به گزارش خبرنگار «علمی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بر اساس تحقیق جدیدی که در نشریه موسسه مهندسان برق و الکترونیک (The IEEE Transactions on Nanotechnology) به چاپ رسیده، میتوان از درختان انرژی الکتریکی گرفت که هر چند میزان آن اندک است، اما تولید آن در مقادیر زیاد و قابل توجه امکان پذیر است.
پرویز درباره این دستاورد جدید میگوید: تا جایی که ما می دانیم این اولین پژوهشی است که طی آن محققان موفق شدهاند با چسباندن الکترودها به داخل یک درخت به طور کامل از آن برق به دست بیاورند.
محققان دانشگاه MIT در پژوهشی که سال گذشته انجام شد، دریافتند زمانی که یک الکترود در درون گیاه قرار گیرد و الکترود دیگر در خاک اطراف آن جاسازی شود، انرژی با ولتاژ بالای 200 میلی ولت از گیاهان قابل دستیابی است.
این محققان از آن زمان شرکتی را راهاندازی کردند، که حسگرهای جنگلی در تعداد انبوه برای استخراج این منبع انرژی الکتریکی جدید تولید کند .
مهندس بابک پرویز و تیم تحقیقاتی وی در دانشگاه واشنگتن هم در جستوجوی یک تحقیق آکادمیک در حوزه استفاده از برق درختان به وسیله ساخت مدارهایی برای بیرون کشیدن این انرژی بودند.
آنها برای نخستین بار موفق شدند یک مدار الکتریکی را تنها با استفاده از برق درخت به کار بیاندازند.
این محققان وسیله ای موسوم به «مبدل تقویتی» ابداع کردهاند که میتواند با همین اندک برق موجود در درخت به کار بیافتد. این وسیله ولتاژ پایین را دریافت کرده و آن را برای تولید برق و خروجی بیشتر ذخیره میکند. برای مثال این دستگاه اگر حداقل 20 میلی ولت ورودی برق داشته باشد، خروجی آن 1/1 ولت خواهد بود که میتواند حسگرهای با مصرف پایین را به کار بیاندازد.
به گزارش ایسنا، مهندس بابک پرویز تصریح کرد: هر چند ابزار الکتریکی معمولی با این نوع ولتاژ و جریان برق ضعیف حاصل از درختان که ما به آن دست یافته ایم، قابل کار کردن نیستند، اما این میزان برق برای ابزار در مقیاسهای نانو قابل بهرهبرداری و سودمند است.
وی خاطر نشان کرد: با به بازار آمدن نسلهای جدید فنآوریها تصور میکنم، ضرورت دارد که به گذشته باز گردیم تا دریابیم در زمینه تولید منابع انرژی چه سیستم های کارآمد و چه تکنیکهایی ناکارآمد بودهاند.
مهندس پرویز تاکید کرد: پدیده تهیه برق از درخت کاملا متفاوت از آزمایشات معمولی است که با سیب زمینی یا لیمو انجام شده است.
وی یادآور شد: هنوز دقیق معلوم نیست که این ولتاژها از کجا میآیند، اما به نظر میرسد، برخی از سیگنالدهیها در درختان شبیه به فرایندهایی هستند که در بدن انسان اتفاق میافتد، اما سرعت آن پایین تر است.
پرویز که برق درختان را جایگزین انرژی خورشیدی برای بسیاری از کاربردها نمی داند، ادامه داد: من مشتاق هستم که نتایج این تحقیق را برای بررسی نحوه عملکرد درختها در این زمینه آزمایش و بررسی کنم.
در سال 2006 بحران زیست محیطی، پزشکی و سیاسی مهمی در ساحل عاج در غرب آفریقا روی داد. یک کشتی با پرچم پاناما در سواحل ابیجان این کشور لنگر انداخته و تا 600 تن از پسماند شیمیایی نفتی خود را در این سواحل ریخت. این پسماندها وارد سیستم فاضلاب شهر شده و در عرض چند روز مردم شهر با اظهار ناراحتی های گوناگونی همچون اسهال، خونریزی از بینی، مشکلات تنفسی و کاهش بینایی به بیمارستان ها مراجعه کردند.
مردم فقیر کشورهای جهان سوم در معرض خطر زباله های خطرناک آمریکایی
50 هزار نفر نیاز به کمک های فوری پزشکی پیدا کردند. 7 نفر هلاک شده صدها نفر بستری شدند. کشور نیاز به کمک های بین المللی پیدا کرد و شهر ابیجان که از آن به عنوان پاریس آفریقا یاد می شود دچار بحران شدیدی شد. با این حال هیچ یک از شبکه های خبری و روزنامه های آمریکایی گزارشی از این رویداد تهیه نکردند.
رویدادی که حتی سازمان بهداشت جهانی نیز به آن توجه کرده بود. این واقعه به عمد از سوی دستگاه تبلیغاتی آمریکا بایکوت شد زیرا که ممکن بود پشت پرده تجارت مواد و زباله های سمی کمپانی های بزرگ آمریکا مورد کنجکاوی نهادهای مستقل این کشور و یا حتی نهادهای بین المللی قرار گیرد. چنین اتفاقاتی به کرات در کشورهای فقیر آمریکای جنوبی و نیز کشورهای آفریقایی روی می دهد که گاه با تبانی دولت های دست نشانده این کشورها هیچ گونه گزارش مهمی در این مورد مخابره نشده و مردم در سکوت خبری و عدم رسیدگی سازمان های بین المللی در میان مخاطرات ناشی از این زباله های خطرناک دست و پا می زنند.
طرح های جدید برای خروج زباله های هسته ای از آمریکا
آمریکا هنوز نتوانسته و یا نخواسته است برای زباله های اتمی خود اماکن ذخیره سازی مناسب دائمی در داخل خاک خود بسازد. بعد از حادثه به وجود آمده در نیروگاه اتمی فوکوشیمای ژاپن و آلودگی حاصل از آن، موضوع زباله های اتمی در کشورهای دارای فناوری های مربوطه به خصوص در آمریکا مورد توجه قرار گرفته است. آمریکا 30 سال است که تلاش می کند برای زباله های اتمی خود پایگاه های ذخیره سازی مطمئنی بسازد ولی هنوز موفق نشده و با مخالفت مردم خود مواجه بوده و نیروگاه های اتمی زباله های خود را در حومه خود نگه می دارند.
زباله های هسته ای مشکل بزرگی برای صنایع اتمی این کشور است.
بعد از حوادث سونامی در ژاپن، هم اکنون آمریکا به همراه این کشور در حال برنامه ریزی برای انتقال زباله های اتمی خود به مغولستان است. مغولستان کشور فقیری است که قوانین ضعیفی در مورد محیط زیست خود دارد. به این ترتیب زباله های رادیو اکتیوی که مردم آمریکا به شدت با نگهداری آنها در کشورشان مخالف هستند در محل زندگی مردم مغولستان نگهداری خواهد شد. اثرات زباله های هسته ای بسیار مخاطره آمیز بوده و کنترل آنها بسیار سخت است. همین امر سبب شده است که آمریکا با وجود صرف بودجه های فراوان هنوز نتوانسته ذخیره گاه های مطمئنی برای این زباله ها بسازد. آمریکا نزدیک به 70 هزار تن زباله هسته ای دارد. خطرات این زباله ها تا هزاران سال دفع نخواهد شد.
طرح ساخت جایگاه دائمی نگهداری این زباله ها در سال 1987 در محلی در کوه های نوادا از تصویب کنگره گذشت اما با مخالفت های شدید طرفداران محیط زیست و برخی سیاست مداران صرف 9 میلیارد دلار بودجه برای این کار به جایی نرسید تا این که دولت اوباما اختصاص بودجه به این طرح را قطع کرد و باز صدور زباله ها به کشورهای فقیر در دستور کار قرار گرفت.
