با زیر سازی و قیرگونی کامل پشت بام با رعایت نکات ایمنی و مشاوره با متخصصین برای شروع این کار استثنایی و زیست محیطی این فضای زیبا را بوجود آورید و ساعاتی که در این مکان رویایی به سر میبرید، احساسی پر از آرامش و نشاط را تجربه کنید.
حتی اگر نتوانستید این امکانات را در حد گسترده فراهم کنید میتوانید با گذاشتن چند گلدان یه جعبه با کاشت میوه ها، سبزیجات و گل ها بپردازید و مکان زیبایی برای هم نشینی با دوستانتان فراهم آورید.
اصفهان – خبرگزاری مهر: با امضا تفاهمنامهای میان سازمان محیط زیست کشور، استانداری و شرکت فولاد مبارکه اصفهان، نخستین دانشکده فناوریهای نوین محیط زیستی کشور در اصفهان تاسیس میشود. |
به گزارش خبرگزاری مهر، تفاهمنامه سه جانبه برای ایجاد نخستین دانشکده فناوریهای محیط زیستی کشور در اصفهان با حضور محمد جواد محمدی زاده معاون رییس جمهوری و رییس سازمان محیط زیست کشور، علیرضا ذاکر اصفهانی استاندار اصفهان و محمد مسعود سمیعی نژاد مدیر عامل شرکت فولاد مبارکه اصفهان امضا شد. فولاد مبارکه برای احداث خط متروی مبارکه آماده همکاری است مدیرعامل مجتمع فولاد مبارکه اصفهان با بیان اینکه تاکنون 200 میلیارد ریال اعتبار برای شروع خط متروی مبارکه اختصاص دادیم، گفت: این مجتمع برای سرعت بخشیدن به اجرای این پروژه، آماده هر گونه همکاری است. مسعود سمیعی نژاد در جلسه بررسی مشکلات مترو شهرستان مبارکه با بیان اینکه 27 کیلومتر خط مترو در فاصله شهر جدید علامه مجلسی تا فولاد مبارکه قرار دارد، افزود: صدور دستور قاطع برای احداث سریعتر این خط مترو ضروری است. |
فائو» عهده دار این وظایف است:
- جمع آوری و تجزیه و تحلیل و تفسیر و انتشار اطلاعات مربوط به تغذیه و غذا و کشاورزی (در اساسنامه فائو، واژه کشاورزی در برگیرنده شیلات و فراورده های شیلاتی و جنگلداری و محصولات اولیه جنگل نیز هست.)
- تقویت و در صورت لزوم توصیه به انجام دادن این امور در سطح ملی و بین المللی:
1. پژوهشهای علمی، فنی ، اجتماعی، اقتصادی، مرتبط با تغذیه و غذا و کشاورزی
2.ارتقای سطح آموزش و توان اداری امور مربوط به تغذیه و غذا و کشاورزی و ترویج دانش عمومی در این زمینه ها
1. حفاظت از منابع طبیعی و اتخاذ روشهای مناسبتر برای تولید محصولات کشاورزی
2. بهبود فراوری و بازاریابی و توزیع غذا و فراورده های کشاورزی
3. اتخاذ سیاستهای لازم، به منظور تأمین اعتبارات کشاورزی در سطح ملی و بین المللی
4. اتخاذ سیاستهای بین المللی، برای ساماندهی کالاهای کشاورزی
- این موارد نیز از جمله وظایف این سازمان است:
1- تأمین کمکهای فنی، بر اساس درخواست دولتهای عضو
2- همکاری با دولتها در خصوص اعزام هیئتهای فنی در مواقع نیاز، برای انجام دادن تعهدات نشستها در سازمان ملل در زمینه غذا و کشاورزی و یا با پذیرش این اساسنامه ایجاد می شود.
به طور کلی، انجام دادن فعالیتهای مورد نیاز برای نیل به اهداف این سازمان که در مقدمه اساسنامه بیان شده است.
