایی را در ما به وجود می آورد چراکه در این مورد واقعا چنین صحنه ای را دیده ایم.

در بسیاری از موارد افراد نمی توانند توضیحی برای علت بروز این پدیده ارائه دهند. در مواقعی که نامی اصطلاحا سر زبانمان است اما نمی توانیم بیانش کنیم هم همین اتفاق رخ می دهد. مطمئن هستیم که واژه ای را می دانیم اما نمی توانیم آن را به بخش جلویی مغز خود بیاوریم.

زمانی که یادآوری آن عبارت با شکست روبرو می شود حافظه انسان روش دیگری را برای اطلاع دادن از این حقیقت که چیزی مرتبط با آن وجود دارد اتخاذ می کند. در واقع چیزی در مغزمان وجود دارد که دوست داریم به دنبالش بگردیم.

منبع:

جهان موازی به زبان ساده

تصور اینکه ممکن است شکلی متفاوت از زندگی شما وجود داشته باشد، می‌تواند جذاب یا حتی ترسناک باشد. فرضیه جهان‌های موازی در انواع مختلف و با پیچیدگی‌هایش بر این باور است که جهان‌های زیادی در راستای دنیا ما وجود دارد.
نگاه علمی به جهان‌های موازی به موضوع دلایل به وجود آمدن این پدیده می‌پردازد. در واقع فیزیک در صد سال گذشته تلاش داشته تا به نوعی، به حقیقت همه چیز دست پیدا کند. تلاشی که هرچند باور‌های جدیدی را به دنیای خسته کننده ما اضافه کرده، اما متاسفانه تنها در حد یک فرضیه باقی مانده است.
کوانتوم، اما جذاب‌ترین موضوع اثبات شده در دنیای فیزیک جدید است که ما را به این فرضیات متصل می‌کند. در نظر داشته باشید که فیزیک کوانتوم، یک علم نوپا است که هنوز نتوانسته به یک باور واحد در بین دانشمندان مختلف برسد.
جهان‌های موازی را می‌توان از نظر علمی و کوانتومی بررسی کرد. نگاهی که بدون شک می‌تواند برای علاقه‌مندان به فیزیک، نجوم و حتی فناوری جذاب باشد. با این حال در این مقاله ما پس از بررسی کوتاه کوانتوم جهان‌های موازی، از دریچه‌ای دیگر به مفهوم وجود دنیا‌های متعدد نگاه می‌کنیم. دریچه‌ای که بیشتر از دلایل به وجود آمدن یا حتی شکل و ساختار جهان‌های موازی، به مفهوم شخصی ما و زندگی در این شکل از جهان می‌پردازد.
کوانتوم جهان؛ گربه زنده است یا مرده؟
توضیح دادن کوانتوم و درک مفاهیم کوانتومی حتی برای دانشمندان این رشته مشکل است. تنها چیزی که به سادگی می‌توان در مورد آن نظر داد این است که مفهوم شکل در فیزیک کوانتوم با مفهومی که ما به آن عادت داریم تفاوت دارد. در بحث کوانتوم هر عمل بیش از یک نتیجه احتمالی دارد. یعنی چراغ می‌تواند روشن یا خاموش باشد. گربه مشهور شرودینگر که در یک جعبه زندانی شده، می‌تواند زنده یا مرده باشد. در واقع نگاه ما نتیجه را تعریف می‌کند.
این نظریه که به عنوان اصل عدم قطعیت Heisenberg شناخته می‌شود بر این باور است که رفتار نامنظم مواد کوانتومی باعث می‌شود که ما نتوانیم هیچ‌گاه ماهیت آن ذره کوانتومی را کشف کنیم. در واقع گربه شرودینگر در لحظه هم زنده است و هم مرده و این ما هستیم که با گشودن درب جعبه، نتیجه را مشخص می‌کنیم.
خط زمان؛ من بی‌نهایت
حالا شاید با خودتان بگوید که این ذرات کوانتومی، چه ربطی به فرضیه جهان‌های موازی دارد. بهتر است کمی ساده‌تر به نتیجه وجود ذرات کوانتومی در سطح زندگی بپردازیم. در نظر بگیرید که امروز صبح وقتی می‌خواستید درب اتاق خودتان را باز کنید، شما هم از اتاق خارج شدید و هم نشدید. این موضوع باعث می‌شود که دو خط زمانی متفاوت از زندگی شما به وجود آمده باشد. این موضوع که جهان‌های متعدد نامیده می‌شود اولین بار توسط دانشمندی به نام Everett در دنیای فیزیک مطرح شد.
فرقی نمی‌کند که تصمیم شما کوچک یا بزرگ باشد. با باز کردن و نکردن یک پنجره و یا حتی در سطحی بزرگ‌تر، با مردن یا زنده ماندن در یکی از لحظات خطرناک زندگی، خطی جدید در زمان-مکان زندگی تولید شده است. این تعدد خطوط را با تعداد موجوداتی که به لحظات کوانتومی نگاه می‌کندد مقایسه کنید. بدون شک شما هم به بی‌نهایت جهان موازی خواهید رسید.
شاید ترسناک‌ترین بخش وجودی این نظریه، تفاوت مفهوم زمان با باور همیشگی ما باشد. در صورتی که جهان‌های متعدد را باور داشته باشیم باید بپذیریم که ما هم زنده هستیم، هم مرده. هم ازدواج کردیم و هم هیچ‌گاه با همسر خود روبرو نشده‌ایم. باید بپذیریم که انسان به باهوش‌ترین موجود زنده زمین تبدیل شده و به صورت همزمان انسان برای همیشه منقرض شده است. در واقع مفهومی که ما از خط مستقیم زمان داریم، با وجود این نظریه تغییر می‌کند.