سخت گیری در اروپا و آمریکا در مورد زباله های خطرناک
قوانین اتحادیه اروپا در مورد نابودی زباله ها شامل افزایش بازیافت کاغذ و پلاستیک است و به طور کلی دفن آنها را ممنوع می کند. سوزاندن این زباله ها در کشورهای اروپایی جرایم سنگینی را در بر دارد. قوانین داخلی آمریکا برای دفن و یا نگهداری زباله های خطرناک بسیار سخت گیرانه بوده و هرگونه اقدامی برای حمل و نقل و نگهداری این زباله ها شدیدا تحت نظر مراجع مربوطه قرار دارد
کمپانی های تولید کننده این زباله ها در صورتی که بخواهند مراکز نگهداری زباله های خطرناک برای خود بسازند باید طبق موازین محلی و دولت فدرال عمل کنند که هر دو در این مورد بسیار سخت گیرانه عمل می کنند. در نتیجه کمپانی ها برای فرار از این قوانین شخت گیرانه و دولت نیز برای رهایی از انتقاد طرفداران محیط زیست و مردم هر دو ترجیح می دهند کشورهای جهان سوم را برای دفن، سوزاندن و یا بازیابی زباله های خود انتخاب کنند.
با این وجود تحت مقررات سست داخلی و خارجی، آمریکا همچنان به پمپاژ زباله های الکترونیکی خود به سمت کارگران نیازمند و فقیر آسیا و آفریقا ادامه می دهد. از سوی دیگر بیشتر کشورهای جهان سوم نیز قوانین سختی در مورد زباله های خطرناک نداشته و گاهی حتی از میزان مضر بودن این زباله ها اطلاعات دقیقی نیز ندارند.
هنگامی که موضوع پول نیز برای دولت های نیازمند این کشورها مطرح می شود دیگر آن اندک مایه قوانینی هم که وجود دارد نادیده گرفته می شود. برای برخی کشورهای آفریقایی این تجارت منبع درآمد بزرگی محسوب می شود. یرای مثال در سال 1997 دولت سومالی در ازای دریافت 80 میلیون دلار نگهداری حدود 10 میلیون تن زباله سمی را قبول کرده است.
نقشه مناطق نگهداری زباله های سمی در کشور آفریقایی سومالی
این زباله ها از نظر بهداشتی منشا بیماری های فراوانی همچون خونریزی داخلی، نارسایی کلیوی، نارسایی تنفسی، نقص مادرزادی و سرطان هستند. برای آمریکا و کشورهای صنعتی این یک سودآوری چند جانبه محسوب می شود. از سویی با خروج زباله های خطرناک از محدوده سرزمینی برای همیشه تهدید سلامتی مردم این کشور از سوی این زباله ها رفع می شود و از سوی دیگر با انتقال این زباله ها به کشورهای فقیر و در نتیجه ایجاد مشکلات زیست محیطی و بهداشتی برای مردم این کشورها این بار کمپانی های داروسازی و دیگر تجارت های مرتبط وارد میدان شده و اندک ثروت کشورهای فقیر را نیز غارت می کنند.
آمریکا هر ساله صدها هزار تن از زباله های خطرناک خود را به کشورهای دیگر صادر می کند. مقدار بسیار بیشتری از مقادیر اعلام شده نیز به صورت قاچاق و از مسیرهای غیر قانونی از این کشور خارج می شود که تا 50 درصد مقادیر اعلام شده نیز برآورد می شود. آمریکا همچنین تا هشتاد درصد زباله هایی که به آنها اقلام دست دوم الکترونیکی نام داده است را نیز از محدوده سرزمینی خود خارج می کند.
زباله ها برای رسیدن به کشورهای فقیر بسته بندی می شوند.
این اقلام شامل کامپیوترها، تلوزیون ها، گوشی های همراه و دیگر وسایل بی مصرف است. آمریکا، بزرگترین تولیدکننده این تجهیزات به شمار میرود و پسماندهای این دستگاهها پس از مصرف به کشورهای جهان سوم ارسال میشوند. اکثر این اقلام بی مصرف که سالانه به میلیون ها تن بالغ می شود؛ به کشورهای در حال توسعه و فقیر آسیا و آفریقا وارد می شود تا به ظاهر در آنجا بازیابی و یا بازسازی شوند. در حالی که تنها بخش بسیار کوچکی از این حجم زباله قابل بازیافت در این کشورها بوده و مابقی در محیط زیست رها می شود.
آنچه که واقعا روی می دهد این است که این زباله ها در این کشورها دفن شده و یا سوزانده می شوند که در نتیجه مقادیر فراوانی از مواد خطرناک و مضر حاوی کادمیوم، جیوه، سرب و عناصر خطرناک دیگر به هوا و خاک این کشورها وارد می شود. زباله الکترونیکی به دستگاه های الکترونیکی مصرف شده و قطعات آنان همچون تلفنها و کامپیوترها، لوح فشرده و... گفته میشود که حاوی فلزات خطرناکی مانند سرب، کادمیوم و جیوه هستند که درصورت رها سازی در طبیعت پس از پایان عمر مفید و بازیافت نشدن صحیح آلوده کننده خطرناک محیط زیست به شمار میروند.
زباله های الکترونیکی حاوی فلزات سمی هستند.
شرکت های آمریکایی تولید کننده وسایل الکترونیکی سالانه نزدیک به چهارصد میلیون دستگاه های الکترونیکی از کار افتاده را به مناطق فقیر کشورهای فقیر آسیایی و آفریقایی همچون چین، هند و غنا صادر می کنند. در واقع آلودگی خطرناک حاصل از اقلام الکترونیکی مصرف شده در آمریکا و کشورهای ثروتمند دیگر، نه در خود این کشورها بلکه در شهرهای فقیر چین، تایلند، مالزی، اندونزی، نیجر، هند، مصر و دیگر کشورهای آفریقایی که حتی گزارشی هم در مورد آنها وجود ندارد به ظهور می رسد.
در شهرهایی مانند شهرهای جنوب چین، فقرا و کودکان، کامپیوترها و گوشی های تلفن همراه خارج از رده را برای یافتن اجزای فلزی با ارزش اما سمی جداسازی می کنند. کودکان با حفاظ ایمنی ناقص، این فلزات را ذوب کرده و بخارات سمی حاصل از آن را استنشاق می کنند. و هر آنچه که نتواند بازیافت شود نیز انباشته و یا دفن می شود. مردم این شهرها با مشکلات بزرگ بهداشتی و زیست محیطی دست به گریبان بوده و به بیماری های گوناگون مبتلا هستند.
آمریکا مانع اجرای قوانین بین المللی در مورد زباله های خطرناک است
آمریکا به طور سازمان یافته ای تلاش برای قانون گذاری بین المللی در مورد تجارت زباله ها را بی اثر گذاشته و در مسیر اجرایی شدن توافقات بین المللی سنگ اندازی می کند. در دهه 80 میلادی به دنبال کشف چندین مورد از اعمال غیر قانونی و ضد بشری آمریکایی ها در مورد آلوده سازی محیط زیست کشورهای دیگر از طریق میلیون ها تن از زباله های خطرناک (از جمله انتقال هزاران تن از خاکسترهای حاصل از سوزاندن زباله های فیلادلفیا به سواحل هائیتی) در نهایت در سال 1989 رایزنی های بین المللی به تنظیم معاهده ای انجامید که سعی داشت نقل و انتقال زباله های خطرناک را تحت نظارت قوانین بین المللی درآورد که به معاهده باسل موسوم شد.
این معاهده بسیار ملایم بود و انتقال زباله را فقط به قطب جنوب را ممنوع اعلام کرده و در مورد کشورهای دیگر نیز اعلام موافقت رسمی دولت های مربوطه را برای دریافت زباله ها الزامی دانسته بود. هرچند واشنگتن این معاهده را امضا کرد اما نظام سرمایه داری وابسته به کمپانی ها در برابر اعتراض شدید بخش های درگیر در تجارت کثیف زباله های خطرناک عقب نشینی کرده و اجرایی شدن این معاهده را در سنای آمریکا هرگز به تصویب نرساند. از 168 کشور امضا کننده معاهده تنها سه کشور نتوانستند اجرایی شدن آن را به تصویب مجالس خود برسانند که عبارت بودند از آمریکا، افغانستان و هائیتی که یکی از مقاصد زباله های مضر امریکایی ها می باشد!