کودکان > دانش - لیلا رستگار*:
تا به حال در 499 شمارهای که نشریه دوچرخه منتشر شده، از بازیافت و اثرهای آن بر محیط زیست و راههای انجام آن صحبت زیادی شده است، اما این بار میخواهم به شما بگویم که بازیافت زبالهها و دور ریختنیها همیشه هم خوب نیست!
در واقع بیشتر ما هنگامی که زبالههایی را در سطل بازیافت میاندازیم، نسبت به آلوده کردن کره زمین کمتر احساس گناه میکنیم. با این حال اصرار ما برای بازیافت بعضی زبالهها، گاهی میتواند بیشتر از آنکه سودی داشته باشد، زیان برساند. اگر بدانید چه چیزهایی را نباید بازیافت کرد، آنگاه متوجه می شوید که چه مقدار از زباله را به اشتباه روانه سطل بازیافت میکنید.
بهترین کاری که میتوانید بکنید این است که اطلاعات خود را درباره موادی که کارخانه نزدیک شما میتواند بازیافت کند، بالا ببرید. ولی تعدادی از مواد هم وجود دارند که نباید برای بازیافت کنار گذاشته شوند:
جعبههای پیتزا: روغنی که از پیتزا خارج میشود و جعبه آن را چرب میکند، تبدیل این جعبهها به کاغذهای تمیز را غیر ممکن میسازد
دستمالها و حولههای کاغذی: بازیافت نکردن این دستمالها به خاطر کیفیت کاغذ آنها نیست، بلکه به این دلیل است که از آنها برای پاک کردن پسماندهای غذا و تمیز کردن اشیاء استفاده میشود و چون میکروب در این کاغذها جاخوش میکنند، به زبالههای خطرناکی تبدیل میشوند.
کاغذ یادداشتهای رنگی: بهتر است این کاغذها به دلیل رنگهای گوناگونی که دارند و لایه چسبی که در پشت آنهاست، به سطل بازیافت انداخته نشوند.
کاغذهای خیس شده: این کاغذها به دلیل خیس شدن فیبرهای درونشان خاصیت خود را تا حد زیادی از دست میدهند و برای بازیافت کیفیت مطلوبی ندارند.
باندهای زخم: این مواد به علت آلودگی، جزو زبالههای خطرناک به حساب میآیند و از انداختن آنها به سطلهای بازیافت باید جداً خودداری کرد.
اما همانطور که گفتم بهترین راه این است تا با کارخانه بازیافت شهر خود تماس بگیرید و دقیقا آگاه شوید که آنها چه موادی را می توانند بازیافت کنند؛ به این ترتیب هر چیزی را داخل سطلهای بازیافت نیندازید!
روند افزایش جمعیت، رشد شهرنشینی، گسترش فعالیتهای صنعتی و تغییر الگوی مصرف سبب میشود تا سالانه میلیونها تن زباله درکشور تولید و از چرخه خارج شود.
مسلما برای سرعت بخشیدن به کنترل و بهینهسازی این روند بهصورت بازیافت و به چرخه بازگرداندن آن، نیاز به همکاری عموم است.با تعریفی که از مواد زائد جامد داریم میتوان سیستم مدیریت آن را مطرح کرد. شاید این مواد بیمصرف بهنظر برسند ولی از نظر منبع تولید دارای اهمیت هستند، به همین دلیل برای رسیدن به مدیریت پسماند باید تکتک افراد را در این امر مشارکت داد و افکار عمومی را به سوی آن جلب کرد تا با رویکردی جدید فرهنگ جدیدی ساخته شود.