تئوری ریسمانی؛ یک انفجار بزرگ
تئوری ریسمانی یا همان String Theory نظریه‌ای است که اولین بار توسط دانشمندی به نام Michio Kaku تفسیر و ارائه شد. این نظریه جهان را از سطح زیر کوانتومی بررسی می‌کند. تئوری ریسمانی بر این باور است که جهان از ریسمان‌هایی زیر کوانتومی تشکیل شده و لرزش این ریسمان‌ها، شکل و وجود مواد را تعیین می‌کنند.
در این نظریه مفهوم جهان‌های موازی با مفهومی که پیش از این توضیح دادیم متفاوت است. در واقع تئوری ریسمانی در مسیر توضیح به وجود آمدن جهان هستی، وجود جهان‌های موازی را نیز تأیید می‌کند. تفاوت در این جا است که در تئوری ریسمانی، جهان‌های موازی در کنار یکدیگر قرار دارند و ممکن است با هم برخورد کنند و یا با هم ارتباط داشته باشند.
من در جهان موازی
فیزیک‌دانان سخت‌ترین بخش توضیح جهان‌های موازی را محاسبات فیزیکی و ریاضی این فرضیه می‌دانند. با این حال نگاه فلسفی و عقلانی به جهان‌های موازی نیز چندان ساده نیست. وجود جهانی موازی و اعتقاد به این فرضیه می‌تواند تمامی باور‌های عمیق انسانی را تحت تأثیر قرار دهد.
اینکه یک من دیگر در این جهان وجود داشته باشد به حد کافی ترسناک است. حالا بی‌نهایت مفهوم وجودی از خودتان را در بی‌نهایت جهان‌هایی متفاوت تصور کنید. فراتر از آن این است که در اکثریت جهان‌های موازی، مفهومی از من و شما وجود ندارد و در واقع خطوط زمان هیچ‌گاه منجر به تولد ما نشده است.
جهان‌های محدود و سفر در زمان
نظریه‌ای دیگر از مفهوم جهان موازی وجود دارد که تعداد این جهان‌ها را محدود می‌کند. در واقع این نظریه بر این باور است که یک دنیای موازی تنها وقتی به وجود می‌آید که فردی با سفر به گذشته، بخشی از خط زمان را تغییر داده باشد.
در واقع برعکس اغلب فیلم‌های سینمایی و سریال‌هایی که دیده‌ایم، با سفر به گذشته نمی‌توانیم زندگی خود را تغییر دهیم. مفهوم پروانه‌ای نیز این موضوع را تأیید می‌کند که حتی با تغییر کوچک‌ترین موضوع در گذشته، آینده به حدی تغییر خواهد کرد که سفر اولیه به گذشته را زیر سؤال می‌برد.
در نظر بگیرید که شما برای جلوگیری از رد شدن در یک امتحان، به گذشته سفر کنید و در این سفر موفق شوید تا امتحان را با موفقیت پشت سر بگذارید. این تغییر به ظاهر کوچک می‌تواند خط زمان را تا حدی تغییر دهد که مفهومی از شما در آینده وجود نداشته باشد. در واقع تصمیمات ظاهراً کوچک ما، تصمیماتی با قدرت مرگ و زندگی هستند.
نظریه جهان‌های موازی در مفاهیم سفر به زمان بر این باور است که با سفر به گذشته و تغییر هر چیز، ما آینده را تغییر نمی‌دهیم بلکه خطی جدید از زمان را تولید می‌کنیم که در آن، آینده به گونه‌ای دیگر رقم خورده است. این نظریه می‌تواند یکی از دلایلی باشد که ما هیچ‌گاه فردی از آینده را در زندگی مشاهده نخواهیم کرد. زیرا با مشاهده این فرد و شناخت ما از سفر به گذشته، خطی جدید از زمان تولید خواهد شد که به صورت همزمان ما در آن حضور خواهیم و نخواهیم داشت.
جهان‌های موازی شخصی
یک فیلم سینمایی را در نظر بگیرید. در این فیلم شما کاراکتر اصلی فیلم هستید و دنیا دور محور زندگی شما حرکت می‌کند. دنیای فیلم با تولد شما شروع شده و با مرگ شما هم پایان می‌پذیرد. تمامی اتفاقات گذشته تنها یک پیش زمینه از فیلم اصلی است و ممکن است هیچ وقت اتفاق نیفتاده باشد.
در نظریه جهان‌های موازی شخصی، هر فرد یک دنیای اختصاصی دارد و در واقع تمامی چیز‌هایی که ما می‌بینیم، تنها برای ما قابل رویت است. هیچ چیز واقعی نیست جز وجود ما در خط زمان. در این بین بی نهایت جهان موازی دیگر با محوریت دیگر افراد وجود دارد. کاراکتر‌هایی مثل شما که ممکن است تصاویری از آن‌ها نیز در دنیای شما نمود کند.
علاقه‌مندان به این فرضیه پا را از این فراتر گذاشته‌اند و بر این باورند که ممکن است ما تنها یک کاراکتر جانبی در فیلم دیگر افراد باشیم. درست مثل وقتی که نسخه‌ای از ما در رؤیای دیگران حضور دارد. شاید تا اینجا با خودتان فکر کنید که فرضیه جهان‌های موازی شخصی سازی شده، وحشتناک‌ترین نسخه از فرضیه جهان‌های موازی باشد. پیشنهاد می‌کنم آخرین فرضیه مقاله ما را نیز مطالعه کنید.
جهان در یک بازی کامپیوتری
ایلان ماسک از مشهورترین افرادی است که تا حدودی به فرضیه جهان در بازی کامپیوتری باور دارد. در این فرضیه ما کاراکتر‌هایی از یک بازی کامپیوتری-کوانتومی پیشرفته هستیم و هیچ چیز در دنیای ما واقعی نیست. این بازی به صورت بی نهایت بازی شده و خطوطی مختلف دنبال شده است. در این فرضیه بی‌نهایت من موازی وجود دارد که در هر کدام به پیشرفت‌های خاصی رسیده است.
نکته ترسناک این فرضیه، عدم وجود اختیار در دنیای بازی کامپیوتری است. در این بازی در واقع ما یک کاراکتر هستیم که توسط فرد یا قدرتی بالاتر کنترل می‌شویم. درست مثل یک بازی کامپیوتری، دنیا تصویری ناهمگون از واقعیت است. نکته مثبت وجود چنین دنیایی این است که شاید نسخه‌ای از ما در یکی از تمامی دفعاتی که این بازی انجام شده وجود داشته باشد که به تمامی آرزوهایش رسیده باشد!

شگفتی این کره خاکی که هوش از سرتان می‌پراند!