با وجود آگاهی کارشناسان و سیاست مداران این کشورها از شدت آسیب رسانی زباله های خطرناک به محیط زیست و افراد، هم اکنون صادرات غیرقانونی زباله ها به کشورهای فقیر به یک تجارت بین المللی گسترده و رو به رشد تبدیل شده است. شرکت های تولید کننده این زباله ها در کشورهای صنعتی با دور زدن قوانینی که آنها را ملزم به بازیافت زباله ها و یا نابودی آنها به طریقی که برای محیط زیست مضر نباشد می کنند؛ این زباله ها را صادر کرده و هزینه های خود را کاهش می دهند.
تجارت زباله در آفریقا
تجارت زباله های خطرناک تا حدی پیشرفت کرده است که برخی بنادر اروپایی مانند بندر روتردام به یکی از مهمترین مراکز داد و ستد این زباله ها و مسیری برای فرستادن آنها به کشورهایی مانند چین، اندونزی، هند، مصر و کشورهای فقیر آفریقایی تبدیل شده است. در آفریقا غنا، سومالی و نیجریه از مهمترین مناطقی هستند که به زباله دانی کشورهای صنعتی تبدیل شده اند. این زباله ها به مردم این کشور آسیب فراوان زده و در برخی مواقع به بحران های بزرگی منجر می شود. بحران ابیجان در ساحل عاج در سال 2006 و نیز هلاک شدن عده ای از مردم هند در ماجرای موسوم به بحران گاز بوپال که در اثر آلودگی آب های زیرزمینی با مواد شیمیایی رخ داد نمونه هایی از این دست هستند.
نانوسم (NANOCEM) یک تحقیق جدید شبکه اروپاست که بر روی مراحل توسعه اصول فنی نانو (مقیاس یک بیلیونی) در مواد سیمانی متمرکز شده است. بستهای سیمان پورتلند ، اجزا اولیه فعال بتن هستند که در بیشتر ساختمانهای مدرن استفاده می شوند . دیگر تشکیل دهنده های بتن ، آب و مصالح دانه ای ریز و درشت (مانند شن و سنگ) هستند.http://www.alljobs.ir/news_asnaf/show/419/ |
یکی از ایده های جدید تولید انرژی ، انتقال انرژی خورشیدی از سطح ماه بصورت بی سیم است . اصول اولیه این طرح توسط دکتر دیوید کریسول ( Dr. David Criswell ) محقق دانشگاه هوستون تگزاس و مدیر موسسهSpace Systems Operations ارائه شده است . براساس این طرح ، ابتدا مجموعه ای بسیار وسیع از سلولهای خورشیدی بر سطح ماه ( که همیشه به طرف زمین است ) قرار داده میشوند تا نور خورشید را به انرژی الکتریکی تبدیل کنند . سپس انرژی الکتریکی حاصله به یک فرستنده مایکروویو ارسال میشود تا به امواج رادیویی در فرکانس 2.5 گیگاهرتز تبدیل شده و از آنجا بوسیله آنتنهای با پهنای بیم ( beam ) بسیار باریک بطرف زمین ارسال گردد . در سطح زمین این امواج الکترومغناطیسی پرقدرت بوسیله آرایه های بسیار بزرگ ( very large array ) از آنتنهای مایکروویو دریافت شده و دوباره به انرژی الکتریکی تبدیل میشوند . همچنین بخشی از این امواج توسط ماهواره های مخصوصی که در اطراف کره زمین قرار خواهند گرفت به نقاط دیگر کره زمین که در دید مستقیم ماه نمی باشند منعکس میشوند در واقع تبدیل انرژی الکتریکی به امواج الکترومغناطیسی این امکان را میدهد تا انرژی بصورت بی سیم از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل شود و در نقطه مقابل پس از دریافت امواج الکترومغناطیسی با انجام عمل عکس ، انرژی الکتریکی مجدداً تولید گردد ( به این روش اصطلاحاً power beaming میگویند) . تقریباً اساس تمام سیستمهای انتقال برق بدون سیم بر همین پایه استوار است . البته واضح است که بازدهی چنین سیستمهایی در مقایسه با انتقال برق در خطوط برق بسیار پایین است چون مقدار زیادی از انرژی در تبدیل برق به امواج الکترومغناطیسی و بالعکس تلف میشود و بعلاوه مقداری از انرژی موجود در امواج نیز در فرآیند تشعشع و انتقال در محیط ( اتمسفر زمین ) به هدر خواهد رفت . با این وجود ، دکتر کریسول در مقالات مختلفی که ارائه کرده ( منجمله مقاله 1 و مقاله 2 ) بصورت تحلیلی به این مسائل اشاره کرده و با محاسبات مختلف ادعا نموده است که میزان انرژی تولید شده با احتساب تمام این تلفات و مخارجی که صرف ساخت و نصب تجهیزات خواهد شد باز مقرون به صرفه خواهد بود و تنها به کسری از یک سنت برای تولید یک کیلو وات بر ساعت برق خواهد رسید . البته دانشمندان ناسا نیز ایده های مشابهی مثل قرار دادن مجموعه ای از سلولهای خورشیدی و یا حتی صرفاً صفحه های منعکس کننده نور در مدار کره زمین ارائه کرده اند که بحث بر سر اینکه کدام روش مناسبتر است هنوز ادامه دارد. (منبع : http\\newtmemicroblog.info )
محیط زیست > بازیافت - واقعیت این است که رانندگان بیشتر به فکر هزینه گازوئیل و بنزین هستند تا روغن موتور که بایستی چند ماه به چند ماه آن را تعویض کنند.
اما کمپانیهای دستاندرکار انرژی و دوستداران محیطزیست در حال حاضر روی روشهای کاهش آلودگی ناشی از این محصول رایج نفتی تمرکز کردهاند. آنها حتی در حال تحقیق روی چگونگی تأثیر فرمولهای بهتر و صحیحتر در ارتقا کیفیت سوختهای مصرفی نیز هستند.
هرساله در سراسر جهان دهها میلیون بشکه روغن موتور مصرف میشود. تنها در آمریکا رانندگان هر ساله در حدود 1/3میلیارد گالن روغن موتور مصرف کرده و کثیف تولید میکنند. حتی فراتر از آن، آژانس حفاظت از محیطزیست آمریکا (EPA ) برآورد کرده است که هرساله 200میلیون گالن (757/082 لیتر) نیز بهصورت کاملا غیرقانونی وارد چرخه طبیعت میشود.
تنها بخشی از این محصول مصرفشده قابل بازیافت است که البته در مورد مزایای زیستمحیطی آن هم ابهاماتی وجود دارد. این محصول مصرفی معمولاً به سوزاندن محکوم است. این راه نیز خود یک منبع تولید آلودگی بیشتر است. اما یک گزینه دیگر هم وجود دارد؛ استفاده از روغن موتور بهعنوان یک منبع تجدیدپذیر. روغن موتور کهنه را میتوان مجدداً تصفیه کرد. این فرایند منجر به احیای کیفیت آن در حد یک محصول تازه و باکیفیت خواهد شد. در نهایت این محصول میتواند بارها و بارها با همان قیمت و بهعنوان یک روغن موتور متعارف به فروش برسد. در اروپا در حدود 50درصد از روغن موتورها مجدداً تصفیه و پالایش میشوند. مفسرین میگویند اروپا این را مدیون قوانینی است که در سال1975 وضع شدند، مجدداً در سال2008 این قوانین مورد بازنگری قرار گرفتند. در آمریکای شمالی تنها در حدود 10 الی 15درصد از روغنهای موتور دوباره تصفیه میشوند.