برای شکلگیری یک نظام فرهنگی عوامل مختلفی دخیل هستند که ابتدا جنبه فردی داشته و با تکامل درمحیط زندگی، شکل اجتماعی بهخود میگیرند که در اثر بقا در جامعه بهصورت یک فرهنگ باقی میمانند. از جمله این عوامل میتوان به مواردی چون نظم، قانون، وابستگی، تفکر، مدیریت و ... اشاره کرد.یکی از مهمترین مسائل زیستمحیطی کشورهای درحال توسعه، مدیریت پسماندهای شهری است. معضل مربوط به پسماندهای جامد بهدلیل رشد سریع جمعیت و گسترش شهرنشینی بیش از گذشته موجب نگرانی مسئولان شده است.
کارشناسان معتقدند که کشورهای جهان سوم نتوانستهاند خود را به مدیریت پسماندی که در سایر کشورهای توسعهیافته وجود دارد نزدیک کنند، درحالی که یکی از موضوعات جهانی، توسعه پایدار و محیطزیست است که در استانداردهای جهانی به آن توجه شده است و باید در سایر جوامع برای فرهنگسازی آن اقدام شود و هر یک از ما بهعنوان یک مدیر یا کارشناس باید در این زمینه آموزشهای لازم را به مردم بدهیم چرا که اهمیت مسائل زیستمحیطی باید به آنها انتقال داده شود.کشور چین از 200 تن زباله، 6کیلو وات برق تولید میکند، این درحالی است که 25سال پیش در این کشور زبالهها به بدترین شکل ممکن دفن میشدند.
فرهنگسازی،پیشنیاز مدیریت پسماند
فرهنگسازی پیشنیاز و تضمینکننده برنامههای مدیریت پسماند است که باید مورد توجه قرار گیرد و در بحث پردازش، تکنولوژی، حمل و دفن باید از تجربیات دنیا استفاده کرد. تا زمانی که فرهنگ صحیح تولید و نحوه انباشت و جمع کردن زباله در بین مردم نهادینه نشود، مدیریت پسماند آنطور که باید و شاید با موفقیت همراه نخواهد بود. عملکرد صحیح یک نگرش سیستمی، مستلزم وجود عاملی به نام مدیریت است. امروزه با پیشرفت تکنولوژی و نزدیک شدن افراد از لحاظ فرهنگها، مدیریت یک هنر است؛
یعنی مدیر باید تواناییها و استعدادهای افراد را شناخته و با توجه به امکانات مادی و معنوی موجود به استفاده و بهرهگیری اثربخش و مطلوب از آنها بپردازد تا هدفی واحد شکل گیرد؛ به عبارت سادهتر مدیریت اخذ تصمیم برمبنای اطلاعات و تبدیل اطلاعات به عمل است و سیستم کنترلی پسماند نیز چیزی مستثنی از کل نیست، چنین سیستمی به خاطر روند حرکتی خویش و گستردگی محدوده عمل خود نیاز به مدیریتی قوی و کارآمد و در عین حال پویا دارد. یکی از نکات بسیار مهم در فرایند مدیریت سیستم کنترلی پسماند توجه بهوجود نوع مهارت مدیران در هر سطح مدیریتی است که شامل 3نوع مهارت فنی، انسانی و اصولی میشود.
زیربنای هر فرهنگی از تفکر آن شکل میگیرد و نیاز به آن، ولو نیازی غلط هم باشد، میتواند باعث بقا و جای گرفتن آن درعرصه فرهنگ یک جامعه باشد؛ پس مسلما کار را باید از تغییر و تحول در افکار آغاز کرد. با اشاعه فرهنگ پسماند در تمام سطوح جامعه بهویژه مراکز آموزشی همچون مدارس و دانشگاهها و فرهنگسازی پسماند با هدف تغییر باورهای غلط متداول درخانواده و جامعه به این نتیجه میرسیم که با تحول باورهای بشری میتوان تفکر را درزمینه زباله و کنترل آن تغییر داد و با نگاهی به روند مدیریتی زباله، نیاز وجود مدیریتی صحیح برپایه تفکری سیستماتیک را احساس میکنیم؛ بنابراین قانونمندی و نظمپذیری افراد امری ضروری است.