جهان‌های بیگانه‌ای که سیاره‌های ناشناخته و کهکشان‌های دوردست را در خود جای داده اند، ممکن است برای ما انسان‌ها پر از شگفتی‌ها باشند، اما شاید باورتان نشود که ناشناخته‌های سیاره‌ای که ما آن را خانه خود می‌دانیم هم کم نیست. به عنوان مثال آیا می‌دانستید که آب‌های اقیانوس‌های جهان طلایی به ارزش بیش از ۷۰۰ تریلیون دلار را در خود جای داده اند؟ در این مطلب با بخشی از شگفتی‌های سیاره خودمان بیشتر آشنا می‌شویم. شگفتی‌هایی که کمتر درباره اش گفته شده و شنیده اید
۱-اورست بلندترین قله جهان نیست!

۸ شگفتی این کره خاکی که هوش از سرتان می‌پراند!
اصلی‌ترین مقیاس اندازه‌گیری ارتفاعات و کوهستان‌ها بلندی آن‌ها از سطح دریاست. اگر این مقیاس را برای اندازه گیری ارتفاع کوه در نظر بگیریم، اورست بلندترین قله جهان خواهد بود، اما تغییر مقیاس اندازه‌گیری، چالشی برای این کوهستان عظیم ایجاد کرده و عنوان مرتفع‌ترین قله جهان را به قله «مائوناکی» که یک آتشفشان غیرفعال در جزایر هاوایی است منتقل می‌کند.
اگر مقیاس اندازه گیری را ارتفاع قله از سطح دریا در نظر بگیریم قله کوه اورست با ارتفاع ۸۸۴۸ متر بلندترین قله جهان است، اما اگر به جای اندازه گیری از سطح دریا ارتفاع کوه را از قاعده اصلی آن تا نوک قله کوه در نظر بگیریم، قله مائوناکی در جزایر هاوایی که ارتفاع آن از سطح دریا ۴۲۰۷ متر است طبق اعلام اداره نقشه برداری و زمین شناسی آمریکا ارتفاعی برابر ۱۷.۱۷۰ متر خواهد داشت و بلندترین قله جهان است.
۲- زمین در گذشته دو قمر داشته است!
۸ شگفتی این کره خاکی که هوش از سرتان می‌پراند!

زمین احتمالا در گذشته دو قمر داشته است. یک قمر کوچک‌تر با عرض تقریبا ۱۲۰۰ کیلومتر قبل از برخورد فاجعه بارش با قمر دوم به دور زمین می‌چرخیده است. بر اساس فرضیه‌ای که توسط یک مدل رایانه‌ای مطرح شده، این برخورد عظیم می‌تواند توضیح دهنده متفاوت بودن دو سطح ماه امروز ما باشد. در آگوست ۲۰۱۱ دانشمندان در مجله «نیچر» نوشتند که این مدل قدیمی توضیح می‌دهد که چرا سطحی از ماه که رو به زمین قرار دارد دارای پوسته‌ای نازک و مسطح است، اما روی دیگر آن پوسته بسیار ضخیم تری دارد. دانشمندان معتقدند برخورد قمر دوم با سطح دور از زمینِ ماه صورت گرفته و عامل ضخیم‌تر بودن پوسته آن است.
۳- سرعت زمین به دور خودش ۱۶۰۰ کیلومتر بر ساعت است!
۸ شگفتی این کره خاکی که هوش از سرتان می‌پراند!

شاید تصور کنید که شما در جایتان ثابت هستید یا اگر کمی اهل مطالعه باشید، فکر کنید که زمین با سرعت بسیار کمی در حال حرکت است، اما واقعیت این است که شما با سرعت بسیار زیادی در فضا حرکت می‌کنید. واقعیت این است که کره زمین با سرعت ۱۶۰۰ کیلومتر در ساعت روی محور خود و با سرعتی حدود ۱۰۰ هزار کیلومتر در ساعت به دور خورشید می‌چرخد.
خورشید نیز با سرعتی حدود ۸۵۰ هزار کیلومتر در ساعت به دور مرکز کهکشان ما یعنی کهکشان راه شیری در حرکت است. حتی کهکشان ما نیز ساکن نیست و با سرعت ۳۶۰ هزار کیلومتر در ساعت به سمت کهکشان آندرومدا حرکت می‌کند. هرچند ما و محققان نمی‌دانیم چرا به این سرعت در حرکت هستیم و چه چیزی در آن دور دست‌ها ما را به سوی خود می‌کشد!
۴- نیروی جاذبه در همه جای زمین یکسان نیست!
۸ شگفتی این کره خاکی که هوش از سرتان می‌پراند!
به دلیل آن که زمین یک کره کامل نیست، جرم آن به طور یکنواخت توزیع نشده است. این جرم نامنظم به معنای نیروی گرانشی، اندکی نامنظم است. یکی از عجیب‌ترین ناهنجاری‌های گرانشی در خلیج «هادسون» کانادا وجود دارد. دانشمندان می‌گویند یکی از علل کمتر بودن نیروی جاذبه در این منطقه، وجود یک ورقه یخی عظیم است که ۲۵ تا ۴۵ درصد از ماجرا را توضیح می‌دهد. عامل دیگر، وجود مواد مذاب درحال حرکت درست در زیر پوسته زمین در این منطقه است که با کشش صفحات قاره‌ای زمین باعث کاهش جرم در این منطقه و در نتیجه کاهش گرانش می‌شود.
۵- زمین هنوز هم دو ماه دارد!
۸ شگفتی این کره خاکی که هوش از سرتان می‌پراند!
بعد از خواندن مطلب قبلی شاید تصورش سخت باشد، اما برخی دانشمندان ادعا می‌کنند زمین هنوز هم دو ماه دارد. این ماه یک سیاره بزرگ سفید نیست که مانند ماه آشنای ما در آسمان بدرخشد بلکه شبیه یک سیارک کوچک است که در مدار زمین قرار گرفته است.
به گزارش ناسا، سیارک ۲۰۱۶ HO ۳ با حداقل ۴۰ متر طول و بیش از ۱۰۰ متر عرض به احتمال زیاد حدود یک قرن است که در مدار زمین قرار دارد و در قرن‌های آینده نیز این مدار را ترک نخواهد کرد. نیروی گرانش سیاره ما سیارک‌ها را هنگام عبور از نزدیکی زمین در مسیرشان به سمت خورشید به دام می‌اندازد. این نیرو، سیارک ۲۰۱۶ HO ۳ را در فاصله کمتر از ۳۸ برابری کره ماه نسبت به زمین نگه داشته است. اختر شناسان این سیارک را که مدتی طولانی به دور زمین چرخیده است، قمر دوم زمین می‌دانند.
۶- دریاچه‌هایی هستند که امکان انفجار دارند!
۸ شگفتی این کره خاکی که هوش از سرتان می‌پراند!