بازاری که اخیراً برای روغن موتورهای بازیافتی تحت عنوان روغن موتورهای سبز ایجاد شده، به کندی در حال تغییر است. آژانس حفاظت از محیطزیست آمریکا درصدد است که تهدیدهای ناشی از مصرف غیرقانونی روغن موتورهای آلوده را در خلال یکسری فعالیتهای سازمانیافته بیش از پیش برای عموم مردم تشریح کند. بدینمنظور کمپینی تحت عنوان «آلودگیای که شما دفع میکنید، در نهایت وارد آب آشامیدنی میشود» تشکیل شده است. آژانس حفاظت از محیطزیست برآورد کرده است که یک تغییر خیلی معمولی در روغن مصرفی میتواند بهشدت بر میزان آلایندگی آن تأثیر داشته باشد. حتی یک تغییر خیلی جزئی ممکن است یک میلیون گالن آب شیرین را که در ظرف یک سال نیازهای 50نفر را مرتفع میسازد، آلوده کند.
این آژانس همچنین پیشنهاد میکند تا افرادی که خود شخصاً اقدام به تعویض روغن اتومبیلشان میکنند، از این کار دست بردارند. چنانچه هر قطره از روغن کهنهای که این افراد غیرمتخصص هدر میدهند در ایستگاههای مخصوص تعویض روغن بهطور صحیح جمعآوری شده و به مراکز بازیافت و دفن زباله یا سایر اماکن مربوطه ارجاع داده شود، سالانه میتوان روغن بازیافتی کافی برای حدودا 50میلیون اتومبیل را از این راه تأمین کرد. انستیتو نفت آمریکا (API ) سایتی را طراحی کرده است که به مصرفکنندگان در جمعآوری و بازیافت روغن موتورهای مصرفیشان کمک میکند. ایستگاههای سرویس ماشین و مراکز مخصوص تعویض روغن سابق بر این هم روغن مصرفی را که از مشتریان خود با پرداخت هزینهای ناچیز جمعآوری میکردند، مجدداً مورد استفاده قرار میدادند، اما منظور از بازیافت در واقع چیز دیگری است. در سال2005 دپارتمان انرژی آمریکا (DOE ) در پی تحقیقی اعلام کرد که حدود 80درصد از روغن موتورهای جمعآوری شده در جایگاههای ویژه بهعنوان سوخت صنعتی در آسیابها، دیگهای بخار، کورههای آجرپزی، شوفاژخانهها و صنایع آسفالتی مورد استفاده مجدد قرار گرفتهاند.
این فرایند یک شمشیر دولبه است چرا که به روغن موتور مصرفی اتومبیل یک فرصت دوباره برای حیات میدهد اما در عین حال حجم قابل توجهی از آلایندهها نظیر فلزات سنگین را نیز به محیط وارد خواهد ساخت. طبق تحقیقاتی که در مجله جامعه شیمی در همان سال به چاپ رسید، سرب و زینک از نمونه فلزات سنگینی هستند که بدین واسطه در محیط انتشار خواهند یافت. جان وسلی، تولیدکننده روغنهای دوباره تصفیه شده با مارک اکواولترا (فوق اکو) میگوید: استفاده مجدد از روغنهای موتور به روش غیراصولی مولد آلودگی و پسماندهای غیرضروری است؛ در حالی که روغن موتور کهنه میتواند بازیافت شود و مجدداً بهعنوان روغن موتور مورد استفاده قرار گیرد. این تولیدکننده میافزاید: هیچ دلیلی برای دفع 200میلیون گالن روغن موتور در محیط وجود ندارد. این امر حتی نبایستی اتفاق بیفتد. واقعیت این است که اینکار یک نحوه برخورد اشتباه از جانب مصرفکنندگان و یک تجارت اشتباه است. آقای وسلی در مورد سوزاندن روغن موتور بهعنوان سوخت میگوید: اغلب محصولات پس از مصرف همین مسیر را طی میکنند اما اگر محصولی یکبار سوزانده شود، برای همیشه از دست رفته است.
جهت انجام فرایند تصفیه مجدد بیشترین هزینه صرف جمعآوری روغن موتور کهنه میشود؛ به همین دلیل است که ما وارد این حرفه شدهایم. ما میخواهیم کار صحیح را از دیدگاه اکولوژیکی انجام دهیم. در ضمن مزیت اقتصادی این کار هم قابل توجه است. مزیت اقتصادی کمپانیهای بزرگی نظیر روغن موتور یونیورسال را ترغیب میکند که روغن موتورهای بازیافتی را به مشتریان ارائه دهند؛ روغنهایی که از نظر کیفیت مورد تأیید انستیتو نفت آمریکا و سایر کارخانههای معتبر اتومبیلسازی نیز باشند. این تضمین کیفیت شامل مواردی نظیر قابلیت استارت در آب و هوای سرد، کنترل زنگزدگی، جلوگیری از فرسودگی موتور و آزمایش ویسکوزیته در درجه حرارتهای بالا است. روغنهای بازیافتی نهتنها بایستی دارای همان کیفیت روغن موتورهای خالص باشند، بلکه حتی قیمت فروش آنها نیز در خردهفروشیها میباید معادل همان روغن خالص اولیه باشد.
بازیافت صحیح روغن موتورها بهگونهای که با روغنهای نو تفاوتی نداشته باشند، در حال حاضر در دستورکار است. در طراحی موتورهای احتراق داخلی از اجزای فلزی استفاده میشود. روغن موتور ضرورتا یک لایه نازک ایجاد میکند، بدین واسطه این اطمینان فراهم میشود که هیچکدام از اجزا به هر نوعی در تماس مستقیم با هم قرار نخواهند گرفت. این لایه مانع از فرسودگی اجزاء موتور میشود و در ضمن از میزان اصطکاک نیز میکاهد تا آسیب ناشی از حرارت به حداقل برسد. همچنین روغن کمک میکند که سطح موتور اتومبیل تمیز باقی بماند، استارت زدن را آسانتر ساخته و مانع از فرسودگی و زنگزدگی نیز میشود. روغن آلودگی ناشی از فراوردههای جانبی احتراق شامل کربن، دوده و حتی فلزات سنگین حاصل از کارکرد موتورهای فرسوده را جذب میکند.
در گذر زمان که روغن این مواد را بهخود جذب کرد، کمکم از کاراییاش کاسته میشود. در عین حال روغن شامل افزودنیهای شیمیایی نیز است که منجر به عملکرد بهتر موتور اتومبیل خواهند شد. افزودنیهای شیمیایی حدود 15درصد از حجم روغن را بهخود اختصاص میدهند و هرچه این میزان بیشتر شود، از کارکرد مفید روغن هم کاسته خواهد شد. در واقع نسبت بیشتر مواد شیمیایی باعث کمرنگ شدن نقش آنها در ممانعت از زنگزدگی موتور و حتی جلوگیری از اضمحلال روغن موتور میشود. اما خصوصیات فیزیکی روغن موتور در خلال مصرف تحلیل نخواهد رفت. پالایش مجدد از یک فرایند تقطیر بیهوازی جهت حذف آلایندهها استفاده میکند. فرایند تقطیر بیهوازی یک پایه روغنی جدید را بهوجود میآورد که بعدها این پایه با افزودنیهای مختلف اعم از تفکیک کنندهها، دترجنتها و ترکیبات شیمیایی ضدکف ترکیب خواهد شد و در نهایت کارایی اصلی روغن دوباره احیا خواهد شد. در حدود یک گالن معادل 8. 3 لیتر از روغن مصرفی کهنه لازم است تا 4/2لیتر روغن موتور بازیافتی تولید شود.
پایه روغنی اولیه همچنین میتواند جهت تولید سایر انواع روغن یا گریس نظیر روغن هیدرولیک یا روغن مخصوص جعبه دنده استفاده شود. این روغنها نسبت به روغن موتورهای خالص اولیه کارایی بیشتری دارند. آمارهای سازمان حفاظت از محیطزیست آمریکا نشان میدهند که بهمنظور تولید همان میزان روغن یا گریس متفرقه بایستی حداقل یک بشکه کامل (معادل 42گالن یا 159لیتر) روغن موتور کهنه موجود باشد. آقای وسلی میگوید: زمانی که صحبت از تولید حجم یکسانی از روغن بازیافتی و روغن مصرفی در میان است، همه بر این مسئله اتفاق نظر دارند که برای بازیافت و یا تصفیه مجدد روغن تنها یک سوم انرژی اولیه لازم است. بدیهی است که مصرف انرژی کمتر به معنای انتشار کمتر کربن است و البته لازم به ذکر است که همان روغن را میتوان بارها و بارها تصفیه و بازیافت کرد.