قورباغه کوچکی را
بگیرید و آن را در ظرف آب جوشانی بیندازید. خواهید دید قورباغه بخت برگشته از هراس جانش و دمایی
که به او تحمیل میشود بلافاصله از ظرف خود را بیرون پرتاب خواهد کرد. بار دیگر
همان قورباغه را در ظرفی که در آن آبی با دمای معتدل وجود دارد قرار دهید و ظرف را
روی شعله بگذارید و کمکم شروع به حرارت دادن آن کنید.
خواهید دید قورباغه بینوا بدون آنکه
احساس خطری جدی کند درون آب باقی میماند و آنقدر به حضورش در آب ادامه میدهد تا
کمکم بپزد. نمیدانم اگر قورباغهای را از کنار برکهای بگیرم و این آزمایش را
انجام دهم آیا قورباغه این عکسالعمل را بروز خواهد داد یا نه، اما موجودی را میشناسیم
که دقیقا دارد رفتار همین قورباغه را تکرار میکند؛ موجودی به نام انسان.
انسان امروز بسرعت در حال ذوب شدن در
بلایی است که خود آن را به وجود آورده، ولی در عین حال هنوز متوجه عمق فاجعهای که
هر لحظه در آن فرو میرود، نیست. ما زمین و سیاره خود را اندک اندک گرم میکنیم و
به نظر میرسد در این فرآیند گرمایشی بدون آنکه چندان واکنشی از خود نشان دهیم تنها
با ناباوری شاهد پیش رفتن در راهی هستیم که هرچه میگذرد بازگشت از آن دشوارتر میشود.
بارها و بارها درباره پدیدهای به نام
گرمایش زمین خوانده و نوشتهایم، اما لازم است که هر از گاهی به طور مشخص آن را
دوباره به یاد بیاوریم. اگر مردم تهران لازم است که هر روز یا هر هفته یادی از خطر
مرگباری که زیر پایشان قرار دارد زلزله بکنند تا شاید بتوانند با آماده نگاه داشتن
خود از بلاهای بیشتر این بلای پیشبینیناپذیر جلوگیری کنند مردم جهان و از جمله کشور
ما هم باید هر از گاهی به یاد مساله مهم و اساسی گرمایش زمین بیفتند تا شاید دست
به اقدامات خردی بزنند که بتواند نقشی در کاهش دامنههای این مصیبت عمومی داشته
باشد.
گرمایش زمین بلایی است که گازهای
گلخانهای بر سر سیاره ما میآورند. داستان این گازها که معروفترین آنها گازهایی چون دیاکسید
کربن و متان هستند، داستان اهمیت تعادل در طبیعت است. اگر این گازها در جو زمین
وجود نداشتند هیچ موجود زندهای نمیتوانست بر این سیاره زندگی کند.
وجود این گازها به مقدار مشخص باعث میشود
حرارتی که طی روز و زمانی که خورشید بر فراز افق زمین است به سیاره ما میرسد، در
جو زمین باقی بماند و همه آن به فضا بازنگردد. بدین ترتیب اختلاف دمای شب و روز در
سیاره زمین تا آن حد افزایش نمییابد که امکان تطابق حیات با آن از میان رود. اگر
این گازها در جو وجود نمی داشتند یا مقدار آنها از حد مشخصی کمتر بود سرنوشت ما
شبیه سرنوشت سیاره عطارد یا مریخ میشد که در اولی هر شبانهروز دما از بین جهنمی
سوزان تا زمهریری غیرقابل تحمل متغیر باشد و در دیگری مانند مریخ که مقدار این
گازها کم است، اختلاف دمای صبح و شب به بیش از ۱۰۰ درجه سانتیگراد میرسد.
اما وجود این مقدار متعادل گازهای
گلخانهای در جو زمین اگر اندکی افزایش یابد خود به نابودکننده حیاتی منجر خواهد
شد.