هرچند ما کنار دریاچه‌ها را محلی برای آرامش و استراحت به ویژه در فصل تابستان می‌دانیم، اما دریاچه‌های مرگباری هم روی کره زمین وجود دارند، به عنوان مثال در کامرون سه دریاچه به نام‌های نیوس، مونون و کیوو وجود دارند که دریاچه‌های دهانه‌ای شناخته می‌شوند و در بالای زمین‌های آتشفشانی قرار دارند.
مواد مذاب موجود در زیر سطح زمین، دی اکسیدکربن را درون دریاچه‌ها آزاد می‌کند و درنتیجه لایه‌ای غنی از دی اکسیدکربن در بالای بستر دریاچه ایجاد می‌شود. این دی اکسیدکربن ممکن است باعث ایجاد یک انفجار شده و افرادی را که پیرامون آن هستند دچار خفگی کند. انفجار سال ۱۹۸۶ دریاچه نیوس کامرون، ۱.۶ میلیون تن دی اکسید کربن آزاد کرد که ابری تقریبا ۵۰ متری از دی‌اکسیدکربن تشکیل داد و ۱۷۰۰ نفر را به کام مرگ فرستاد. دریاچه سبلان در اردبیل نیز یکی از دریاچه‌های دهانه‌ای است.
۷- زمین در ابتدا ارغوانی رنگ بوده است!
۸ شگفتی این کره خاکی که هوش از سرتان می‌پراند!

به گفته محققان دانشگاه مریلند آمریکا، زمین آبی رنگ امروز ما به احتمال زیاد در گذشته سیاره‌ای ارغوانی رنگ بوده است. این دانشمندان می‌گویند، میکروب‌های اولیه و دیگر گونه‌های زیستی فتوسنتزکننده در ۳/۵ میلیارد سال پیش، یعنی زمانی قبل از رویداد بزرگ اکسیژن‌زایی نیز وجود داشته‌اند.
این گونه‌های زیستی برای جذب پرتو‌های خورشید به جای «کلروفیل» از مولکول حساس به نور دیگری به نام «رتینال» استفاده می‌کرده اند که به این ارگانیسم‌ها رنگ ارغوانی می‌داده اند. مولکول‌های رتینال که امروزه در غشای بنفش رنگ یک میکروب فتوسنتزکننده به نام «هالوباکتری» یافت می‌شوند نور سبز را جذب می‌کنند و نور قرمز و بنفش را که ترکیب آن‌ها رنگی ارغوانی ایجاد می‌کند، منعکس می‌کنند.
۸- در اقیانوس‌های جهان ۷۷۱ تریلیون دلار طلا وجود دارد
۸ شگفتی این کره خاکی که هوش از سرتان می‌پراند!
هیجان زده نشوید! دست شما به چیزی از این طلا‌ها نمی‌رسد، زیرا این طلا‌ها دست نیافتنی هستند. دانشمندان برآورد می‌کنند که اقیانوس‌های جهان ۲۰ میلیون تن طلا را در خود جای داده اند. این میزان طلا نه در کف اقیانوس‌ها بلکه در قطرات آب آن‌ها وجود دارد. هر قطره از آب اقیانوس‌ها حاوی مقدار بسیار کمی طلای واقعی است. در حقیقت، در هر لیتر از آب دریا‌ها و اقیانوس‌ها ۱۳ میلیاردم گرم ذرات ریز طلا وجود دارد. این مقدار طلای موجود در اقیانوس‌ها تریلیون‌ها دلار ارزش دارد و ثروتی بسیار عظیم، اما دست نیافتنی به شمار می‌رود.
منبع:روزنامه خراسان

سفیدچاله‌ها؛ پدیده اسرارآمیز دیگری از هستی

در حال حاضر سیاه‌چاله‌ها اسرار‌آمیزترین پدیده در جهان هستی هستند. تصور می‌شود این پدیده بر اثر فروپاشی هسته ستاره‌ها ایجاد می‌شود.
براساس گزارش «ساینس آلرت»، سیاه‌چاله‌ها بسیار متراکم هستند و هیچ چیزی حتی نور نیز نمی‌تواند از افق رویداد (بخش خارجی سیاه‌چاله) آن‌ها عبور کند؛، اما آیا سیاه‌چاله‌ها تنها چاله‌های فضایی هستند؟
متخصصان فیزیک نجومی از سال ۱۹۷۰ بر روی چاله دیگری از فضا به نام «سفیدچاله‌ها» تحقیق کردند. این چاله نقطه مقابل سیاه‌چاله‌ها است. همانطور که می‌دانید سیاه چاله‌ها به دلیل داشتن قدرت گرانشی بالا همه چیز را به درون خود می‌بلعند، اما سفید چاله پدیده‌ای است که هیچ چیزی نمی‌تواند وارد آن شود و تنها موادی با فشار از آن خارج می‌شود.
سفیدچاله‌ها؛ پدیده اسرارآمیز دیگری از هستی
گفتنی است؛ سفیدچاله‌ها به طور باورنکردنی روشن و فوق‌العاده پرانرژی هستند.
وجود سفیدچاله، راه‌حلی ممکن از نظر قانون نسبیت عام است. طبق این قانون، مادامی که یک سیاه‌چاله در نقطه‌ای از جهان وجود دارد، یک سفیدچاله نیز همواره باید در همان حوالی حضور داشته باشد. سفیدچاله‌ها از نظر زمانی برعکس سیاهچاله‌ها هستند.
طبق این گزارش، سفید چاله‌ها بسیاری را به ذوق آورده‌اند و محققان به تحقیق در مورد این پدیده ادامه خواهند داد. برای مثال وجود سیاه چاله‌ها در ابتدا تنها در حد یک نظریه بود که اثبات آن نیز بسیار سخت به نظر می‌رسید، اما ادامه‌ی تحقیقات در مورد آن‌ها به اثبات وجودشان منتهی شد. در حال حاضر هیچ مدرک محکمی برای وجود این چاله‌ها در فضا وجود ندارد، اما ممکن است در فضای وسیع اطراف ما جایی برای سفید چاله‌ها نیز باشد.

سیاه‌چاله‌ای که می‌تواند عالم را قورت دهد

این سیاه‌چاله ۳ میلیون بار بزرگ‌تر از زمین بوده و ۵۵ میلیون سال نوری با ما فاصله دارد.