تمایل به استفاده از روغن موتورهای بازیافتی روز به روز در حال افزایش است. آقای کوین فریک از انستیتو نفت آمریکا میگوید: بازار مصرف روغنهای بازیافتی در حال توسعه است. وی میافزاید: ما تاکنون فروش روغنهای بازیافتی را پیگیری نکردهایم اما من میتوانم با اطمینان بگویم که روز به روز مارکهای بیشتر و بیشتری از طریق خدمات آنلاین پا به عرصه میگذارند و مدعی میشوند که درصدی از روغنی که عرضه میکنند، بازیافتی است. خیلی جالب است که برخی از آنها تنها چند سالی است که وارد بازار شدهاند و جالبتر اینکه برخی بازاریان نیز زیر بار تولید روغنهای غیربازیافتی نمیروند. براساس قوانین آمریکا، ضرورتی ندارد که در برچسب یک کالا ذکر شود که محصولی خالص است اما این مسئله در مورد کالاهای بازیافتی کاملا فرق میکند و حتما باید در برچسب کالا مشخص شود. پیشتر بازاریان تمایلی نداشتند که فروش محصولات بازیافتی را تبلیغ کنند چراکه از اکراه مصرفکنندگان نسبت به استفاده از روغنهای کهنه بیم داشتند. اما در حال حاضر کمپانیهای مختلف متوجه مزایای این بازار شدهاند. آقای فریک میگوید: نظر من این است که افزایش آگاهی نسبت به مسائل زیستمحیطی منجر به تغییر گرایش مردم شده است. در آمریکا بخشهای تجاری و دولتی اغلب درصدد تغییر رویکرد به سمت استفاده از روغن موتورهای بازیافتی هستند. ایالت کالیفرنیا یک برنامه وسیع در مورد روغنهای بازیافتی دارد و در ضمن آژانسهای مختلف ایالتی هرساله در حدود 890/189 گالن (معادل 811/718 لیتر) روغن بازیافتی را مورد استفاده قرار میدهند.
براساس گزارشهای دپارتمان منابع بازیافتی روغن موتورهای بازیافتی حتی در پیستهای اتومبیلرانی مشهوری چون ناسکار نیز جای خود را باز کردهاند. این مجموعه در حال همکاری با شرکت سیفتی کلین، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان روغن موتور بازیافتی در ایالات متحده آمریکاست. سیفتی کلین تنها به تیمهای شرکتکننده در مسابقه سرویس نمیدهد، خدمات آن بسیار گسترده است. این شرکت حتی روغن موتورهای مسیرهای مسابقه و جایگاههای مخصوص را هم جمعآوری میکند تا مجدداً آنها را تصفیه کند و بهعنوان روغن بازیافتی به فروش برساند. تنها در سال2010 این شرکت توانست 185هزار گالن (700300 لیتر) روغن را با همین روش جمعآوری کند. کارخانههای بزرگ تولیدکننده روغن موتور متوجه تغییر گرایش بازار شدهاند و بدین جهت وارد بازار بازیافت شدهاند. در بهار سال2011 شرکت والولین روغنی را وارد بازار کرده که 50درصدش بازیافتی است. طبق بیانیه این شرکت تنها 50درصد این روغن بازیافتی است چرا که تنها با این میزان از پایه روغنی بازیافتی است که محصول میتواند در حجم بالا و با کیفیت مناسب تولید شود.
اما سیاست دولتها میتواند به نحو شایانی بر دسترسی و امکان بهرهبرداری از روغن موتورهای مصرف شده تأثیرگذار باشد. در آمریکا این بازار است که میزان روغن موتور مصرف شده را جهت بازیافت محدود میکند اما در اروپا این قوانین دولتی هستند که استفاده مجدد از روغن موتور بازیافتی را تشویق میکنند. دولتهای اروپایی بهطور معمول خود یک بازار برای روغنهای بازیافتی ایجاد میکنند. البته قوانین، آشکارا از کشوری به کشور دیگر فرق میکند، اما معمولا یک تاکتیک مرسوم این است که بر فروش روغن و گریس مالیات وضع کرده و بدین شکل دولتها از جمعآوری آنها پس از مصرف اطمینان حاصل میکنند.
دادههای شرکت سیفتی کلین نشان میدهد که در اروپای غربی در حدود نیمی از روغنهای کهنه و مصرف شده، بازیافت میشوند و تنها حدود 40درصد بهعنوان سوخت صنعتی سوزانده میشود. آمریکای جنوبی نیز در مقایسه با آمریکای شمالی درصد بالایی از روغن را بازیافت میکند. آمریکای جنوبی این مسئله را مدیون تلاشهایی است که در بزرگترین بازار این قاره یعنی برزیل انجام میشود. برزیل در این زمینه بسیار حرفهای و فعال عمل میکند. در برزیل رسما تمامی روغن موتورهای کهنه بازیافت میشوند. براساس مطالعات، سایر مناطق قطعا تا بدین حد روغن را بازیافت نمیکنند. در آسیا قوانینی در زمینه بازیافت کاغذ هست اما این قوانین اغلب از قدرت اجرایی برخوردار نیستند. در اکثر مواقع حتی زیرساختهای لازم هم وجود ندارد که دستاندرکاران را از میزان حقیقی روغن جمعآوری شده آگاه سازد. در بیشتر این بازارها نمیتوان به درستی فهمید که حقیقتا چه بر سر روغن مصرفشده میآید. براساس برآوردهای شرکت کلین وسایل نقلیه در سراسر جهان در سال 200 حدودا 7/3 میلیارد گالن (معادل 14میلیارد لیتر) روغن کهنه تولید کردهاند و این در حالی است که میزان روغنهای آلودهتر صنعتی میتواند تقریبا دو برابر حجم فوقالذکر باشد.
مطالعات شرکت کلین حاکی از آن است که در حدود سهچهارم روغن مصرفی جهان در سال2009 جمعآوری شده است اما تنها 16درصد آن بازیافت شده. اما تکنولوژیهای به کار رفته در روغن موتورهای جدید میتواند انرژی بیشتری را ذخیره کند و از هدررفت انرژی بکاهد. روغن موتورهای ترکیبی از نظر پیششرطهای لازم جهت تولید انرژی و فراوردههای خروجی تا حدودی قابل مقایسه با محصولات سنتی و معمول هستند اما حقیقت این است که روغنهای ترکیبی با افزایش کارایی سوخت و عملکرد بهتر از نظر زیستمحیطی و فنی در درازمدت کارایی بیشتری دارند. روغنهای ترکیبی پائو خالص یا روغنهای پلی آلفااولفین پایه نفتی ندارند و به واسطه پروسههای شیمیایی خاص که مولکولهای کربن را به هم متصل میسازند، ساخته میشوند. سایر انواع روغن تحت عنوان ترکیبی که از پایه روغنی خام تهیه میشوند، نسبت به روغنهای معمول تصفیه بیشتری را لازم دارند.
برخی از روغنها نیز ترکیبی از این دو نوع روغن هستند که در قالب یک محصول تولید میشوند. روغن موتورهای ترکیبی را میتوان از 7500مایل (12070 کیلومتر) گرفته تا 25هزار مایل (40234 کیلومتر) تعویض کرد. این بدان معناست که نه تنها روغن خیلی کمتری هدر میرود بلکه حتی از اثرات زیستمحیطی منفی نظیر سوزاندن روغن نیز کاسته میشود. البته نبایستی هزینههای انرژی ناشی از پروسه بازیافت را از نظر دور نگه داشت. روغن ترکیبی میتواند 5برابر روغنهای استاندارد ارزش داشته باشد، اما چنانچه تغییرات خیلی معمولی انجام شود، هزینه این دو تا حدی قابل قیاس خواهد شد. به علاوه روغنهای ترکیبی از مزایایی همچون عملکرد بهتر و بیشترکردن طول عمر موتور برخوردار هستند.