با افزایش انباشت این گازها در جو
زمین، لایه حرارتی مقاوم موجود در جو زمین ضخیمتر شده و اجازه نمیدهد تابشهای
حرارتی که به شکل امواج نور مرئی به سطح زمین میرسند پس از از دست دادن انرژی و
تبدیل به پرتوهای حرارتی بتوانند از جو زمین فرار کنند بنابراین این گازها درون جو
ما به دام میافتند و افزایش میزان آنها باعث ایجاد پدیده گلخانهای میشود.
به این ترتیب با افزایش این گازها
دمای میانگین زمین اندک اندک افزایش مییابد و با افزایش این دمای میانگین سیاره
ما از حالت تعادل قبلی خارج میشود و اینجا دقیقا همان مقطعی است که ما نقش
قورباغهای خود را ایفا میکنیم. دمای محیط ما اندک اندک بالا میرود.
صنایع ما که از آغاز دوران صنعتی و
بویژه کشف و استخراج و استفاده گسترده از منابع نفتی به شکل بیسابقهای به آزاد
کردن و ارسال گازهای گلخانهای به جو زمین اقدام کردهاند، سپری حرارتی را بر فراز
سیاره ما ایجاد کردهاند.
این سپر حرارتی باعث افزایش دمای
میانگین سیاره ما شد و در نتیجه آن تغییرات بسیار وسیعی شروع به رخ دادن کرد.
تغییراتی که به نظر میرسد اگر فکری
به حال آنها نشود بزودی چهره سیاره ما را دگرگون خواهند کرد؛ ما انسانها مدتها
متوجه این تغییرات نبودیم و تمام توجه خود را به منافعی که استفاده از سوختهای
فسیلی برایمان به ارمغان آورده بود، معطوف و بلافاصله شروع به استخراج بیشتر،
استفاده بیشتر و آلوده کردن بیشتر کردیم تا اینکه عدهای از دانشمندان با بررسی
میزان دمای میانگین در طول تاریخ متوجه افزایش بیسابقه و غیرمعمول دمای میانگین سیاره
و میزان گازهای گلخانهای در جو زمین شدند.
اگرچه باور اینکه انسان در طول تنها
چند صد سال باعث چنین تخریبی شده باشد بسیار مشکل بود و همین امر باعث شد بسیاری
آن را انکار کنند، اما کمکم و در طول سالهای اخیر تقریبا همه دانشمندان به این
باور رسیدهاند که باید این موضوع را به عنوان واقعیتی تلخ و حقیقتی ناخوشایند
بپذیرند و سعی کنند راهحلی برای آن ارائه کنند.
متاسفانه ارائه همه این راهحلها
نیازمند عوض کردن عاداتی است که در این مدت نه تنها ما که دولتها و اقتصاد جهان
به آن خو گرفتهاند و مهمترین آن تغییر الگوی مصرف سوختهای فسیلی است و این همان
جایی است که صاحبان صنایع به طور جدی در برابر آن موضع میگیرند.
از یک سو کشورهای صنعتی حاضر نیستند
روند شتابان توسعه خویش را به دلیل هزینههایی که استفاده از منابع انرژی جدید
دارند ، کند کنند و از سوی دیگر کشورهای در حال توسعه گناه این تغییرات مخرب را به
گردن کشورهای توسعهیافته انداختند و آنها را که بیشترین نقش را در گرمایش زمین
دارند به حل این مشکل دعوت میکنند و در حالی که این مذاکرات زمانی در اتاقهای در
بسته در حال جریان است، سیاره ما هر لحظه بیشتر با خطری مواجه میشود که قربانی آن
ما انسانها هستیم.
گرم شدن زمین باعث خواهد شد بسیاری از
موجوداتی که حیات آنها به شرایط دمایی خاصی وابسته است بسرعت در حالت انقراض قرار
بگیرند. این وضعیت برای مرجانها و برخی گونههای دریایی بسرعت مشاهده میشود؛ اما
در همان حال، برخی دیگر از گونهها با از بین رفتن گونههای پاییندستی و عدم
تعادلی که در محیط زیست به وجود میآورند، دستخوش تغییر میشوند.
