به گزارش خبرگزاری فارس از ساری شیرابه زبالههای
ساری فقط محیط زیست چهاردانگه ساری را خراب نکرد بلکه موجب مرگ یک جوان 29 ساله
روستای پایین ولویه شهرستان ساری نیز شد.شیرابه زبالههای ساری فقط محیط زیست
چهاردانگه ساری را خراب نکرد بلکه موجب مرگ یک جوان 29 ساله روستای پایین ولویه شهرستان
ساری نیز شد.این جوان 29 ساله با سقوط به داخل استخر چهار متری که برای شیرابههای
زباله تهیه شده بود، جان خود را از دست داد.
افتادن این چوپان که شبانه بعد از
چرای دام به منزل باز میگشت و تلاش جانکاهش برای نجات از شیرابههای مرگبار کافی
نبود و این مسئله موجب شد که برای همیشه گله این چوپان از منجیاش دور بماند.
غضنفر شمشیربند، متأهل و پدر سه فرزند
بود اما شیرابه زبالههای ساری جانش را گرفت و فرصت دیدن به ثمر رسیدن فرزندانش را
از وی گرفت.
زباله را خیلیها طلای کثیف میدانند،
اما مردمان روستایی که محیط زندگیشان تبدیل به زبالهدان شده این را قبول ندارند
و میگویند «ما آشغالی شدیم» با این حال این مسئله تا زمانی که موجب مرگ یک
روستایی نشده بود، چندان آنها را نمیآزرد اما حالا دیگر مسئله فرق میکند و این
همان چیزی است که باید دیگران پاسخگو باشند.
پاسخگویی به سئوالاتی با مضمون چیزی
که محیط بکر و دست نخورده مناطق کوهستانی روستای « ِارا» از توابع شهرستان ساری را
تهدید میکند و اندک زمانی میخواهد تا به چاههای زیر زمینی آب نفوذ کند تا
محصولاتی که کاشته میشود، ثمر ندهد و یا با شیرابهها آبیاری شود.
شاید هم سئوالاتی مانند درباره دلیل
طی کردن مسافت 140 کیلومتری برای ریختن طلای کثیف شهریها بر سر روستاییان که
اکنون به جای کمک به آنها و ثروتمندیشان، بلای جانشان شده است.
زبالههای شهر ساری که سالهای گذشته
در منطقه سمسکنده ساری دپو میشد با ممانعتهای اجتماعی روبهرو شد و هم اکنون
این زباله با طی مسیری بیش از 140 کیلومتر در مناطق کوهستانی چهاردانگه کیاسر ساری
دپو میشود البته این اقدام موجب شد که کمی روستاهای منطقه شناخته شود، این را
جوانی که در کنار درختی ایستاده و مگس امانشان را بریده است میگوید.
حسین یوسفی میگوید: روستاهایی که تا
چند سال گذشته از تیر مشکلات شهرنشینی دور مانده بودند اکنون جای زبالههایی شدند
که شهرهای مازندران همه به آن گرفتارند و شاید هم ما بتوانیم بگوییم که ما هم شهری
شدیم.
آزار و اذیت گوسفندان و دامهای خسته
از چرای زمینهای خشک و کم علف منطقه و نفس نفس زدنهای همراه با گیج شدن از دیگر
گرفتاریهایی است که این طلای کثیف به ارمغان آورده است، اما این چوپان دیگر از
آزار و اذیت گوسفندانش رها شده است چون به دام زباله گرفتار شد و شیرابه زباله
جانش را گرفت.
* شکایت محیط زیست مازندران از مسئولان
شهری ساری
مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران در
این باره به خبرنگار فارس در ساری گفت: در شرایط فعلی هیچ کدام از روشهای مدیریت
پسماند 100 درصد رافع حل مشکلات زباله نیست.
امید روشن با اشاره به اینکه بهترین
رویکرد در این بخش تفکیک زباله از مبدا است، افزود: یکی از دغدغههای مسئولان
استانی وضعیت نابسامان زباله در استان است که دو شهردار شهرهای مازندران به دلیل
فراهم نکردن شرایط مناسب برای ساماندهی زباله حکم جلبشان صادر شده است.
به وجود آمدن این معضل دو موضوع را در
ذهن تداعی میکند اول نبود دوراندیشی و برنامهریزی دست اندرکاران برای حل این
مشکل و دوم مخالفتهای مردمی و تنشهای اجتماعی ایجاد شده در منطقه، قبل از تعطیل
و پرشدن مدفن زباله مدیران شهرستان، شهرداری و شورای اسلامی شهر باید فکر تهیه
زمین جدید برای انتقال زباله میافتادند که این نبود دوراندیشی و نداشتن برنامهریزی
سبب شد تا مشکل زباله ساری و در نهایت کام یک خانواده را با این مرگ تلخ کند.
این معضلات اجتماعی در استان مازندران
ریشه قدیمی دارد و در اجرای بیشتر پروژههای عمرانی دستگاههای اجرایی با مخالفتهای
مردمی روبهرو میشوند و این مسئله مختص زباله نیست.
ذکر این نکته ضروری است که در چند سال
پیش زباله بابل نیز دچار بحران شده بود که پس از کشمکشهای فراوان و مخالفتهای
مردمی سرانجام این مسئله برطرف شد و حال این معضل در ساری ریشه دوانیده است.
حال این سئوال پیش میآید که آیا حضور
مسئولان شهرستان ساری در مراسم تدفین این جوان میتواند پاسخگوی دردهای این
خانوادهای باشد که با بیبرنامگی موجب از دست دادن سرپرست یک خانواده شدهاند.
استاندار مازندران نیز در بسیاری از
برنامهها و نشستهایش دغدغه جدی مسئولان استان و به ویژه ساری را حل زباله عنوان
کرد.
در این مدت هیچ تغییری به وجود نیامده
است و چه کسی باید پاسخگو باشد.
معاون سیاسیامنیتی استاندار مازندران
در هفته گذشته از برنامهریزی و تلاش مسئولان استانی برای حل معضل زباله ساری صحبت
کرد و در این باره با اشاره به پیگیریهای خبر فارس گفت: راهاندازی نیروگاههای
زباله و تولید انرژی از این طلای کثیف از اقدامات مسئولان استان برای حل معضل
زباله است.
قانع نشدن و دادن پاسخ کلی به دغدغهها
همیشه از سوی مسئولان عنوان میشود اما این بار باید هوشیار شد که شیرابه زباله
جان یک روستایی را گرفته است.
واقعاً چه کسی پاسخگو است؟ شهردار،
استاندار، فرماندار و یا مسئولان محیط زیست که مجوز دپوی زباله به این منطقه را
فقط برای سه ماه داده بودند و برای سه سال و اندی سکوت کردند و فقط در رسانهها
عنوان کردند که حکم جلب فلان مسئول به خاطر همین مسئله گرفته شد. چه کسی پاسخگوی
ایجاد بیماریهایی است که سرمنشا ْآن همین زبالههاست. چه کسی پاسخگوی فرزندان
فردایی است که باید این طبیعت را برای آنها بکر به ارث بگذاریم و چه کسی پاسخگوی 3
فرزند چوپانی است که غروب را در کنار در خانه به امید بازگشت پدر چشم به راهند.
گزارش از مهرانگیز عباسی