ترسی لانگر، مدیر مسئول برنامه کارایی انرژی و حملونقل اقتصادی میگوید: معمولا مردم توانایی بالقوه روغنها در کاهش مصرف یک یا دو درصد سوخت را در نظر میگیرند و این باعث میشود که به استفاده از بهترین روغن موتورها گرایش داشته باشند. اما لزوماً روغن موتورهای خالص نیستند که این مزیت را دارند. روغن موتورهای ترکیبی نیز بهدلیل طول عمر زیاد پتانسیل جلوگیری از هدر رفت بنزین را دارند، شاید حتی از این نظر کاملا شبیه روغن موتورهای خالص اولیه هم باشند. حتی کمپانیهایی نظیر شل نیز بهدنبال تحقیق درباره منافع ناشی از کارایی روغنهای موتور هستند. این کمپانی که نسبت به سایرین بیشترین روغن موتور یا گریس را در سطح جهان میفروشد، درصدد کاهش تولید روغن موتورهای سنتی و معمول است. این کمپانی با همکاری گوردون موری یک طراح مشهور اتومبیلهای فرمول یک، نوعی روغن موتور با ویسکوزیته فوقالعاده پایین را تولید کرده است. این روغن در آزمایشهای انجام شده در محیط شهری 5. 6درصد کاهش مصرف سوخت را نشان داده است.
چنین پژوهشهایی در زمینه کارایی بهتر سوخت در زمانی که روغنهای موتور منجر به بروز بیشترین اثرات منفی زیستمحیطی میشوند، احتمالاً نتایج مثبتی را بهدنبال خواهند داشت؛ خصوصا با در نظر داشتن اینکه روغنهای موتور مناسب تا اندازهای بر کاهش مصرف بنزین هم نقش دارند. دادههای مؤسسه اطلاعات انرژی آمریکا نشان میدهد که در سال2010 آمریکا روزانه حدودا 2.19میلیون بشکه بنزین را مصرف کرده است، در حالی که تنها 130هزار بشکه روغن موتور (کمتر از یک درصد) مصرف شده است. اما مسلماً پالایش مجدد و بازیافت روغن موتور در طول زمان صرفهجویی بیشتری را در پی خواهد داشت. برای بسیاری یک سیستم حلقه بسته که همان روغن را بارها و بارها به کار میگیرد، از گیرایی و جاذبه بالایی برخوردار است. آقای فریک از انستیتو نفت آمریکا میگوید: اگر شما نگران محیطزیست هستید سعی کنید که از روغن موتورهای بازیافتی استفاده کنید. این روغنها مادامی که تضمین شدهاند، برای وسایل نقلیه مناسب هستند. همیشه استفاده مجدد یک کار مثبت است که مانع از هدر رفت منابع با ارزش میشود.
محیط زیست > انرژی نو - ترجمه - فرناز حیدری:
در دانشگاه میجی گاکوئین، خانم پروفسور کیکو تاناکا کلاسهایی را اداره میکند که تنها نیمی از لامپهای آن روشن است؛ کلاسهایی که تأکید کمتری بر استفاده از کامپیوتر و سایر وسایل برقی دارند.
خانم تاناکا این روزها بیشتر از گچ و تخته سیاه استفاده میکند. با وقوع فاجعهای که اخیراً در ژاپن بهدلیل سونامی رخ داده و مشکلات عمدهای که سیستم برقرسانی ژاپن با آن مواجه است، این خانم معتقد است که همشهریان او بایستی برای رفع نیازهای جامعه خود، مسئولیت حفاظت از انرژی را برعهده بگیرند. او میگوید: ژاپن کشوری است که در آن دختران 18ساله تنها برای بالا رفتن از یک طبقه از پله برقی استفاده میکنند.
ژاپن کشوری است که در آن از صداسازهای الکتریکی پرمصرف جهت پوششدادن سایر اصوات نامطلوب استفاده میشود. به معنای واقعی کلمه میتوان گفت که ژاپنیها به زندگی راحت و استفاده از وسایلی که هزینههای بسیار بالای انرژی را به همراه دارند، عادت کردهاند. بهدلیل بحران نیروگاه هستهای فوکوشیما دائیچی و آسیبی که سونامی و زلزله در تاریخ 11 مارس (20 اسفندماه89 ) به سایر زیرساختها و محیط زیست وارد کرد، این هزینهها امروز بیشتر از گذشته زیرنگاههای موشکافانه مسئولین قرار گرفتهاند. لازم به ذکر است که نیروگاه فوکوشیما نقش عمدهای در تأمین برق ژاپن داشته است. آژانس بینالمللی انرژی اخیرا در گزارشی اعلام کرد که ژاپن احتمالاً یکی از کشورهایی است که با کمبود جدی برق مواجه است. این مسئله تاکنون سابقه نداشته است.
ژاپن بهشدت در تلاش است که زیرساختهای آسیب دیده خود را تعمیر کند و صادرات گاز طبیعی مایع (LNG ) را نیز افزایش دهد. اما آژانس بینالمللی انرژی هشدار داده که بهدلیل مشکلاتی که نیروگاه هستهای فوکوشیما هنوز با آنها دستبهگریبان است، بحران میتواند بدتر از این هم شود. این در حالی است که قبل از ماه مارس (قبل از وقوع سونامی و زلزله) نیروگاههای هستهای ژاپن در حدود یکسوم برق کشور را تأمین میکردهاند.
نخستوزیر ژاپن نائوتوکان که چند روزپیش از سمت خود استعفا داد، خاطرنشان کرده است که ژاپن بایستی در برنامه بلندمدت خود بالاجبار به سمت انرژیهای تجدیدپذیر رو بیاورد. هدفی که دولت در نظر دارد این است که تا سال2020 انرژی 10میلیون منزل مسکونی را از طریق انرژی خورشیدی تأمین کند. ژاپن که هیچ منبع سوخت فسیلی ندارد، در ماههای جولای و آگوست (تیر و مرداد) یعنی زمانی که دستگاههای تهویه مطبوع هوا بیشترین فشار را بر شبکه برقرسانی وارد میکنند، با یک مشکل حاد مواجه شد. دولت ژاپن اعلام کرد که شهروندان ژاپنی در این تابستان با 15درصد صرفهجویی در مصرف برق توانستند بحران را پشتسر بگذارند. در پایتخت این میزان حتی بیشتر هم شد و به 25درصد رسید. گزارش آژانس بینالمللی انرژی حاکی از آن است که ژاپن برای برداشتن گامهای مثبت بیشتر بایستی به دقت مبانیای همچون کارایی انرژی و معیارهای حفاظتی را مدنظر قرار دهد و مهمتر از همه مسئولیت اجرای آنها را نیز برعهده بگیرد.
با توجه به بحران تابستان اخیر، دولت ژاپن درصدد برآمد که تعهد اجرای دستاوردهای کمپین کولبیز را برعهده بگیرد. کمپین کولبیز، کمپینی بود که در سال 2005 وزیر محیطزیست ژاپن آقای یوریکو کویکه آن را بهمنظور کاهش مصرف برق در ژاپن راهاندازی کرد. دولت ژاپن از ادارات خواست که درجه حرارت محیطهای کاری خود را در حد 28درجه سانتیگراد ثابت نگه دارند. این در حالی است که درجه حرارت هوا در تابستانهای توکیو از مرز 30درجه سانتیگراد میگذرد و به این شرایط بایستی مسئله رطوبت هوا را هم که محیط را شرجی میکند، اضافه کرد. جالب اینکه کارمندان ادارات برای پیروی از این دستورالعملها از خود علاقه نشان دادند.
راهکارهایی برای صرفهجویی در انرژی
وزیر اقتصاد ژاپن اعلام کرده که زیرمجموعه تحت مدیریت او قصد دارد در زمینه صرفهجویی انرژی الگو باشد. کاهش استفاده از پرینترها، دستگاههای کپی، غیرفعال کردن دربهای اتوماتیک، کاهش شمار آسانسورهای متعددی که در ساختمانهای مختلف در حال سرویسدهی هستند و در نهایت تغییر زمانهای کاری از برنامههای پیشنهادی این وزیر است.