تغییر اندک دما باعث میشود کلاهکهای
یخی زمین که در حکم تعدیلکننده جریانهای آب و هوایی هستند بسرعت شروع به آب شدن
کنند. شکسته شدن کوههای عظیم یخ که هرروزه در قطب رخ میدهد نمونهای از این
موارد است و نگاهی به نقشه یخهای شمالی در ۵۰ سال اخیر نشان از کاهش قابل ملاحظه
و چشمگیر محیط اقیانوس منجمد شمالی دارد و برخی دانشمندان پیشبینی میکنند تا سال
۲۰۱۵ عملا تابستانها چیزی از قطب شمال زمین باقی نماند.
این رویداد فقط خانه خرسهای قطبی را
نابود نمیکند، بلکه باعث تغییر جریانهای موثر دریایی و در نتیجه آن آب و هوایی
میشود و در نتیجه هرروز هاریکن توفانهای حارهای قویتر و مخربتری ظهور میکنند
و عرصه جولان آنها نیز افزایش مییابد، به طوری که برخی نواحی مانند جنوب ایران که
تاکنون شاهد بروز این توفانها نبودهاند، این تجربه را از سر میگذرانند.
ادامه این روند آثار مرگبار بسیاری در
پی خواهد داشت؛ اما راهحل آن نه تنها در اختیار دولتها و صاحبان صنایع بزرگ است
که حتی من و شما نیز میتوانیم در این مبارزه سهمی ایفا کنیم. استفاده از وسایل
نقلیه عمومی یا دوچرخه ، خاموش کردن چراغها یا ابزارهای برقی غیرضروری، عایق کردن
خانه و استفاده از انرژیهای جایگزین نمونهای از این فعالیتهاست که اگر به طور عمده
مورد توجه قرار گیرد، میتواند باعث کمک به حل این بحران شود.
انسان اینک متوجه خطری عظیم شده است
که تهدیدش میکند. ما حرارت آب را احساس کردهایم و فقط مانده که اراده بیرون
پریدن از این آب جوشان را به دست آوریم. متاسفانه فرصت زیادی باقی نمانده است و
اگر اندکی تعلل کنیم دیگر جایی برای زیستن نخواهیم داشت.
پوریا ناظمی
1- حتی الامکان باید از مصرف نایلون خودداری کنیم زیرا پلاستیک هایی که مورد استفاده ما هستند اغلب قابل استفادة مجدد نیستند. پلاستیک ها از مواد غیر قابل تجزیه هستند و محیط زیست را به شدت آلوده می کنند.
2- تا جایی که امکان دارد باید از ظروف یک بار مصرف استفاده نکنیم.
3- بهتر است خریدهای هفتگی یا روزانه را محاسبه کرده و به اندازه نیاز خود و خانواده خرید کنیم تا مواد غذایی سالم را به خاطر کهنه شدن و فساد به زباله تبدیل نکنیم.
4- در خریدهای روزانه، غالباً بیش از حد لزوم از پاکت، نایلکس، مقوا و ... برای حمل جنس های خریداری شده استفاده می شود. باید از مصرف بی مورد این موارد خودداری کنیم.
5- از ظروف پلاستیکی با دوام و در دار برای نگهداری مواد غذایی در یخچال و یا مواد غذایی خشک مانند قند و شکر و یا ادویه استفاده کنیم.
6- از تمام قسمتهایی کاغذ و همین طور دوروی کاغذ استفاده کنیم.
7- بهتر است به همراه دستمال کاغذی، یک یا دو دستمال پارچه ای نرم وقابل شستشو به همراه داشته باشیم تا به این ترتیب مصرف دستمال کاغذی را کاهش دهیم.
8- از لامپ های کم مصرف و یا لامپ های مهتابی که برق کمتری نسبت به لامپ های معمولی مصرف می کنند، استفاده کنیم.