درواقع یک دیسک سیاه دیده می‌شود که توسط یک حلقه طلایی احاطه‌شده است که چیزی جز ذرات فوتون است که توسط جرم چرخشی از گاز پلاسما با گرمای فوق‌العاده منتشر می‌شود.

این حلقه افق رویداد یک سیاه‌چاله را محاصره کرده که فراتر از آن نور نیز خورده شده و بنابراین قابل تصویرسازی نیست.

درواقع آنچه دیده می‌شود یک پردازش رایانه‌ای از خروجی ۸ تلسکوپ است که طی دو سال گردآوری‌شده است. آنچه به دست آمده، عکس به صورت یک بار شات نبوده، بلکه بیش از ۵۰۰۰ تریلیون بایت دیتا گردآوری و توسط سوپرکامپیوتر پردازش شده تا این تصویر به دست بیاید.

به گفته کارشناسان عکس منتشرشده از سیاه‌چاله یک عکس Direct picture نیست، بلکه از حواشی سیاه‌چاله گرفته‌شده و بعد مغز سیاه‌چاله به‌صورت تاریک با پردازش رایانه‌ای به تصویر درآمده و «سایه نگاری» شده است.

به دلیل اینکه سیاه‌چاله حتی نور را نیز درون خود می‌بلعد، نمی‌توان به‌طور مستقیم از آن عکس و فیلم گرفت. کاری که ۲۰۰ محقق در طول ۲ سال انجام دادند این بوده که ۸ تلسکوپ را به‌صورت مجازی به‌عنوان یک ابر تلسکوپ تعریف کرده تا بتوانند تصویربرداری را انجام دهند. این ابر تلسکوپ از حواشی و زوایای مختلف عکس گرفته و سپس تصاویر مقایسه شده و یک تصویر خروجی و نهایی درست‌شده است که همان عکسی است که منتشرشده است.

{سیاه‌چاله ناحیه‌ای از فضا-زمان است که آثار گرانشی آن، چنان نیرومند است که هیچ‌چیز — حتی ذرات و تابش‌های الکترومغناطیسی مثل نور — نمی‌توانند از میدان گرانش آن بگریزد. نظریه نسبیت عام آلبرت اینشتین پیش‌بینی می‌کند که یک جرم به‌اندازه کافی فشرده‌شده، می‌تواند سبب تغییر شکل و خمیدگی فضا-زمان و تشکیل سیاه‌چاله شود. مرز این ناحیه از فضازمان که هیچ‌چیزی پس از عبور از آن نمی‌تواند به بیرون برگردد را افق رویداد می‌نامند. صفت «سیاه» در نام سیاه‌چاله برگرفته از این واقعیت است که همه نوری که از افق رویداد آن می‌گذرد را به دام می‌اندازد که از این دیدگاه سیاه‌چاله رفتاری شبیه به جسم سیاه در ترمودینامیک دارد. از سوی دیگر نیز، نظریه میدان‌های کوانتومی در فضازمان خمیده پیش‌بینی می‌کند که افق‌های رویداد نیز تابشی به نام تابش هاوکینگ گسیل می‌کنند که طیف آن همانند طیف جسم سیاهی است که دمای آن با جرمش نسبت وارونه دارد. میزان دما در مورد سیاه‌چاله‌های ستاره‌ای در حد چند میلیاردم کلوین است و ازاین‌رو ردیابی آن دشوار است.

اجسامی که به دلیل میدان گرانشی بسیار قوی اجازه گریز به نور نمی‌دهند برای اولین بار در سده ۱۸ (میلادی) توسط جان میچل و پیر سیمون لاپلاس موردتوجه قرار گرفتند. نخستین راه‌حل نوین نسبیت عام که درواقع ویژگی‌های یک سیاه‌چاله را توصیف می‌نمود در سال ۱۹۱۶ میلادی توسط کارل شوارتزشیلد کشف شد. هرچند که تعبیر آن به‌صورت ناحیه‌ای از فضا که هیچ‌چیز نمی‌تواند از آن بگریزد، تا چهار دهه بعد به‌خوبی درک نشد. برای دوره‌ای طولانی این چالش مورد کنجکاوی ریاضیدانان بود تا اینکه در میانه دهه ۱۹۶۰، پژوهش‌های نظری نشان داد که سیاه‌چاله‌ها به‌راستی یکی از پیش‌بینی‌های ژنریک نسبیت عام هستند. یافتن ستارگان نوترونی باعث شد تا وجود اجرام فشرده‌شده بر اثر رمبش گرانشی به‌عنوان یک واقعیت امکان‌پذیر فیزیکی موردعلاقه دانشمندان قرار گیرد. این‌گونه پنداشته می‌شود که سیاه‌چاله‌های ستاره‌ای در جریان فروپاشی ستاره‌های بزرگ در یک انفجار ابرنواختری در پایان چرخه زندگی‌شان به وجود می‌آیند. جرم یک سیاه‌چاله پس از شکل‌گیری می‌تواند با دریافت جرم از پیرامونش افزایش یابد. با جذب ستارگان پیرامون و به هم پیوستن سیاه‌چاله‌های گوناگون، سیاه‌چاله‌های کلان جرم با جرمی میلیون‌ها برابر خورشید تشکیل می‌شوند.

یک سیاه‌چاله به دلیل اینکه نوری از آن خارج نمی‌گردد نادیدنی است، اما می‌تواند بودن خود را از راه کنش و واکنش با ماده از پیرامون خود نشان دهد. از راه بررسی برهمکنش میان ستاره‌های دوتایی با همدم نامرئی‌شان، اخترشناسان نامزد‌های احتمالی بسیاری برای سیاه‌چاله بودن در این منظومه‌ها شناسایی کرده‌اند. این باور جمعی در میان دانشمندان رو به گسترش است که در مرکز بیشتر کهکشان‌ها یک سیاه‌چاله کلان‌جرم وجود دارد. برای نمونه، دستاورد‌های ارزشمندی بازگوی این واقعیت است که در مرکز کهکشان راه شیری ما نیز یک سیاه‌چاله کلان جرم با جرمی بیش از چهار میلیون برابر جرم خورشید وجود دارد. }

وقتی که ماه آفتاب سوخته می شود

مردم زمین تنها کسانی نیستند که می‌توانند آفتاب‌سوختگی را تجربه کنند. رنگ‌بندی ماه نیز شاید یک نسخه از این زخم‌ها بر روی کره ماه باشد. برخی از این آفتاب‌سوختگی‌ها از زمین قابل مشاهده هستند.
یک گزارش از اداره ملی هوانوردی و فضانوردی آمریکا می‌گوید که بر خلاف زمین، ماه حفاظت کاملی در برابر انتشار مستقیم ذرات و تشعشع خورشید موسوم به "باد خورشیدی" ندارد و این کمبود حفاظت موجب آسیب به سطح این قمر می‌شود.
 