در حال حاضر یک مسئله دیگر نیز مشکلساز شده است. سابق بر این نیروگاههای هستهای ژاپن براساس یک برنامه مشخص هر 13 ماه یک بار تحت نظارت و کنترل سیاستمداران منطقه مربوطه و متخصصین قرار میگرفتند و در نهایت با تأیید آنها استارت مجدد کار زده میشد. تأیید این استارتهای مجدد معمولاً یک امر معمول بوده اما از فاجعه فوکوشیما به بعد این برنامه کلاً به تعویق افتاده است. نتیجه این تاخیر حتی بیشتر از آسیبهایی است که زمین لرزه به ژاپن وارد کرده است. درحال حاضر تنها 19 نیروگاه از 54 نیروگاه هستهای ژاپن فعال هستند. شرکت کیوشو الکتریک که برق جنوب غربی ژاپن را تولید میکند،خبرهای امیدوارکنندهای دریافت کرده است. با تأیید شهردار محلی قرار است که رآکتورهای نیروگاه هستهای جن کای در ایالت ساگا مجدداً آغاز به کار کنند. این رآکتورها جهت کنترل از زمستان گذشته خاموش بودهاند. تصمیم نهایی در این زمینه را فرماندار محلی یاسوشی فوروکاوا میگیرد. متخصصان انرژی میگویند که اگر آقای فوروکاوا تصمیم بگیرد که نیروگاهها شروع به کار نکنند، ممکن است که سایر دولتمردان نیز از او پیروی کنند. این مسئله یک زنجیره بههم پیوسته است که میتواند تمامی رآکتورهای هستهای ژاپن را ظرف یک سال از چرخه خارج کند. وزیر تجارت و صنعت آقای بانری کایدا تلاش کرد تا شهروندان را از ایمنی رآکتورها مطمئن سازد. وی تضمین کرد که دولت درصدد آزمایش تمامی نیروگاههای هستهای کشور است.
قابلیتهای طبیعت برای تأمین انرژی
بایستی منتظر شد و دید که آیا نتیجه آزمایش موفقیتآمیز هست یا خیر و اینکه آیا میتواند شهروندان ژاپنی را بار دیگر از توانایی نیروگاههای هستهای در مقابل زمینلرزه و سونامی مطمئن سازد یا خیر. اما واضح است که فاجعه فوکوشیما میتواند زمینه دستیابی به منابع جایگزین را هم در ژاپن فراهم کند. ژاپن منابع ژئوترمال غنی دارد. این کشور با داشتن نزدیک به 200 آتشفشان و حدوداً 28هزار چشمه آب گرم توانایی تولید 80هزار مگاوات برق را داراست و این میزان میتواند نیمی از نیازهای برق کشور را تأمین کند. علاوه بر این در سال2009 مطلبی در آکادمی ملی علوم ژاپن چاپ شد مبنی بر اینکه منابع بادی این کشور میتواند نیمی دیگر از نیاز برقی کشور را مرتفع سازد. ژاپن بهشدت درصدد جستوجوی راهی برای ارتقای سیستم بهرهبرداری از پتانسیل انرژی خورشیدی است، این خود یک دلیل دیگر است که باعث شده توجه نخستوزیر هم بدین مسئله جلب شود. ژاپن تصمیم گرفته که میزان سلولهای فتوولتائیک خورشیدی را خصوصاً در پشتبامها افزایش دهد. در سال2010، سلولهای خورشیدی به میزان 3500 مگاوات برق در ژاپن تولید کردند، ژاپن درصدد است تا سال 2030 این رقم را به 53000 مگاوات برساند. علاوه بر هدف دولت مبنی بر تولید انرژی 10میلیون خانه تا سال2020، ژاپن پانلهای خورشیدی کافی را در اختیار دارد که انرژی 18میلیون خانه را تا سال2030 تأمین کند.
ماسا یوشیسون بنیانگذار کمپانی صوتی و تصویری سافت بانک موبایل و ثروتمندترین مرد ژاپن، توجه زیادی به این مسئله نشان داده است. او قصد دارد که با صرف میلیونها دلار هزینه شخصی خود یک تحقیق اساسی در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر انجام دهد. تاکنون از 47 ایالت ژاپن 35 ایالت پذیرفتهاند که در این تحقیق مشارکت داشته باشند.
اندرو دویت، استاد اقتصاد عمومی دانشگاه ریکیو توکیو که در زمینه وضعیت مصرف انرژی در کشورهای مختلف مطالعه میکند، میگوید: بهطور قطع منابع انجام اینکار در ژاپن فراوان است. ممکن است که این حرف بهنظر جنبه ایدهآلیستی داشته باشد اما من مطمئن هستم که ژاپن توانایی آن را دارد که از تمامی این مشکلات و محدودیتها برای دستیابی به انرژیهای تجدیدپذیر استفاده کند. بدون شک ظرف یک یا 2سال میتوانیم در ژاپن شاهد جایگزینی حیرتآور منابع دیگر باشیم.
اگرچه آقای دویت به این موضوع هم اشراف دارد که استفاده از انرژی هستهای و فواید آن مسئلهای نیست که بتوان بهراحتی آن را ندیده گرفت. او میگوید: در زمینه استفاده از انرژیهای پاک هنوز هم بحث و سخن فراوان است. برخی معتقدند در مناطقی که انرژی بادی را مورد بهرهبرداری قرار میدهند، صدا خیلی زیاد است و برخی نیز میگویند پرههای مخصوص آسیابهای بادی پرندگان را میکشند و... به هرحال ژاپن ظرف چند ماه آینده بایستی در این زمینه تصمیمگیری کند. باوجوداینکه مسئله تأمین انرژی آینده ژاپن هنوز هم در پرده ابهام است و سؤالات بسیاری در این زمینه وجود دارد. اما در حال حاضر ذهن اغلب شهروندان بر مسئله صرفهجویی و کاهش مصرف متمرکز شده است.
فضای اطراف کره زمین در حال پر شدن از اجسام و ماهوارههایی است که ماموریت خود را انجام دادهاند و قصد بازگشت به کره زمین را هم ندارند. وجود این اجسام بدون استفاده در فضا، کار را برای ماهوارههایی که بهمنظور انجام هدفی معین قصد سفر به فضا دارند، سخت خواهد کرد.
با توسعه صنعت فضانوردی و پرتاب ماهوارههای بیشتر به فضا، حجم زبالههای فضایی نیز بیشتر میشود. زبالههای مدار نزدیک زمین مجددا به جو زمین برمیگردند. تکههای کوچکتر میسوزند و تکههای بزرگتر باقی میمانند. بخشهایی از ایستگاه فضایی اسکایلاب در سال۱۹۷۹ در زمین فرود آمد اما در فاصلهای دورتر از زمین، بخشهای دیگری از این ایستگاه فضایی برای سالها در مدار باقی ماند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که ماهوارهها میتوانند تا بیش از یک میلیون سال در مدار زمین باقی بمانند.
حدود 7هزار جرم آسمانی در حال گردش در فضا بهوسیله رادارها ردیابی شده است. از این تعداد تنها کمتر از ۴۰۰ مورد را ماهوارههای فعال تشکیل میدهند. تکههای زیادی از زبالهها آنقدر کوچکند که قابل ردیابی نیستند اما همین تکهها برای ایجاد خطر به اندازه کافی بزرگ هستند.
وجود این اشیای سرگردان در فضا برای ماهوارهها و فضانوردانی که عملیات برونسفینهای انجام میدهند و حتی ساکنان زمین، بسیار خطرناک و مرگبار است.
برای مثال، اگر قطعهای 350گرمی در مدارهای اطراف زمین سرگردان شود، با سرعت 15 کیلومتر در ثانیه (54 هزار کیلومتر در ساعت) به حرکت در میآید. در صورت تصادم، چنین شیئی میتواند ماهوارهای یک تنی را منهدم کند.