9- باید غذا را به اندازه ای که می خواهیم بخوریم در ظرف بریزیم تا به این ترتیب مواد غذایی را تبدیل به زباله نکنیم.
10- از خرده نان، پس مانده های سبزی ها، می توانیم برای تغذیه طیور خانگی و پرندگان استفاده کنیم.
11- به پس مانده های غذایی، آب اضافه نکنیم و آنها را به صورت خشک در ظرف مخصوص زباله و پس مانده مواد غذایی قرار دهیم.
آموزش ، راهی در جهت دستیابی به سلامت
بنظر می رسد که آموزش نقش اساسی در زندگی اجتماعی داشته و پیشرفت عمومی وقتی حاصل می شود که سطوح آموزشی از ابتدایی تا تحصیلات عالی افزایش یابد .
اهداف اصولی ارتقاء آموزش عمومی در جهان شامل همگانی شدن ، توسعه ارزشهای مشترک، اطمینان از یک ترکیب اخلاقی ، اجتماعی شدن کودکان و هدایت جوانان به سوی نقشهای تعیین شده بوده است . مهمترین موضوع در دهه های اخیر ، نقش اقتصادی آموزش می باشد که بطور فزاینده ای اساس موفقیت فردی و سعادت اجتماعی را پی ریزی می کند .
در سطح جهان ، آموزش به صورت بزرگترین صنعت در آمده و ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است .
منابع انسانی که شامل نیروی کار ، بازگشت سرمایه گذاری های آموزشی و سازمانهای اجتماعی می باشند ، ثروت ملی اکثر کشورها تشکیل می دهند . بررسیهای متعدد نشان می دهد که با افزایش امید زندگی به میزان ۱۰ درصد ، میزان رشد اقتصادی حدود ۱ درصد در سال بالا می رود ، در حالیکه با آموزش نیروی کار به مدت یکسال ، میزان تولید ناخالص داخلی بمیزان ۹ درصد افزایش داشته است .
در بررسی مقایسه ای دیگری بین دو کشور با درآمد یکسان و تعداد کودکان آموزش دیده متفاوت دیده شده است که میزان تولید ناخالص ملی در ۲۵ سال بعد در کشورهایی که افراد آموزش دیده بیشتری داشتند ، ۳ برابر افزایش یافته است .
آموزش در ترکیب با تحقیق و تکنولوژی به بسیاری از جنبه های زندگی و همچنین زندگی فردی شکل تازه تری داده و درهایی به روی بهتر شدن تحرک اقتصادی و اجتماعی باز می کند . جمعیت تحصیلکرده نقش عمده ای در بالا بردن میزان رشد اقتصادی اجتماعی کشور دارد .
مزایای آموزش جامعه در مقابله با فقر یک از حقایق شناخته شده است . والدینی که با تحصیلات کمتری دارند ، اهمیت کمتری برای آموزش قائل شده و غالباً نگرش خود را به فرزندان نیز منتقل می کنند . والدین تحصیلکرده از تحصیل فرزندان خود حمایت کرده و مشوق ادامه تحصیل آنها هستند . بعلاوه ، از امکانات بیشتری برای سرمایه گذاری آموزش فرزندان برخوردارند .
امروزه مطالعات متعددی بیانگر رابطه مستقیم بین تحصیل زنان ، کاهش باروری و بهبود سلامت کودکان می باشد . آموزش ابتدایی مهارتهای لازم برای خروج از فقر را به افراد می آموزد . آموزش امکان انتخاب دختران را در زمینه ازدواج ، زمان بچه دار شدن و چگونگی کسب درآمد افزایش می دهد . زنان بهتر آموزش دیده تجربیات بهتری در زمینه بهداشت باروری داشته ، در سن مناسب تری صاحب فرزنده شده ، فرزندان کمتری بدنیا می آورندو مرگ و میر کودکانشان نیز کمتر می باشد .