وقتی ماه آفتاب‌سوخته می‌شود

باد خورشیدی
باد خورشیدی از تاج خورشید (کرونا) به جهات مختلف خارج و منتشر می‌شود. از آنجایی که دمای تاج خورشید بسیار بالاست، گرانش خورشید نمی‌تواند مانع از انتشار آن شود.
باد خورشیدی با سرعت حدود ۱ میلیون مایل در ساعت (بیش از ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار کیلومتر بر ساعت) حرکت می‌کند و بر قمرها، سیاره‌ها و دیگر مواد در فضای هلیوسفر تا فراتر از مدار پلوتو می‌وزد.
تفاوت بین زمین و ماه
در حالی که به نظر می‌رسد باد خورشیدی نیرویی بسیار آسیب‌زا است، ساکنان زمین نباید نگرانی به دل خود راه دهند. باد خورشیدی نیرویی مغناطیسی است و خوشبختانه زمین در احاطه یک میدان مغناطیسی طبیعی است و توانایی انحراف باد خورشیدی را دارد و تنها باقی‌مانده ناچیزی از باد خورشیدی قادر به رسیدن به جو زمین است.
اما وضعیت ماه در رابطه با باد‌های خورشیدی داستانی متفاوت است. مهم‌تر از همه این که ماه میدان مغناطیسی ندارد. این باعث می‌شود که باد خورشیدی برای رسیدن به سطح این قمر هیچ مانعی بر سر راه خود نبیند.
با این حال سنگ‌های مغناطیسی در نزدیکی سطح ماه وجود دارند. چنین سنگ‌هایی میدان‌های مغناطیسی کوچکی را ایجاد می‌کنند که دامنه آن‌ها از چند متر تا چند کیلومتر است.
 
وقتی ماه آفتاب‌سوخته می‌شود

از این منظر، حباب‌های کوچک مغناطیسی روی سطح ماه مانند کرم‌های ضد آفتاب عمل می‌کنند. دانشمندان بر این باورند که اگرچه این لکه‌ها برای حفاظت از انسان‌ها از تشعشعات خورشیدی کافی نیستند، اما مطالعه آن‌ها می‌تواند به جبران کمبود ایمنی فضانوردان در ماه کمک کند.
بررسی عمیق‌تر ساختار این حباب‌های مغناطیسی می‌تواند به کارشناسان کمک کند تا استراتژی‌هایی را برای محافظت از فضانوردان در آینده ارائه دهند.
"اندرو پاپه" دانشمند دانشگاه کالیفرنیا برکلی در حال حاضر این میدان‌های مغناطیسی موجود در سطح ماه را با کمک ناسا مطالعه می‌کند. وی همچنین به شبیه‌سازی شرایط مغناطیسی ماه می‌پردازد.
پوپ گفت: این میدان‌های مغناطیسی در برخی مناطق به صورت موضعی به عنوان کرم ضد آفتاب مغناطیسی عمل می‌کنند.
این میدان‌های مغناطیسی باعث تغییر مهمی در ظاهر سطح ماه می‌شوند. "رگولیث" (Regolith) بخشی از سطح ماه است که توسط همین میدان‌های مغناطیسی سطحی ماه از باد خورشیدی محافظت می‌شود، زیرا در زیر این حباب‌های مغناطیسی قرار دارد.
هنگامی که ذرات خورشیدی به سمت ماه حرکت می‌کنند، این حباب مغناطیسی آن‌ها را به مناطق اطراف می‌فرستد و موجب یک واکنش شیمیایی می‌شود که سطح ماه را تیره می‌کند. چنین فرآیندی منجر به الگو‌های بسیار متمایزی روی سطح ماه می‌شود که از دید ما مانند آفتاب‌سوختگی به نظر می‌آید.

حیرت دانشمندان از حیوانات جدیدی که در تاریکی می‌درخشند

دانشمندان با حیوانات جدیدی در استرالیا مواجه شده‌اند که در تاریکی و در زیر نور ماوراء بنفش می‌درخشند.
دانشمندان با حیوانات جدیدی در استرالیا مواجه شده‌اند که در تاریکی و در زیر نور ماوراء بنفش می‌درخشند.
به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران (IENA) و به نقل از آی ای، قلمروی پادشاهی حیوانات و حشرات در استرالیا بر هیچکس پوشیده نیست. دانشمندان به تازگی کشف کرده‌اند که برخی از حیوانات خزدار استرالیا زیر نور ماوراء بنفش درخشان می‌شوند و در واقع، آنها در تاریکی می‌درخشند.
ماه گذشته دانشمندان آمریکایی به طور تصادفی کشف کردند که پلاتیپوس استرالیایی در تاریکی می‌درخشد و یافته‌های خود را در مجله Mammalia منتشر کردند.
​​اکنون دانشمندان استرالیایی موزه استرالیای غربی آزمایشات بیشتری را انجام داده‌اند و توانایی‌های درخشندگی در سایر پستانداران و پستانداران کیسه‌دار را بررسی کرده و درخشش را در آنها نیز کشف کرده‌اند.
"کنی تراوویلون" پستاندارشناس موزه استرالیای غربی گفت: ما چراغ‌های مجموعه را خاموش کردیم و به دنبال آنچه درخشان بود و آنچه نمی‌درخشید، بودیم.
"تراوویلون" مطالعه منتشر شده در مجله مذکور را خواند و به آن علاقه‌مند شد. وی به سرعت به بررسی با نور ماوراء بنفش پرداخت.
وی می گوید: اولین موردی که ما بررسی کردیم، مشخصاً "پلاتیپوس" یا "نوک اردکی" بود. ما نور را به آن تاباندیم و دیدیم که می‌درخشد.
وی افزود: پس از آنکه پلاتیپوس تحت نور ماوراء بنفش درخشان شد، نتوانستم در مقابل آزمایش بزرگ گوش‌ها مقاومت کنم و دریافتم که گوش و دم آنها نیز تحت نور ماوراء بنفش مانند الماس می‌درخشد.
محققان همچنین نمونه‌های دیگری مانند موش کور کیسه دار، بزرگ گوش و وامبت را بررسی و مشاهده کردند که همگی زیر نور ماوراء بنفش می‌درخشند.
محققان می‌گویند هنوز مطمئن نیستیم که چرا آنها بدین‌گونه می‌درخشند. برخی از کارشناسان فرضیه سازی کرده‌اند که این ویژگی می‌تواند به دلایل ارتباطی در شب باشد. "تراوویلون" توضیح داد: این مزیت احتمالاً به این دلیل است که آنها بتوانند هم نوع‌های خود را از دور ببینند و بتوانند به آنها نزدیک شوند، زیرا آنها می‌دانند که رفتن به سمت آن حیوان ایمن است.
با این حال، قبل از نتیجه‌گیری باید تحقیقات بیشتری انجام شود.
حیوانات و حشرات برخی از ویژگی‌های عجیب و غریب را دارا هستند و جالب است بدانید که هنوز چیزهای زیادی برای کشف در این موجودات خارق العاده باقی مانده است.
منبع: آی ای