راه حل جدید
دانشمندان راهحلی عملی برای حل مشکل فزاینده انباشت زباله در مدار زمین و خطر تصادم ماهوارهها و فضاپیماها با این زبالهها ارائه کردهاند. بنابر ایده دانشمندان، ماهوارههایی در آینده به فضا پرتاب خواهد شد تا بزرگترین زبالههای فضایی مانند محفظههای به جا مانده از موشکها را جمعآوری کند.
محققان این تحقیق مقالهای در تشریح دیدگاه خود در نشریه آکتا آستروناتیکا انتشار دادهاند که در آن به این نکته اشاره شده است که میتوان با هزینه نه چندان زیاد سالانه 5 تا 10عدد از این اشیا را پاکسازی کرد.
انباشت زباله در فضای اطراف زمین مشکلی بسیار بزرگ با ابعاد فوقالعاده است و تهدیدی بالقوه برای آینده فضانوردی محسوب میشود؛ بیش از ۱۷هزار شیء به قطر ۱۰سانتیمتر یا بیشتر در مدارهای پایینی اطراف زمین پراکنده است اما مشکل بالقوه و بزرگتر این است که هر یک از بزرگترین زبالهها میتواند به هزار قطعه کوچک تبدیل شود. از اینرو زمان در جمعآوری این زبالهها اهمیت دارد.
مارکو کاسترونوو، محقق سازمان فضایی ایتالیا و نویسنده اصلی این مقاله گفت: بهنظر ما این مشکل یک چالش بسیار بزرگ است که باید به سرعت درباره آن اقدام کرد.
او در ادامه گفت: وقت عمل همین حالاست؛ هرچه زمان بیشتری بگذرد باید قطعات بیشتر و بیشتری را جمعآوری کنیم، در غیر اینصورت خطر تصادم این قطعات با فضاپیماها بیش از گذشته افزایش مییابد.
چین بهمنظور برطرفکردن این مشکل در سال۲۰۰۷ یک سیستم ضدماهواره را به نمایش گذاشت و بهوسیله آن یکی از ماهوارههای از کار افتاده خود را هدف گرفت. حاصل آن برخورد، ایجاد 2هزار تکه زباله اضافه در فضا بود و نه تنها ثمری در بر نداشت که باعث انباشت حجم بیشتری از زباله در فضا شد. در یکی دو سال اخیر نیز برخورد ماهوارههای آمریکایی و روسی باعث ایجاد زبالههای بیشتر شده است.
بیم آن میرود که وقوع این نوع اتفاقات و حوادث در نهایت باعث ایجاد تودههای بزرگی از زباله در فضا شود و بخشهای وسیعی از مدارهای پایینی را غیرقابل استفاده کند.
این زبالهها نه تنها خطری برای سایر ماهوارهها در مدار زمین بلکه برای ایستگاه بینالمللی فضایی و ماموریتهای انسانی در فضا نیز بهشمار میآید.
در نتیجه جدیدترین تحقیقات انجام گرفته بیش از ۶۰ شیء در ارتفاع ۸۵۰ کیلومتری شناسایی شدهاند که دو سوم آنها هریک بیش از 3تن وزن دارند و بسیاری از آنها با سرعت تقریبا 5/7کیلومتر در ثانیه حرکت میکنند. بیشتر این اشیای تهدیدکننده، بدنه موشکها هستند و دکتر کاسترونوو گفت که تلاش برای پاکسازی باید از آنها شروع شود.
همانگونه که پیش از این نیز به آن اشاره شد، این اشیا با توجه به اینکه از سرعت بسیار بالایی برخوردارند درصورت برخورد به یک فضاپیمای چند تنی میتوانند آن را بهطور کامل منهدم کنند.
اشکال سیاسی
دکتر کاسترونوو، محقق سازمان فضایی ایتالیا در ادامه اظهارات خود در این باره گفت:این اقدام از نظر سیاسی دشوار است. بسیاری از این اشیا به کشورهایی تعلق دارد که مایل به همکاری نیستند یا اجازه دسترسی به این اشیا را نمیدهند حتی اگر در پایان عمر مفید خود باشند و هیچ مقررات بینالمللی درباره اینکه چه کسی باید اشیای باقیمانده در فضا را جمع کند، وجود ندارد.
به گفته این محقق، اگر در زمان جمعآوری زباله بر بدنه موشکها که تجهیزات حساسی روی آنها نصب نشده است تمرکز شود، نباید مشکلی در گرفتن اجازه از صاحب آنها برای پاکسازی وجود داشته باشد؛ چرا که شکی باقی نمیماند که بدنه موشکهای ازکار افتاده، دیگر کاربردی ندارد.
دکتر کاسترونوو طرحی را پیشنهاد داده است که براساس آن ماهوارههای کوچک برای ماموریتهای 7ساله در فضا مستقر شوند و هر کدام مجهز به 2 بازوی روباتیک باشند؛ یکی برای گرفتن و نگاهداشتن بدنه موشک یا ماهواره از کار افتاده و دیگری برای وصلکردن یک موتور یونی که زباله را از مدار خارج کند. بر مبنای این پیشنهاد، ماهوارههای یادشده سپس زبالهها را رها خواهند کرد و به سراغ تکه زباله بعدی خواهند رفت. به احتمال زیاد، با اجراییشدن این طرح ماهوارهها خواهند توانست 5 تا 10 تکه زباله بزرگ را در فضا جمعآوری کنند. استوارت ایوز، مهندس ارشد شرکت فناوری ماهوارهای گفت: عملیات نزدیک شدن و مانور آسان نیست اما با پیشرفتهای تدریجی فناوریای ارائه خواهد شد که اجرای این مرحله را آسان خواهد کرد. او در ادامه افزود: انواع طرحها پیشنهاد شده که واقعا در این مقطع در حد علمی- تخیلی است.
با این حال دکتر کاسترونوو گفت که مشکل بزرگتر ممکن است سیاسی باشد، چرا که هر راهحلی باید بکوشد نشان دهد که تنها هدف این طرح جمعآوری زباله فضایی است. او افزود: این نوع رویکرد ممکن است تهدیدی برای سیستمهای فعال تلقی شود؛ اگر شما میتوانید در فضا به سراغ شیئی بروید و آن را پایین بکشید، هیچچیزی مانع این نخواهد بود که سراغ ماهوارهای فعال بروید و آن را پایین بکشید؛ بنابراین جمعآوری زبالهها در فضا موضوعی حساس تلقی میشود.
البته در کتاب رکودهای گینس که همه در تلاشاند بزرگترینها، کوچکترینها، برترینها و... را در آن به رخ بکشند، تعداد رکوردهای بازیافت جزو کمترینترینهاست. در سایت این رکوردهای جهانی، چهار مورد بیشتر درباره بازیافت نیست.
بازیافت زباله؛ 8 ساعت، 8800 کیلو!
آخرین رکورد بازیافت مربوط به روز اول نوروز(21 مارس) است. در این روز، در شانگهای چین بیشترین بطری پلاستیکی به وزن 8 هزار و 799 کیلوگرم در 8 ساعت بازیافت شد. قبلاً رکورد مربوط به بازیافت، جمعآوری 2 هزار و 467 کیلوگرم بطری بود. البته درکتاب رکوردهای امسال در بخش بازیافت یک سگ هم هست که میتوان لقب مهمترین دوستدار طبیعت را به او داد. «توبی» 26 هزار بطری پلاستیکی قابل بازیافت جمعآوری کرد و با تحویل آن به صاحبش رکورد جمعآوری بیشترین بطری پلاستیکی را به خود اختصاص داد.
بزرگترین سطل بازیافت
بزرگترین سطل بازیافت زباله جهان، با 7 متر و 13سانتیمتر ارتفاع و 4 متر و 76 سانتیمتر شعاع، در 20ژوئن (30خرداد) سال 2009 (1388)در شهر لیسبون کشور پرتغال به نمایش در آمد.
لباسهای بازیافت شده!
بیشترین لباس همزمان بازیافت شده 33 هزار و 88 جفت شلوار جین بوده است که در تابستان سال 2009 توسط مجله کودکان «نشنال جیاگرافی» برای بازیافت جمعآوری شد. این لباسهای جمعآوری شده در ایالت واشنگتن امریکا به نمایش درآمد.