کارشناسان معتقدند که آموزش دختران برای کاهش فقر و افزایش توسعه الزامی است .فقر به معنای محرومیت افراد از مهارتهاو کاهش قدرت انتخاب آنهاست .
علیرغم همگانی شدن ثبت نام در مدارس ابتدایی و متوسطه در اکثر کشورهای توسعه یافته ، هنوز مشکلاتی بصورت ترک تحصیل زود هنگام تعداد زیادی از افراد و عدم دستیابی به مقطع آموزش متوسطه وجود دارد و این خروج زود هنگام از سیستم آموزشی در جوامعی با وضعیت پایین اجتماعی ، بیشتر دیده می شود .
حدود ۵۰ درصد جمعیت کشورهای فقیر آموزش ندیده اند . آگاهی به لزوم آموزش هنوز در بعضی از مناطق روستایی فقیر وجود ندارد . بعضی از خانواده ها توانایی ندارند که کودکان خود را به مدرسه بفرستند و ترجیح می دهند که آنها را برای کسب درآمدها به کارکردن وادارند . حتی در مناطقی که آموزش رایگان است بازهم بدلیل مشکل فقر امکان برخورداری از نعمت آموزش وجود ندارند . همچنین وجود معضلات اجتماعی مانند باندهای استثماری که کودکان را وادار می دارند که فقط به کار بیاندیشند ، نیز مانعی بر سر راه تحقق آموزش می باشد .
علیرغم آنکه فاصله تعداد دختران و پسران تحصیلکرده در تمام سطوح آموزش کاهش یافته است ، از حدود۹۰۰ میلیون بزرگسال بی سواد در جهان دو سوم این عده را از زنان تشکیل می دهند و همچنین دو سوم از ۱۳۰ میلیون کودکی که به مدارس ابتدایی نمی روند نیز دختر می باشند. با توجه به اینکه نقش زنان در تولد و رشد و بقای کودک بخصوص در سالهای اولیه زندگی امری حیاتی و شناخته شده می باشد ، لذا آموزش مادران در تعذیه مناسب کودکان و مراقبت از سلامتی آنها می تواند در پرورش نسلی سالم تاثیری بسزا داشته باشد . توجه به کیفیت آموزش نیز در تمام کشورهای توسعه یافته عمومی شده است و این امر از زمان ایجاد نارضایتی مکرر بعلت وجود فاصله بین مهارتهایی که افراد در مدرسه کسب کرده اند و مهارتهایی که در محیط کار مورد نیاز است در کانون توجه قرار گرفته است . این مسئله درحال حاضر در بسیاری از کشورهای درحال توسعه که در آنها اکثر مدارس با ازدحام جمعیت ،کمبود منابع و معلمین با تحصیلات کمتر مواجه هستند شیوع بیشتری دارد . یکی از پیامدهای رشد روز افزون جمعیت ، افزایش تعداد افراد سنین تحصیل و در نتیجه افزایش تقاضا برای امکانات آموزشی است . در کشور ما حدود ۳۰ درصد از جمعیت دانش آموزی مستلزم آن است که جوامع سهم عمده ای از منابع ملی را به بخش آموزش و پرورش اختصاص دهند .
سرمایه گذاری در امر آموزش بعنوان بالاترین اولویت کشورهای درحال توسعه شناخته شده است . درکشورهایی که درحال رشد سریع می باشند ، کاهش باروری غالباً با افزایش سرمایه گذاری در امر آموزش کودکان همراه است . این پدیده که بعنوان انتقال از کمیت به کیفیت شناخته شده است ، برای توسعه اقتصادی ضروری است . در واقع هزینه ای که در امر سرمایه گذاری آموزشی صرف می شود با در نظر گرفتن عرضه و تقاضا بازگشت سرمایه را از نظر اقتصادی بدنبال خواهد داشت و سرمایه گذاری آموزشی در سنین پایین موجب افزایش بهره وری در آینده می گردد