ساخت ماده فلورسنت از ضایعات میوه و سبزیجات

ک مهندس فیلیپینی اخیرا توانسته با استفاده از ضایعات میوه و سبزیجات یک ماده فلورسنت جدید بسازد.

یک مهندس فیلیپینی اخیرا توانسته با استفاده از ضایعات میوه و سبزیجات یک ماده فلورسنت جدید بسازد. این ماده نور را جمع‌آوری کرده و سپس آن را به برق تبدیل می‌کند. محقق این مطالعه بابت آن برنده "جایزه جیمز دایسون 2020 "(James Dyson award) شده است.
به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران (IENA) و به نقل از دیلی میل، این نوآوری "Aureus" نام دارد و در آن این مهندس فیلیپینی از ضایعات زراعی بالا چرخ شده(up-cycled) که می‌توانند به کناره‌های ساختمان متصل شوند و از آنها برای استخراج اشعه فرابنفش(UV) نامرئی استفاده کرد، استفاده کرده است. "Aureus" توسط"کاروی ارن میگ"(Carvey Ehren Maigue) مهندس ۲۷ ساله از دانشگاه ماپوئا در مانیل، فیلیپین اختراع شد.
میگ که ۳۰ هزار پوند برای توسعه این فناوری برنده شده است، این مواد را با استخراج ترکیبات آلی فلورسنت از میوه‌ها و سبزیجاتی مانند هویج، تولید کرده است. این ترکیبات نور فرابنفش پرانرژی را به نور مرئی تبدیل می‌کنند و سپس پنل‌های خورشیدی متصل به ماده، این نور مرئی را به برق تبدیل می‌کنند. این مهندس جوان از این واقعیت که نور فرابنفش در روزهای تاریک که نور خورشید زیادی وجود ندارد نیز به طور بالقوه قابل برداشت است، الهام گرفته است.
Aureus می‌تواند کنار بلوک‌های برج‌ها قرار بگیرد و آنها را به مزارع انرژی خورشیدی عمودی تبدیل کند. جایزه جیمز دایسون یک جایزه بین‌المللی سالانه در زمینه طراحی است که به دانشجویان دانشگاه یا فارغ التحصیلان برای نوآوری‌های آنها اهدا می‌شود. این جایزه توسط موسسه جیمز دایسون مخترع و میلیاردر انگلیسی(که ثروتمندترین مرد انگلیس است) اهدا می‌شود.
میگ گفت: من می‌خواهم شکل بهتری از انرژی‌های تجدیدپذیر ایجاد کنم که در آن از منابع طبیعی جهان استفاده می‌شود. برنده شدن جایزه جیمز دیسون در انتهای سال جاری میلادی جالب است و آغازگر راه من برای مطالعه بیشتر درباره این فناوری است.
براساس مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۸ انجام شده است مواد نیمه شفاف، انعطاف پذیر و بادوام هستند و همچنین با مسئله پسماندهای میوه و سبزیجات مقابله می‌کنند.
انرژی خورشیدی نوعی نسبت به منابع انرژی سوخت‌های فسیلی که ناپایدار هستند و بزرگترین منبع انتشار گازهای گلخانه‌ای مانند دی اکسید کربن به شمار می‌روند بسیار کاربردی است. طبق گزارش آژانس بین المللی انرژی، سوخت‌های فسیلی بیش از ۸۱ درصد از محصولات جهانی انرژی را تشکیل می‌دهند. اگر بشر با سرعت فعلی به سوزاندن سوخت‌های فسیلی ادامه دهد، تا سال ۲۰۶۰ منابع جهانی گاز و نفت از بین می‌روند و این به آن معنا است که که انرژی‌های تجدید پذیر باید اولویت دانمشندان باشند.
در حالی که مسیر توسعه فناوری‌های انرژی تجدید پذیر در حال رشد و پیشرفت است اما بسیاری از منابع انرژی تجدید پذیر فقط در زمانیکه شرایط محیطی مناسب باشد، می‌توانند برق تولید کنند. یک مسئله در مورد انرژی خورشیدی این است که به نور مرئی متکی است و این به آن معنا است که کارایی آن در روزهای ابری یا بارانی کاهش می‌یابد.
میگ به لطف عینک فتوکرومیکش که دارای لنزهای نوری است که در اثر قرار گرفتن در معرض اشعه فرابنفش تاریک می‌شوند موفق به ساخت این پنل‌های خورشیدی شد.
وی گفت: یک روز هوا ابری و بارانی بود و عینک من که به طور معمول به نور خورشید واکنش نشان می‌دهد، تاریک شد. من فهمیدم که حتی وقتی هوا ابری و بارانی است، نور فرابنفش هنوز به ما می‌رسد. پنل‌های خورشیدی معمولی نمی‌توانند نور فرابنفش را جذب کنند و این همان چیزی است که اختراع من برای آن راه حل ارائه می‌دهد. از آنجا که اختراع من از اشعه فرابنفش استفاده می‌کند، هوا می‌تواند آفتابی یا ابری باشد و مواد همچنان برق تولید کنند. مزارع خورشیدی فقط به صورت افقی ساخته می‌شوند و هرگز به صورت عمودی ساخته نمی‌شوند و اغلب در زمین‌های کشاورزی قابل کشت قرار می‌گیرند. Aureus می‌تواند کنار بلوک‌های برج‌ها قرار بگیرد و آنها را به مزارع انرژی خورشیدی عمودی تبدیل کند.
سر جیمز دایسون، بنیانگذار و مهندس شرکت دایسون گفت: من به عنوان یک کشاورز ، پتانسیل زیادی در فناوری "کاروی" برای تولید انرژی تجدید پذیر تمیز می‌بینم. جوانان می‌خواهند جهان را تغییر دهند و مهندسان، دانشمندان و طراحانی که جایزه جیمز دایسون را برنده می‌شوند نشان می‌دهند که این کار شدنی است.
"جودیت ژیرو بنت"(Judit Giro Benet) مخترع اسپانیایی ۲۳ ساله برنده دیگر این جایزه برای توسعه دستگاه غربالگری سرطان پستان در منزل که در عرض چند دقیقه نتایج قابل اعتمادی را ارائه میدهد، است.
نمونه ادرار افراد در این دستگاه موسوم به "Blue Box" قرار می‌گیرد و دستگاه با استفاده از هوش مصنوعی علائم اولیه سرطان پستان را فقط در ۴۰ دقیقه با دقت ۹۵ درصد تشخیص می‌دهد. "جودیت ژیرو بنت"(Judit Giro Benet) مخترع اسپانیایی ۲۳ ساله این دستگاه را هنگامی که مادرش به سرطان پستان مبتلا شد، طراحی کرد.
منبع:دیلی میل

گیاهان هم نسبت به نور آبی واکنش نشان می‌دهند

پژوهشگران آمریکایی در بررسی جدیدی نشان داده‌اند که گیاهان نیز مانند انسان‌ها، نور آبی را دریافت می‌کنند و نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند.

پژوهشگران آمریکایی در بررسی جدیدی نشان داده‌اند که گیاهان نیز مانند انسان‌ها، نور آبی را دریافت می‌کنند و نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند.

به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران (IENA) و به نقل از ساینس‌دیلی، گیاهان می‌توانند نور را در طیف وسیعی دریافت کنند و نسبت به آن واکنش نشان دهند. پژوهشی که در آزمایشگاه پروفسور "نیتزان شابک"(Nitzan Shabek) در بخش علوم زیستی "دانشگاه کالیفرنیا، دیویس" (UC Davis) انجام شده است، نشان می‌دهد که گیاهان چگونه می‌توانند به طور ویژه نسبت به نور آبی واکنش نشان دهند. شابک گفت: گیاهان می‌توانند بسیار بهتر از ما ببینند.
گیاهان از اندام‌های تشخیص نور مانند چشم برخوردار نیستند. آنها گیرنده‌های گوناگونی دارند که می‌توانند تقریبا تک تک موج‌ها را حس کنند. یکی از این موارد، گیرنده موسوم به "کریپتوکروم" (Cryptochromes) است که نور آبی را دریافت می‌کند. هنگامی که کریپتوکروم، یک فوتون ورودی را شناسایی می‌کند، طوری واکنش نشان می‌دهد که یک واکنش فیزیولوژیکی منحصر به فرد را راه‌اندازی کند.
کریپتوکروم‌ها احتمالا میلیاردها سال پیش، با نخستین باکتری زنده ظاهر شده‌اند و در باکتری‌ها، گیاهان و حیوانات به یکدیگر شبیه هستند.
کریپتوکروم‌هایی نیز در چشمان ما وجود دارند و به حفظ ساعت شبانه‌روزی بدن کمک می‌کنند. کریپتوکروم‌ها در گیاهان، فرآیندهای حیاتی از جمله جوانه‌زنی بذر، زمان گل دادن و تنظیم ساعت شبانه‌روزی را در بر می‌گیرند. با این حال، فوتوشیمی، تنظیم و تغییرات ساختاری ناشی از نور هنوز نامشخص است.
پژوهشگران در این پروژه، ساختار بلوری بخشی از گیرنده نور آبی موسوم به "کریپتوکروم-2" را در گیاهی موسوم به "رشادی گوش‌موشی" (Arabidopsis thaliana) تشخیص دادند. آنها دریافتند که بخش تشخیص نور مولکول هنگام تعامل با ذرات نور، ساختار خود را تغییر می‌دهد و از یک واحد مستقل، به ساختاری متشکل از چهار واحد متصل به یکدیگر تبدیل می‌شود.
بازآرایی به فعالیت ژن می‌انجامد
شابک گفت: این فرآیند بازآرایی موسوم به "الیگومریزاسیون حاصل از نور"(photo-induced oligomerization)، بسیار جالب است زیرا عناصر ویژه درون پروتئین، با قرار گرفتن در معرض نور آبی تغییر می‌کنند. ساختار مولکولی ما نشان می‌دهد که این تغییرات ناشی از نور، تنظیم‌کننده‌های رونویسی را آزاد می‌کنند که به کنترل بیان ژن‌های ویژه در گیاهان می‌پردازد.
پژوهشگران توانستند ساختار کریپتوکروم- ۲ را با کمک بخش انرژی موسوم به(ALS) در "آزمایشگاه ملی لارنس برکلی"(LBL) آمریکا مورد بررسی قرار دهند.
آزمایشگاه شابک، نحوه درک گیاهان از محیط زیست را به صورت گسترده از سطح مولکولی تا ارگانیسم بررسی می‌کند.
شابک ادامه داد: این پژوهش، بخشی از اهداف بلندمدت ما برای درک مکانیسم‌های سنجش در گیاهان است. ما علاقه داریم که هورمون‌ها و همچنین مسیرهای سیگنال‌دهی نور را درک کنیم.
این گروه پژوهشی، ساختار کریستالی گیرنده نور آبی را ابتدا دو سال پیش با استفاده از روش "بلورشناسی اشعه ایکس"(X-ray crystallography) و رویکردهای زیست‌شیمیایی کشف کردند. آنها با پیشرفت‌های اخیر در علوم گیاهی و زیست‌شناسی ساختاری، توانستند این مدل را به‌روزرسانی کنند و به قطعه گمشده این پازل دست یابند.
این پژوهش، در مجله "Nature Communications Biology" به چاپ رسید.

منبع:ایسنا